خیلی وقته زمانی که میخام وارد یه جمعی بشم خودم رو میزارم کنار،میزارم تو یه گاو صندوق و شیش قفلش میکنم،کلیدشم یه جا قایم میکنم،تا یه وقتی کسی از وجود من ناراحت نشه،بهش توهین نشه،بی احترامی نشه،بهش بر نخوره،نمی دونم انگار وجود آزار دهنده ای دارم که هر جمعی طاقتشو نداره.
خیلی وقته سعی میکنم فکرمو روکاغد بنویسم و بزارم تو همون گاو صندوق و شیش قفلش کنم،کلیدشم یه جا قایم کنم،آخه کسی گوش شنوایی برای این حرفا نداره،کسی حوصله نداره،کسی توان نداره
میدونی،همه میخان شاد باشن،همه میخان زندگی کنن،همه میخان امیدوار باشن،همه هنوز در گیر خوشگلیای زندگین ولی اگه از من بپرسی میگم کدوم خوشگلی؟!؟
خیلی وقته که دیگه کارم از گاو صندوق گذشته،هر روز یه بار خودمو جلوی آینه نگاه میکنم یه دستی به سر و روش میکشم ،بغلش میکنم بوسش میکنم و موقع بیرون رفتن از چوب لباسی آویزونش میکنم،دیگه برای کسی خطری نداره،
آخه مرده ها همیشه بی خطر ترین چیز های کره زمین هستن...
(م.زنجانی)
#تکراری
@lahze_ba_man