𝐷𝑜𝑛𝑛𝑎 ...


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


•| 𝑨 𝒈𝒊𝒓𝒍 𝒄𝒓𝒚𝒊𝒏𝒈 𝒔𝒊𝒍𝒆𝒏𝒕𝒍𝒚 |•
https://t.me/BChatBot?start=sc-467788-NKvUaqu

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




مابین دیوانگی هایمان


00:00


این بار من یک بارگی
در عاشقی پیچیده‌ ام
این بار من یک
از عافیت ببریده‌ ام
دل را ز خود برکنده‌ ام
با چیز دیگر زنده‌ام
عقل‌ و‌ دل‌ و‌ اندیشه را از
بیخ و بن سوزیده‌ ام

• حضرت مولانا


"اما در آخر، یه روز بهار میاد، یخ ها ذوب میشن و از بین میرن"
Singularity:)
_Kim taehyung


All of you.


0 0 : 0 0




اولین باری که دوربین رو گرفتم دستم، حس کردم دنیا رو یه جور دیگه میبینم. خاص تر، زیباتر، با جزییات تر و خب این خیلی قشنگ بود... اولین چیزی بود که انقدر برای یادگرفتنش ذوق داشتم و خوشحال بودم.
یه دوربین کوچیک که اولین و اخرین عکسی که به عنوان یه عکاس میگیرم رو ثبت میکنه.
زیادی زیباست، ارزو میکنم یه روز برسه که بتونم دوربین عکاسی خودمو داشته باشم.


_


میدونی که هنوزم همون نعنای زیبای منی
هنوزم همون اسم رو برات گذاشتم
و خوشحالم از اینکه باعث میشم با فکر بهم لبخند بزنی و امیدت هستم
میخوام ازت گذشته رو فراموش کنی هرچیز بدی که بین ما اتفاق افتاد چون تو هنوزم همون جایگاه رو برام داری. مورد اعتماد ترین ادم توی زندگی هرکسی هستی. همچنین تکیه گاهش.
بارها و بارها وقتی دیدی که حالم بده بهم زنگ زدی و باهام صحبت کردی. گفتیم ، خندیدیم، بغض کردیم.
با اینکه دیگه ترکش کردم اما روزی که تو بیای اینجا روز دیوونگی ما میشه و هرکاری دلمون خواست میکنیم، من بهش امیددارم.


Репост из: 𝑮𝒐𝒔𝒕 𝑺𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘
https://t.me/itscarazy

●⟣ برای تویی که توی قلبمی

○ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❆ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ○‌

