Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
#پسره_خوشو_جلوی_دوست_پسرش_میکنه💦
#پارت_واقعی_رمان🤤
خمار به صفحه کامپیوتر زل زده بودم.
+والااا
_جانممم
+تماس تصویری گرفتی سکوت کنی؟
اون حرف می زد ولی من نگاهم قفل اون بدن سفید بود،سفت شدن آلتم و حس می کردم...
+والااا..
_اریا سریع لخت شوو...زود
+چر...
_زوددد
آروم لباساش و در آورد که بهش گفتم یه دیلدو بیاره.
_خیلی خوب بیبی...می خوام مثل یه جنده خودتو جلو بکنی،زود باش.
آریا تفی سر دیلدو انداخت و آروم روش نشت ک..
https://t.me/joinchat/URJ_ukFHKlDwa2BN
https://t.me/joinchat/URJ_ukFHKlDwa2BN
#پارت_واقعی_رمان🤤
خمار به صفحه کامپیوتر زل زده بودم.
+والااا
_جانممم
+تماس تصویری گرفتی سکوت کنی؟
اون حرف می زد ولی من نگاهم قفل اون بدن سفید بود،سفت شدن آلتم و حس می کردم...
+والااا..
_اریا سریع لخت شوو...زود
+چر...
_زوددد
آروم لباساش و در آورد که بهش گفتم یه دیلدو بیاره.
_خیلی خوب بیبی...می خوام مثل یه جنده خودتو جلو بکنی،زود باش.
آریا تفی سر دیلدو انداخت و آروم روش نشت ک..
https://t.me/joinchat/URJ_ukFHKlDwa2BN
https://t.me/joinchat/URJ_ukFHKlDwa2BN