قیمت مناسب دلار چند باشد؟
برزین جعفرتاش
مدت زیادی است که میخواستم نظرم را در مورد نرخ دلار "مناسب" بنویسم، ولی از آنجایی که این موضوع حوزه تخصصی من نیست و نگاه من به نرخ ارز صرفا از دید توسعه صنعتی است، خیلی مردد بودم. ولی نبود یک متن ساده و مشخص در مورد نرخ ارز "مناسب" باعث شد تا این متن را که احتمالا اشتباهات و کاستیهای زیادی دارد بنویسم. منتظر شنیدن انتقادات و نکات تکمیلی دوستان و اساتید گرامی هستم.
عموم مردم یا بهتر بگویم مصرفکننده به نرخ ارز پایین تمایل دارد. یعنی ارزش پول ملی بالا باشد تا قدرت خریدشان بیشتر باشد. امّا از نظر تولیدکننده، بالا بودن ارزش پول ملی، به معنی افزایش هزینههای تولید نسبت به رقبای خارجی است. یعنی اگر کارگر کارخانه ماهی دو میلیون تومان حقوق میگیرد و هر دلار بیست هزار تومان است، دستمزد کارگر صد دلار میشود. حالا اگر نرخ دلار کاهش پیدا کرده و پول ملی تقویت شود، مثلا هر دلار ده هزار تومان شود، دستمزد دلاری او دویست دلار میشود!
بنابراین مصرفکننده باید به این نکته توجه کند که بالا بودن ارزش پول ملی شاید در کوتاهمدت قدرت خرید او را افزایش دهد، ولی در میانمدت و بلندمدت مانع جدی بر سر رشد اقتصادی کشور، بخصوص در بخشهای تولیدی کاربر (Labor intensive) میشود.
با این مقدمه، دلار چند باید باشد؟ به نظرم یکی از بهترین معیارها برای سنجش کم یا زیاد بودن ارزش پول مقایسه حداقل حقوق در کشورهای با درآمد سرانه مشابه است. یعنی وقتی حداقل حقوق در ایران از کشورهای با درآمد مشابه به مقدار قابل توجهی بیشتر باشد، نشان از بالا بودن ارزش پول میدهد (Overvalued currency) و اگر حداقل حقوق نسبت به کشورهای با درآمد مشابه، مقدار قابل توجهی کمتر بود، یعنی ارزش پول ملی کم است (Undervalued currency).
برای مثال در کشور چین با درآمد سرانه در حدود ده هزار دلار، حداقل دستمزد 160 دلار است. در ایران با درآمد سرانه 5600 دلار، حداقل دستمزد با دلار 30هزار تومانی حدود 61 دلار و با دلار 20 هزار تومانی 91 دلار میشود. بر این اساس به نظرم دلار در حدود بیست هزار تومان که حداقل حقوق کشور را در حدود 100 دلار نگه دارد برای بخش تولیدی مناسب است. جالب اینکه همین افزایش نرخ دلار اخیر یا به تعبیر دقیقتر کاهش ارزش پول ملی، یکی از دلایل مهم فعال شدن و رونق بسیاری از کارخانجات تولیدی شده است.
از آنجایی که عموم فعالیتهای اقتصادی در کشورهای در حال توسعه کاربر یا منابعمحور هستند، متاسفانه یا خوشبختانه نیروی کار باید ارزان نگه داشته شود. البته باید توجه کرد این ارزان نگه داشتن نیروی کار موقت بوده و با افزایش درآمد سرانه و فعالیتهای مولد، حداقل حقوق میتواند افزایش پیدا کند. در حقیقت پول کمتر ارزشگذاری شده (Undervalued currency) یکی از ابزارهای مهم حمایت از تولید داخل است. چون هم نهادهای تولید را ارزانتر میکند و هم کالای رقبای خارجی برای مصرفکننده داخلی گرانتر تمام میشود.
در شکل زیر روند دلاری حداقل دستمزد در ایران و روسیه را مشاهده میکنید. همانطور که در نمودار نشان داده شده در دوران افزایش درآمدهای نفتی در دهه هشتاد، حداقل دستمزد دلاری در هر دو کشور افزایش یافت. روسیه البته حداقل دستمزد را زیر 150 دلار کنترل کرد، ولی در ایران به خاطر سکوب ادامهدار نرخ ارز حداقل حقوق به 275 دلار هم رسید. هرچند نیاز به بررسی دادههای بیشتر است ولی شهودم میگوید این دوره مصرف کالاهای خارجی اوج گرفت (یادم هست ماشینهای خارجی و به اصطلاح شانسیبلند و همچنین گوشی اپل خیلی زیاد شده بود) و بسیاری از شرکتهای تولیدی دچار رکود شدند.
جالب اینجاست که دولت با نیت افزایش قدرت خرید مردم، نرخ ارز را سرکوب میکند، ولی در حقیقت این سرکوب به ضرر بخش تولیدی کشور تمام شده و در بلندمدت کل جامعه متضرر میشود.
تماس با نویسنده
@Barzinjfسیاستگذاری صنعتی
@industrial_policy