علی.حسن ابراهیمی

نامه ای برای بعد از تُ
معشوقه ی من قشنگی زندگی به حس با هم بودن و دیدن خوبی هاست و با کمبود ها ساختن زندگی یعنی موهای ژولده پولیده ی من یا صدای پر از خواب تُ زندگی یعنی تمام بی حالی هایت وقف یک دیدار شود جان من شاید تو بهترین معجزه زندگی ام بوده باشی اما حس آرامش که بنیان ذاتی یک رابطست در ما نبود شاید من با تو هیچ وقت خوشبخت نمیشدم و طعم شیرین لمس یک آغوش پر از خاطره را حس نمیکردم اما بی درنگ تُ حتما با من خوشبخت ترین معشوق روی زمین میشدی صبح هایت بهار دلنشین شیراز بود و بوی عطر چای بهار نارنجمان همراه بوسه ای از عشق آغاز میشد ظهر هایمان بوی خش خش برگ های پاییز را میدهد کنار هم با هم خانه را با عشق شانه میزدیمُ بی هیچ نگرانی وارد عصر زمستانیمان میشدیم چنان در بغل هم راه می رفتیم که رسیدنمان قصه همه خانواده ها و مردم کوچه و بازار میشد و شب هایمان تابستان داغ بوشهر میشد وقتی که در آغوش صبح را تجربه میکردیم ..
آری تو با من خوشبخت میشدی چون تمام زندگی را وقف بودنت میکردم تو عاشقم بودی من هم بودم اما تفاوت عشق من با تُ این بود که من حس خوب دیدن تُ را داشتن ولی تو تعریفت از عشق با من خیلی فرق داشت
آری تو با من خوشبخت میشدی و خوب هایت قصه شهر اما من نه حس خوشبختی در نگاه تو برای من نبود
این نامه را نوشتم تا بدانی که چقدرها در دلتنگی هایم به خوشبختی تو فک کرده ام که بی من چقدر شاید سخت به خوشبختی حتی نزدیک شوی
قربانت علی
@haminamhamin

پیشاپیش روز قلم مبارک
نمیدانی چقدر لذت بخش است ، معشوقه ی آدم شاعر یا نویسنده باشد از پیچ موهایتشعر میگوید از دستانه خسته ات داستان مینویسد
بغلت میکند و لا به لای تمام واژه ها قربون صدقه ات میرود ، خوشبحالتان که معشوقه هایتان وقتی حرف میزنید
غذا میخورید و حتی کتاب میخوانید ُ حواستان به آنها نیست باز به دنبال واژه میگردند تا لا به لای خواستن هایش دیوانه وار برای تُ حافظ پروین هدایت نیمآ باشد
روز قلم بر همه ی نویسندگان و شاعران خجسته باد...
خداوند بر شما لطف کرده است اگر شاعر یا نویسنده ای را بر سر راهتان قرار داده است
روز قلم مبارک

#سپاس_نامه
چگونه سپاس گویم لطف حضور شما در کنارم را چگونه میتوانم شکر گزار نفس کشیدن در اتمسفر هوای شما باشم
این روز ها شدیدا حال من خوب است
جان دلم موجی از امید و ارامش است که بی شک وجود پر برکت شما تنها ستون برقراری این حال خوب است
امیر نکویی عزیز
احمد خان بابایی
علی لطفی مهربان
مهدی خان عندلیب و همسر مهربانتان(استاد)
یحیی خان و ایمان و رضا خان قربانی و قاسم خان و روزبه عزیزم
محسن و مجتبی و امید موگویی جان جانم
ایستاده تمام قد با افتخار از وجود پر مهر شما تاج سران سپاسگزارم...
عاشقانه ای برای دوستانم
خیلی خصوصی
به قربانتان ارادتمند شما
علی
#همین

