حالا اونی که نشسته وسط اتاقش
مثل دیونه ها با خودش حرف میزنه
گریه میکنه و با زجه میگه
" اونی نیستم که میخواد "
موهاشو میکشه و خودشو میزنه
منم نه تو...
مثل دیونه ها با خودش حرف میزنه
گریه میکنه و با زجه میگه
" اونی نیستم که میخواد "
موهاشو میکشه و خودشو میزنه
منم نه تو...