• فورسیون و اتاقهای گازی آلمان نازی بخش دوم.
- من تا سال ۱۹۶۰ به واقعیت کشتار بزرگ در اتاق های گاز اعتقاد داشتم پس از چهارده سال تفکر شخصی و آنگاه چهار سال تحقیق خستگی ناپذیر همانند بیست تن از نویسندگان طرفدار تجدید نظر تاریخی اطمینان یافتم که با یک دروغ تاریخی مواجه هستم! از اردوگاه های آشویتس و بیرکناو که در آنها اتاق های گاز بازسازی شده و بقایایی از «کوره های آدم سوزی» وجود دارند چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه های اشتروتهوف (فرانسه) و مایدانک (لهستان) مکان هایی را که به عنوان «اتاق گاز معرفی میشدند بررسی کردم. در مرکز اطلاع رسانی معاصر یهود در پاریس آرشیوها، دست نویس ها، عکس ها، شهادت های کتبی و هزاران سند دیگر را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ بی وقفه از متخصصین و تاریخ دانان پرسش کرده ام. سال ها اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاق های گاز را دیده باشد! به حتی یک مدرک فقط یک مدرک راضی بودم اما همین یک مدرک را هم نیافتم! در مقابل آنچه یافتم تعداد بیشماری مدارک مجعول بود! شایسته محاکمه جادوگران و مایه شرمساری برای قضاتی که آنها را پذیرفته اند. پس از آن با سکوت، مزاحمت، دشمنی و بالاخره افترا، توهین، محاکمه و ضرب و جرح مواجه شدم.
- درمورد اتاق های گاز در مجاورت کورههای آدم سوزی. نه دستور ساخت نه مطالعه نه سفارش نه صورت هزینه و حتی یک عکس وجود ندارد! در صدها محاکمه (اورشلیم، فرانکفورت و غیره) هیچ سندی در این باره ارائه نشده است. من در آشویتس بودم در آنجا هیچ اتاق گازی وجود نداشت! شاهدانی که جرأت اظهار چنین جمله ای را داشته باشند حرف خود را تمام نکرده تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند. حتی در سال ۱۹۷۸ هرکس میخواست به نفع کریستوفر سون نویسنده کتاب دروغ آشویتس شهادت دهد به جرم توهین به خاطره «قربانیان» محکوم میشد!
- پس از جنگ جهانی دوم، سازمان صلیب سرخ جهانی که درباره «زمزمه های آشویتس» تحقیق کرده بود، واتیکان که اطلاعات بسیاری از لهستان داشت، نازی ها و سازشکاران، کسانی که با آلمانی ها همکاری داشتند، همگی اعلام کردند: اتاق های گاز؟ ما نمیدانستیم! اما چگونه میتوان از چیزی که هرگز وجود نداشته اطلاع حاصل کرد؟ نازیسم مرد و با رهبر خود به خاک سپرده شد. امروز آنچه باقی مانده حقیقت است. باید شهامت بیان آن را داشته باشیم! اثبات عدم وجود اتاق های گاز خبر خوبی برای انسانیت مفلوک است. خبری که صلاح نیست بیش از این آن را پنهان بداریم..
- من تا سال ۱۹۶۰ به واقعیت کشتار بزرگ در اتاق های گاز اعتقاد داشتم پس از چهارده سال تفکر شخصی و آنگاه چهار سال تحقیق خستگی ناپذیر همانند بیست تن از نویسندگان طرفدار تجدید نظر تاریخی اطمینان یافتم که با یک دروغ تاریخی مواجه هستم! از اردوگاه های آشویتس و بیرکناو که در آنها اتاق های گاز بازسازی شده و بقایایی از «کوره های آدم سوزی» وجود دارند چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه های اشتروتهوف (فرانسه) و مایدانک (لهستان) مکان هایی را که به عنوان «اتاق گاز معرفی میشدند بررسی کردم. در مرکز اطلاع رسانی معاصر یهود در پاریس آرشیوها، دست نویس ها، عکس ها، شهادت های کتبی و هزاران سند دیگر را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ بی وقفه از متخصصین و تاریخ دانان پرسش کرده ام. سال ها اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاق های گاز را دیده باشد! به حتی یک مدرک فقط یک مدرک راضی بودم اما همین یک مدرک را هم نیافتم! در مقابل آنچه یافتم تعداد بیشماری مدارک مجعول بود! شایسته محاکمه جادوگران و مایه شرمساری برای قضاتی که آنها را پذیرفته اند. پس از آن با سکوت، مزاحمت، دشمنی و بالاخره افترا، توهین، محاکمه و ضرب و جرح مواجه شدم.
- درمورد اتاق های گاز در مجاورت کورههای آدم سوزی. نه دستور ساخت نه مطالعه نه سفارش نه صورت هزینه و حتی یک عکس وجود ندارد! در صدها محاکمه (اورشلیم، فرانکفورت و غیره) هیچ سندی در این باره ارائه نشده است. من در آشویتس بودم در آنجا هیچ اتاق گازی وجود نداشت! شاهدانی که جرأت اظهار چنین جمله ای را داشته باشند حرف خود را تمام نکرده تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند. حتی در سال ۱۹۷۸ هرکس میخواست به نفع کریستوفر سون نویسنده کتاب دروغ آشویتس شهادت دهد به جرم توهین به خاطره «قربانیان» محکوم میشد!
- پس از جنگ جهانی دوم، سازمان صلیب سرخ جهانی که درباره «زمزمه های آشویتس» تحقیق کرده بود، واتیکان که اطلاعات بسیاری از لهستان داشت، نازی ها و سازشکاران، کسانی که با آلمانی ها همکاری داشتند، همگی اعلام کردند: اتاق های گاز؟ ما نمیدانستیم! اما چگونه میتوان از چیزی که هرگز وجود نداشته اطلاع حاصل کرد؟ نازیسم مرد و با رهبر خود به خاک سپرده شد. امروز آنچه باقی مانده حقیقت است. باید شهامت بیان آن را داشته باشیم! اثبات عدم وجود اتاق های گاز خبر خوبی برای انسانیت مفلوک است. خبری که صلاح نیست بیش از این آن را پنهان بداریم..