چگونه میتوانم از روزهایی بگذرم که هر لحظه اش
یک مرگ بود و
هر شب بر جنازه خودم شیون میکردم و صبح
میدیدم زنده ام و دوباره
باید خودم را برای مرگ آماده کنم.
اگر چه این رنج مرا ساخته و گداخته کرده است
اصلا حاضر نیستم یک قدم
از خودم عقب نشینی کنم !
کتاب مردگان
یک مرگ بود و
هر شب بر جنازه خودم شیون میکردم و صبح
میدیدم زنده ام و دوباره
باید خودم را برای مرگ آماده کنم.
اگر چه این رنج مرا ساخته و گداخته کرده است
اصلا حاضر نیستم یک قدم
از خودم عقب نشینی کنم !
کتاب مردگان