𝑆𝑖𝑙𝑣𝑒𝑟 𝐴𝑟𝑒𝑎𓂃


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


اگر حرفی بود:
https://t.me/BChatBot?start=sc-164956-ZUddfKF

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


خب من الان می‌خوام توی غار باشم و بارون بیاد. این چی بود که یادم اومدTT


نمیدونم حسو گرفتین یا نه
بچه‌ هم که بودم، همیشه قبل از خواب منو نیم ساعت زیر پتو پیش خودش میذاشت، بعد پتو رو یه حالتی نگه میداشت بالای سرمون که حس می‌کردی توی چادر توی کمپی چیزی هستی. بعدشم صدای باد و طوفان در میاورد و بهم می‌گفت تصور کن داره باد و بارون شدید می‌باره و ما اومدیم توی غار و اینجا می‌خوابیم تا بارون بند بیاد. منم هیجان‌زده می‌شدم و همیشه دلم می‌خواست که زیر پتو، واقعاً اون غاره باشه و واقعاً بارون بیاد.


مرگ خانم وستاوی رو دادم بابا بخونه و به هر کدوم از تعلیق‌های داستان که می‌رسه، میاد با یه هیجان خاصی تعریفش می‌کنه و این حس بهت دست می‌ده که انگار داره یه داستان از سرنشین یه شورلت کوروِت قدیمی، که شبونه توی گردنه‌های جاده‌ی خلوتی که توش برف نشسته و صدای زوزه‌ی گرگ از اطراف میاد تعریف می‌کنه و تو با گوش‌های تیز منتظر شنیدنِ ادامه‌ی داستان هیجان‌انگیزشی.


می‌دونستین که ما خودمون رو فقط با شرط دوست داریم؟
مثل پدر و مادری که به بچه‌های کوچیکشون می‌گن اگه اتاقت رو مرتب کنی، برات اسباب بازی می‌خرم، یا اگه غذاتو کامل بخوری من خیلی دوستت دارم!
ینی تو فقط وقتی غذاتو کامل بخوری و اتاقت رو مرتب کنی من دوستت دارم و بهت جایزه می‌دم، در غیر این صورت نه جایزه‌ای وجود داره و نه دوست داشتنی!
من وقتی خودمو دوست دارم که لاغر باشم. اگه چاق بشم از خودم بدم میاد. فقط وقتی خودمو دوست دارم که صورتم صاف و تمیز باشه، اگه جوش زده باشم یا ابروهام در اومده باشه از خودم بدم میاد. من خودمو با شرط دوست دارم، در غیر این صورت هیچ دوست داشتنی وجود نداره و خودم رو توی سلف‌هیت غرق می‌کنم!
چرا نمی‌تونیم همین‌جوری که هستیم، دوست داشتنی باشیم برای خودمون؟ یا دیگران رو همینجوری که هستن دوست داشته باشیم؟ مگه مادر و پدر برای اینکه به بچه‌شون عشق بدن، حتماً باید شرط بذارن و در قبالش چیزی دریافت کنن؟ مگه ما برای اینکه خودمون رو دوست داشته باشیم، حتماً باید طبق یه استانداردهای خاصی باشیم تا برای خودمون پذیرفته بشیم؟


اون‌ پیجی که فقط باش بنگتن استن می‌کنم*




واقعاً اکسنت ژاپنی خیلی قشنگه


پیشنهادِ استاد:


Репост из: Неизвестно
پس برای رستگاری، لندینگ بخوانید.


دارم فکر می‌کنم چقدر به جونگوک و فرم بدنش میاد که آیس اسکیتر باشه🤔


وای منم اینطوری‌ام TT


Репост из: يادداشت...
بعد از تموم شدن يه سريال هميشه ساعت ها تو فكرم!
اينكه چي شد...اگ اينطوري ميشد يا اون اونطوري ميشد چي ميشد!
و مهم از همه به اين فكر ميكنم كه كاش ي سريالي كه خيلي دوسش دارم هيچوقت تموم نميشد تا من بتونم واسه هميشه توش زندگي كنم و درگير ادما و داستانا و اتفاقاتش باشم!


منم از اینا که مانا گذاشته •-•


اینجوری شروع شد که یه مبحثی رو بدون مخاطب، درحالی که روی مبل دراز کشیده بودم و به دیوار خیره بودم رو هوا بیان کردم، و انتظار داشتم که اگه مامانم حواسش باشه و حرفمو بشنوه گارد بگیره؛ ولی نه تنها گارد نگرفت بلکه دغدغه‌ی خودش هم شد و از اون وقت تا حالا داره برام راه حل پیدا می‌کنه و هی تکرارش می‌کنه که یادم نره، انجامش بدم و تو نادانی‌ام‌ گیر نکنم. همچین گفت‌وگو‌هایی که خانواده حرفت رو می‌فهمن واقعاً به آدم انرژی میده.


کلاً یه روزایی این مدلیه که دیگه برای تمامِ روز، از اتاق در میام و تمام روز رو یه بند دارم با مامانم و در مواقعی با بابام حرف می‌زنم و بس نمی‌کنم واقعاً.


از وقتی از دانشگاه رسیدم خونه، یه بند دارم حرف می‌زنم با مامانم-_-
ولی واقعاً جوابه، نصف دغدغه‌هامو داره حل می‌کنه.


این آهنگ هری رو همون موقع که ام ویش رلیز شد دیدمش و جالبه که با همون یک باری که دیدم و شنیدمش، هم یه بخش‌هایی از لیریکش تو ذهنم موند، هم ریتمش و هم بخش‌هایی از ام‌ ویش! تا اینکه الان زهرا توی چنلش گذاشته و من یادم افتاد که عه، من از این خوشم میاد و چرا گوشش نمی‌دم و ندارم آهنگشو اصلاً؟! :|


You know it’s not the same as it was..

• 🎶


حالا نمی‌دونم بین کتابای معمایی‌ای که می‌خونم وقفه بندازم و بجای در یک جنگلِ تاریکِ تاریک برم سراغ روباهی به نام پکس، یا نه؟


وای چرا تموم شدTT

Показано 20 последних публикаций.

50

подписчиков
Статистика канала