Caterfly with raspberry eyes =^._.^= ∫


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


انسانی نفرین شده در سرزمین گربه های بالدار با اسکیت‌بوردی از رنگهای شبرنگ که قصد دارد با اسکیتش، نیمه‌شب های روشن بوجود اورد و عاشقه دختری زیبارو میشود:)
http://t.me/HidenChat_bot?start=1104626527 من
http://t.me/HidenChat_bot?start=1619672218 اچا
^^

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


نقاشی کشیدم و بیشتر با خانوادم وقت گذروندم.
کلاه مورد علاقمو درست کردم.

"2022/12/18"


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
عدیدان، این اهنگ.......
(با اینکه با شنیدنش حس میکنم دارم تمام قارچ‌های روی زمین رو له میکنم و میرقصم..*)


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
[🧙]


آدم ها همه می پندارند که زنده اند؛
برای آنها تنها نشانه حیات،
بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای فلانی!
از خانه دلت چه خبر
گرم است
چراغش نوری دارد هنوز?

``شاملو``


People all think they are alive;
For them, the only sign of life
The hot steam of their breath!
No one asks anyone:
Oh so and so!
What about your home?
it's warm
Is the light still on?


Репост из: fairy garden .♡。.◦✧:。
آسمون پر ستاره شب + صدای جیرجیرک


1:14
حس‌ میکنم‌ فقط‌ وقتی‌ میتونم‌ به‌ زندگیم‌ ادامه‌ بدم‌ که‌ در حال‌ خوندن‌ دزیره‌ باشم؛


امروز؛
نمیدونم.. چی خوشحالم کرد?
"2022/12/17"


وقتی وسط مبحث ادبی، یه جمله طنز میخونی*






کوه با نخستين سنگها آغاز ميشود
و انسان با نخستين درد.
در من زندانیِ ستمگری بود
که به آوازِ زنجيرش
خو نميکرد-
من با نخستین نگاهِ تو آغاز شدم.

[احمد شاملو، ایدا در ایینه]


”اون چند ثانیه که از خواب بلند میشیم، اما هنوز
واقعا بیدار نشدیم. تو اون چند ثانیه ما یه چیز ابتدایی‌تر از چیزی که قراره بشیم، هستیم. ما به
خواب دورترین نیاکان خودمون رفتیم، و یه چیزی از اونا و دنیای اونا هنوز به ما چسبیده. تو
اون چند دقیقه، شکل نیافته و بی‌تمدنیم. ما اون افرادی نیستیم که به عنوان خودمون میشناسیم، بلکه موجوداتی هستیم که بیش‌تر با درخت
سازگاریم تا با صفحه کلید. بی‌عنوان،‌ بی‌نام، طبیعی، و بینِ بود و خواهد بود معلق. نوزاد
قورباغه، قبل از تبدیل شدن به قورباغه، کرم قبل از پروانه. ما، چند دقیقه‌ی کوتاه، هرچیز و همه‌ی
چیز هایی که می‌تونستیم باشیم هستیم. و بعد...“
کیسه اش را درآورد و دوباره پیپش را پر کرد.
عطر گیلاس پیچید. کبریتی روشن کرد. کاسه‌ی
پیپ، مثل یک غارتگر یا اغواگر، شعله را در کام خود کشید‌. ”... و بعد... آه... ما چشمامونو باز
میکنیم و روز در مقابل ماست، و“ –بشکن زد– ”ما خودمون میشیم.“

[از طرف آرچیبالد هپوود بوروبیکر- دیرین شناسِ استخوانِ خاصره به لئو برلاک; اصتار گرل]




You made me happy with this butterfly.
Yelena, what should I do to make you happy?


یلنا من دلم برای خودکار سبزام تنگ شده.


https://t.me/Tobewiseonemustbemad/328
"تنکس گاد" که شاهد چنین اتفاقی نبودم-


[12:12]




دیروز؛ تولدِ بچه‌ی مورد علاقم بود و سوپرایزش کردم.
یلنا و دوستامو دیدم که دلم براشون تنگ شده بود. یکی که فکر میکردم ازم متنفره بهم گفت دوسم داره.
"2022/12/15"

امروز؛ با مانی کوآلا و آچا حرف زدم.
"2022/12/16"

Показано 20 последних публикаций.

85

подписчиков
Статистика канала