علی.حسن ابراهیمی:
استاد شجره
استادصدر الدین شجره
رومانی درس دندان پزشکی خوانده بود
صدای خوبی داشت میتوان به جرات گفت او پ چم دار نسل دوم گویندگی در ایران بود،صدای نرم و قوی و حنجره ای بی شک طلایی
همیشه میگفت امان از آن وقتی که ادم عاشق کسی شود که تعریفش از عشق با تُ فرق کند یاد دارم میگفت عشق مسیری دو طرفه است سردرد های معشوق تب های دنباله دار توست خنده های یار خط پایان غم توست.تتها بود اما همیشه میگفت تنهایی بلاست،😂
شاگردان زیادی داشت و تا لحظه ی آخر نفس کشیدنش پای شاگرداتش ایستاده بود با آنها همیشه در ارتباط بود
یادمه یک روز جهت عرض ادب خدمت مبارک جان استاد تماس گرفتم فرمودند بعد از سلام و علیک داستان سیاووش را در هنگامه ی انتخاب عشق و هوس را نقل کنم صدایم را صاف کردم نقل را آغاز کردم چند دقیقه ای گذشت فرمودند چه؟
نمیدانم صدا انگار از بهشت آمده بود واژه ها یک به یک ژلوفن های کاری برای دوای دائمی درد ها بودند سخن که به پایان رسید از خواب بهشت بیدار شدم ، عرض کردم بهشت را گوش هایم لمس کرد فرمودند صدایی میماند که وقتی سخن آوردی واژه ها شنیده نشوند و آهنگ صدا تا جان استخوان سر رخنه کند
گفتم یا استاد وجود صدایم را تا قبل از این مسابقه استرس گرفته
ایشان یک جمله گفتند و من آن روز بخاطر تن صدایم استخدام شدم
صدای تو علی جان میدهد برای کشیدن سیگار کاش بفهمی....
حالا استاد شما سفر کرده ای من هنوز باور ندارم گاه و بی گاه به تلفن همراهتان زنگ میزنم تا برداریدُ تا گفتید اَلو
من اینبار بدون سلام بگویم استاد
صدای شما خوده سیگار است
صدای شما آواز عشق است
صدای شما دوای درد است
به قربانت بروم
شاگرد همیشگی شما
و با افتخار مُقلد تقلید کار سبک شما
#علی_همین
🖤🖤✍🏻🖤🖤

امروز پیام های زیادی را دریافت کردم
اما ی دانه اش بوی گل میداد.از آن گل هایی که دلت میخواهد تا آخر عمر بویش کنی خشکش کنی و لا به لای دفتر روزمرگی هایت قرارش دهی تا اگر در پیچ ُ خم زندگی خسته شدی نگاهش کنی بویش کنی و لمسش کنی
امروز از #ماهین عندلیب محبت به گوشم رسید
معجزه عشق آنقدر تماشایست که اگر کوهی مسیرت را به بن بست کشانده آن را به راحتی نابود میکند
شاعر و استاد عزیز تمام قد از این همه مهربانی شما سپاسگزارم
ماهین اتمسفر عشقتان هوای شهرمان را همیشه تمیز تر میکند
همین

#شادی
شاید هیج وقت پول نداشتم که شب تولدت برات ی ماشین مثلا۲۰۶ بخرم اما همیشه تمام تلاشمو میکردم سوپرایز شی.
شاید هیچ وقت نتونستم برات طلاهای آنچنانی بخرم اما هر وقت میدیدمت ی شاخه گل برات میخریدم
شاید هیچ وقت نتونستم برات لباس های مد یا تلفن تلفن همراه سال رو بخرم اما همیشه هر وقت رابطمون بُغض سمتش میومد به سرعت ثانیه بر دلتنگی در ساعت بت زنگ میزدم
شاید هیچ وقت نتونستم با ماشین بیام دنبالت اما هر وقت خواستیم از خیابان رد شیم به سمتی که ماشین می آمد می رفتم.
شاید هیچ وقت مثل تو نتونم بدی ها رو ببینم قطار قطار از اونا بگم
اما هر وقت نگاهت میکنم شاعر میشم
و شاید تعریف تو و من از عشق متفاوت است
آخ که ذخیره تو بودن هم قشنگ بود وقتی نمیدانستم
همین
#سرباز

💕دلبری💕

دختر، زودتر راه می رود
زودتر به تکلم می افتد
زودتر به سن تکلیف می رسد
اصلا انگار از همان اول، عجله دارد
انگار هیچ وقت برای خودش وقت ندارد
حتی بازی هایش، رنگ و بوی جان بخشیدن دارد
چنان معصومانه عروسکش را در آغوش می فشارد؛ گویی سال هاست طعم شیرین مادری را چشیده است.
دختر بودن یعنی همیشه عجله داشتن برای رساندن محبت به دستان دیگران
دختر که باشی مهربانی ات دست خودت نیست
خوب می شوی حتی با آنان که چندان با تو خوب نبوده اند
دل رحم می شوی؛ حتی در مقابل آنهایی که چندان رحمی به تو نداشته اند
دختر که باشی زود می رنجی، زود می بخشی، زود می گریی، زود می خندی
تو مامورِ احساس، روی زمین هستی!
بی تو و بازیگوشی هایت جهان می میرد دختر جان!
.
#همین

@haminamhamin

من بعد از هفت سال با کمک بهترین هام تونستم راحت بخوابم و وقتی ترازو خواستن را اندازه گرفتند برایم به من ثابت شد که مرد عمل بودم و این یعنی من میتوانم راحت بخوابم.
باید از چند نفر فارغ از نتیجه این اتفاقات بخاطر برگشتن حس خود سازی تشکر کنم
انهایی که مطمعنن هیج وقت نامشان در ذهنم پاک نمیشود
از امزوز اسم کانال
از حس خوب نوشتن
به
کانال شعر #علی_حسن_ابراهیمی تغییر میکند
و سپاس که دوباره با هم بودن را به من اموختید
#دوستان_مخلصیم