لایه هفتم : Application layer یا لایه کاربردی : این لایه رابط بین کاربر و سیستم عامل محسوب می شود و همانطور که از اسمش پیداست ، شما بوسیله این لایه با نرم افزارهای کاربردی ارتباط برقرار می کنید برای مثال شما وقتی از نرم افزار Internet Explorer یا IE برای ارسال درخواست باز کردن صفحه وبی مانند گوگل استفاده می کنید در حقیقت ار پروتکل HTTP برای ارسال درخواست خود توسط این نرم افزار اسفاده کرده اید که همه اینها در لایه هفتم از مدل OSI فعالیت می کنند . این لایه تنها لایه ای است که کاربر می تواند آن را بصورت ملموس حس کند و با آن ارتباط برقرار کند . از نمونه پروتکلهایی که در این لایه فعالیت می کنند می توان به HTTP ، FTP ، TELNET ، SNMP ، POP3 و مشابه آنها اشاره کرد .
لایه ششم : Presentation layer یا لایه نمایش : همانطور که از اسم این لایه پیداست نحوه نمایش اطلاعات را به ما نشان می دهد . بعنوان مثال در این لایه تعیین می شود که اطلاعات چگونه رمز نگاری شود یا چگونه فشرده سازی شود . در این لایه قالب بندی داده ها انجام می شود و همچنین کپسوله سازی اطلاعات جهت ارسال در شبکه و هماهنگی با سیستم عامل جهت شیوه یا نوع ارسال اطلاعات تعین می شود .
لایه پنجم : Session layer یا لایه نشست : در هنگام برقراری یک ارتباط بین دو کامپیوتر اصطلاحا یک جلسه یا نشست برقرار می شود .همانطور که در یک جلسه یک منشی جلسه وجود دارد که زمان شروع ، اطلاعاتی که در جلسه قرار است مطرح شود ، مدت زمان جلسه و زمان پایان آن را تعین می کند در کامپیوتر نیز این لایه وظیفه مدیریت این نشست بین کامپیوترها را بر عهده دارد . در حقیقت این لایه 3 وطیفه بر عهده دارد که به ترتیب :make یا ایجاد کردن جلسه ،maintain یا مدیریت جلسه ،terminate یا پایان دادن به جلسه را بر عهده دارد .
لایه چهارم : Transport layer یا لایه انتقال : این لایه یک اتصال منطقی ( و نه فیزیکی ) نقطه به نقطه بین دو پایانه ارتباط مثلا بین دو دستگاه کامپیوتر ایجاد می کند . در این لایه دو روش برای این کار وجود دارد :
اتصال گرا ( connection-oriented ) : که مربوط به ارسال در پروتکل تی سی پی ( TCP ) است . در این پروتکل که اتصال گرا میباشد وظیفه کنترل جریان با قابلیت اعتماد بالا را دارد.
غیر اتصال گرا ( connectionless ) : که مربوط به ارسال در پروتکل یو دی پی ( UDP ) است . ( این پروتکل غیر متصل میباشد و برخلاف TCP از سرعت بالا تری برخوردار است، اما قابلیت اعتماد آن کمتر است. بعدا مفصل به این 2 پروتکل می پردازیم . )
لایه سوم : Network layer یا لایه شبکه یا Router layer یا IP address layer : پروتکل معروف IP در این لایه کار می کند . روتینگ هم در این لایه انجام می شود . روتینگ را می توان با یک عملیات 2 سوالی تصور نمود :
برای مقصد داده شده از روتر محلی چند مسیر معتبر وجود دارد ؟
"بهترین" مسیر برای رسیدن به آن مقصد کدامیک است ؟
لایه دوم : Data link layer یا لایه ارتباط داده یا MAC address layer یا Hardware address layer یا Physical layer ( من بهتون قول میدم که این اسامی رو من ایجاد نکردم پس به من غر نزنین که چرا اینا اینهمه اسم دارن !! درضمن شبکه همینه ... به دنیای شبکه خوش آمدید : جایی که هزاران اسم اصلی و فرعی و مخفف دارین و گاهی با یک نفر یک ساعت بحث می کنید و در نهایت متوجه می شوید هردوتای شما داشتید یک حرف واحد می زدید فقط زبانتان با هم فرق داشته مثل 2 نفر با 2 لهجه مختلف . ) سوئیچها و پلها ( bridges ) و ایستگاههای اتصال بی سیم ( Wireless Access Points یا WAPs ) نیز در این لایه فعالین می کنند و همچنین داشت یادم می رفت ؛ مودم محبوب ای دی اس ال شما و مودم عادی هم در این لایه جا می گیرند .چهار اصطلاح مهمی که در این لایه هست می گیرند و بعدا بیشتر راجع به انها خواهیم اموخت عبارت اند از :
Ethernet یا ایترنت
کنترل ارتباط داده های سطح بالا یا High Data Link Control یا HDLC
پروتکل نقطه به نقطه یا Point-to-point protocol یا PPP
یازپخش ساختار یا Frame relay
* در نظر داشته باشید اصطلاح خطایابی یا error detection در این لایه صورت می پذیرد و از طریق فرایندی بنام Frame check sequence .اگر سوئیچ یا پلی در این لایه کار کنند دیگر "سوئیچ کردن" یا "پل زدن" انجام نمیدهند بلکه "مسیر یابی یا routing" می کنند .
لایه اول : Physical layer یا لایه فیزیکی : جایی که اطلاعات بازجویند اصل خویش ! جایی که اطلاعات به 0 و 1 تبدیل می شوند و رهسپار کابل میشوند ... میدونید من هروقت در شبکه به مشکلی برمی خورم به خودم میگم " ای بابا ! چیزی نیست که !! یه مشت صفر و یکه دیگه
(با تشکر از مهندس عارف پور)
@handbookIP