در مشهد چه رخ داد؟
مردم تخصص علم سياست ندارند و سياست مداران حرفه اي نيستند بنابراين اغلب تحليل هاي ايدئولوژيك يا سياسي بخشي از واقعيت را از قصديت معطوف به قدرت بر جماعتي پراكنده حمل مي كند.
مشهد سه قشر سنتي نزديك حرم -بازار، قشر ميانه متوسط ميدان شريعتي -تقي آباد و قشر جديد سجاد و وكيل آباد دارد. تجمع هفت دي - ميدان شهدا قشر سنتي، بازاري، قديمي و نزديك حرم بود.
در مشهد سياست گذاري مذهبي شهر ناقد قوه مجريه هستند. شوراي شهر اصلاح طلب اند و استانداري طرفداران دولت و جز اعتداليون محسوب ميشوند. اين سه قطب قدرت امكان كنش اعتراضي را فراهم مي سازند و اراده معطوف به سركوب در ابتدا شكل نمي گيرد.
تجمع از مطالبات اقتصادي شروع شد يعني به وضعيت بازار كار، گراني، بيكاري، ورشكستگي موسسات مالي، اختلاس اعتراض كردند. فضاي حاكم تند و احساسي بود يعني شعار مرگ و اعدام مي دادند.
در اين ميان برخي شعارها به سمت اينكه در سياست داخله و خارجه شهروندان ايراني در اولويت باشند اعلام گرديد. اين فضا نقد كمك هاي منطقه اي در سياست خارجه و همينطور نقد بودجه در سياست داخله با توجه به رسانه اي شدن ان بود.
برخي جريان هاي داخلي و خارجي سعي مي كنند از شعارها در جهت نقد قوه مجريه، نقد كل حاكميت، طرفداري از ماركسيسم يا طرفداري از سلطنت طلبان برداشت كنند.
بررسي فضاي اعتراضي، منفعت گرايانه و احساسي اين رخداد نشان مي دهد اعتراض كنندگان برخورد با فساد، حاكميت يك دست و شفافيت را با مكانيسم هاي ساده و غريزي طلب مي كردند و برخي شعارها در مورد سياست گذاران پهلوي براي ديگري افريني جهت اعتراض بود و معناي ايديولوژي خاص سياسي الترناتيو ندارد.
اين فضا همانند همه فضاهاي مردمي تاريخ معاصر ايران كه هر دهه گسل سياسي كشور را فعال مي كنند لزوم توسعه دانش و تخصص سياسي در سياست گذاران و شهروندان را يادآور مي گردد كه هر دو قشر هنوز با حكومت قانون و مشروط فاصله دارند.
روح اله اسلامي
مردم تخصص علم سياست ندارند و سياست مداران حرفه اي نيستند بنابراين اغلب تحليل هاي ايدئولوژيك يا سياسي بخشي از واقعيت را از قصديت معطوف به قدرت بر جماعتي پراكنده حمل مي كند.
مشهد سه قشر سنتي نزديك حرم -بازار، قشر ميانه متوسط ميدان شريعتي -تقي آباد و قشر جديد سجاد و وكيل آباد دارد. تجمع هفت دي - ميدان شهدا قشر سنتي، بازاري، قديمي و نزديك حرم بود.
در مشهد سياست گذاري مذهبي شهر ناقد قوه مجريه هستند. شوراي شهر اصلاح طلب اند و استانداري طرفداران دولت و جز اعتداليون محسوب ميشوند. اين سه قطب قدرت امكان كنش اعتراضي را فراهم مي سازند و اراده معطوف به سركوب در ابتدا شكل نمي گيرد.
تجمع از مطالبات اقتصادي شروع شد يعني به وضعيت بازار كار، گراني، بيكاري، ورشكستگي موسسات مالي، اختلاس اعتراض كردند. فضاي حاكم تند و احساسي بود يعني شعار مرگ و اعدام مي دادند.
در اين ميان برخي شعارها به سمت اينكه در سياست داخله و خارجه شهروندان ايراني در اولويت باشند اعلام گرديد. اين فضا نقد كمك هاي منطقه اي در سياست خارجه و همينطور نقد بودجه در سياست داخله با توجه به رسانه اي شدن ان بود.
برخي جريان هاي داخلي و خارجي سعي مي كنند از شعارها در جهت نقد قوه مجريه، نقد كل حاكميت، طرفداري از ماركسيسم يا طرفداري از سلطنت طلبان برداشت كنند.
بررسي فضاي اعتراضي، منفعت گرايانه و احساسي اين رخداد نشان مي دهد اعتراض كنندگان برخورد با فساد، حاكميت يك دست و شفافيت را با مكانيسم هاي ساده و غريزي طلب مي كردند و برخي شعارها در مورد سياست گذاران پهلوي براي ديگري افريني جهت اعتراض بود و معناي ايديولوژي خاص سياسي الترناتيو ندارد.
اين فضا همانند همه فضاهاي مردمي تاريخ معاصر ايران كه هر دهه گسل سياسي كشور را فعال مي كنند لزوم توسعه دانش و تخصص سياسي در سياست گذاران و شهروندان را يادآور مي گردد كه هر دو قشر هنوز با حكومت قانون و مشروط فاصله دارند.
روح اله اسلامي