سلام هوپی. حال روحت چطوره؟
میدونی، وقتی که به آسمون نگاه میکنم هنوز آبیه روشنه اما وقتی که ابرا باریدن دلم رو میزنم به دریا و پناه میبرم زیر بارون. اشک آسمون تا صورت خیسم رو کسی نتونه ببینه. اون روز توی هر ساعتی که باشه زنگ میزنم بهت و میگم یادته بهم میگفتی نعناع؟ میخوام پا رو دلم بزارم و خودخواه بشم و ازت بخوام حتی شده برای یک دقیقه، دوباره فرماندم بشی هرچند لیاقتش رو ندارم. اون روز بهت میگم اینجا داره بارون میاد و من تمام روز تو فکرت بودم. بهت میگم هنوز ندیدم ببینمت و یه بغل محکم بهم بدهکاری. درست زیر بارون، وقتی که هر دومون با چشمای خیس به هم نگاه میکنیم.
مهم نیست خطر داره یا نه من یروزی میام به دیدنت. هرجوری که شده. اون روز امیدوارم بارون ببیاره تا دستت رو بگیرم و باهم بریم قدم بزنیم. گفتی اونجا بارون نمیاد. نه؟ مهم نیست. همین‌که ما باشیم و یه آسمون خاکستری کافیه. اینبار خودم دستت رو میگیرم و بهت میگم یه نخ سیگار هم به من بده. بیا اون روز بیخیال از دار دنیا با هم غمامون رو دود کنیم و جاش نسیم خنکی که میوزه رو درون ریه‌هامون بکشیم تا به سرفه بیوفتیم. بیا اون روز به زندگی فکر نکنیم. من باشم و تو. تو باشی و من.
کارایی که کردم و اشتباهاتی که انجام دادم پاک نمیشه اما تمام سعیم رو میکنم تا برات تمام لحظاتش رو جبران کنم. به بهترین و شایسته‌ترین حالت ممکن. جوری که لیاقتشو داری.
من اسما و لقبای خاصی که وجود داره رو روی هرکسی نمیزارم و میخوام بدونی که برام خیلی و خیلی با ارزشی که بهت میگم هوپی. تو از همین اول هم امید من بودی جوری که دوست داشتم قدم به قدم باهات راه بیام و محکم بودن رو ازت یاد بگیرم. همیشه با فکر کردن بهت لبخند میاد رو لبم و وقتی که خبری ازت نیست نگرانم و دلم شور میزنه. ناخودآگاهه اما هرچی که مربوط به توعه رو من دوست دارم چون صادقانه و خالصانه‌اس. دروغی درش نیست و به آدم آرامش رو تزریق میکنه. حتی لجبازیات که منو دیوونه میکنه و میدونی که تنها کسی هستی که حاضرم براش هرکاری بکنم و کردم.
کمه ازت بخوام که از خودت مراقبت کنی چون انقدر از همه شنیدی که برات عادی شده و از زیر جشمت رد میشه حتی اگه تو نخوای. دوست دارم بگم بزار مراقبت باشم اما بهم ثابت شده از من بیشتر از همه صدمه میخوری. اینو بدون تو قوی‌تر از چیزی هستی که فکرشو میکنی. پستی و بلندی‌های زندگی بهت فشار میاره اما تو اگه چیزی رو بخوای بهش میرسی و بخواه که روحت نمیره میون این همه فشار. نمیگم همیشه قوی بمون چون تو هم نیاز داری تا سیاهی‌های روحت رو با ناراحتی و گریه تخلیه کنی و بدون اون زمان هرجا که باشی هرجا که باشم، من هستم و میتونی بهم زنگ بزنی. حرف زدن سخته میدونم اما میشم گوش شنوا و ازت میخوام برام حرف بزنی، ازت میخوام اینبار بزاری من بشنومت.
همیشه حواستم بهت هست امیدِ زندگیم.
از روح خاکستریت مراقبت کن.


دیدار ما: شب، جایی میون ستاره‌ها، با موسیقی‌ِ خنده‌هات، همراه با بارش برف و نسیم خنکِ نعناعی




گفت :
_خانه ها در نبود ساکنانشان خواهند مُرد!
و سپس به قلبش اشاره کرد.
-TDY


𝓜𝔂 𝓗𝓸𝓹𝓮


00:00


میدونید بدترین حس چه زمانیه؟
زمانی که توسط کسی که هیچوقت نمیتونی فراموشش کنی، فراموش بشی.
-Kim taehyung


Репост из: 𝑮𝒐𝒔𝒕 𝑺𝒉𝒂𝒅𝒐𝒘
شاملو میگه:
●○ دلهای ما که بهم نزدیک باشد،
دیگر چه فرقی می کند که کجای این جهان باشیم؟
دور باش اما نزدیک
من از نزدیک بودنهای دور می ترسم...


نامه‌ای از اعماق تاریکی و خلا، از جاده‌های سِیْر و سفر. رهگذری میشوم به اعماق دلت، ستاره‌ی خاموشی در نمای چشمت. سخنی از من برای تو، گر بخواهی گر بگویی.

نشانیِ دیدار ما: جایی میان تلاقیِ افکار، کوچه‌های تنهایی، هزارتوی گم‌گشتگی. نامه‌ای با امضای سایه‌ی شبح

نشانیِ افراد ناشناخته: پشت‌پرده‌ی دریای خاکستری، صندوق پیام‌های ناشناس


Репост из: 𝓼𝓾𝓫𝓼𝓾𝓫
Ammm...sir?


پاهات لنتی.....

Показано 20 последних публикаций.

31

подписчиков
Статистика канала