تو حقیقتا باید از آن توفان خشن وماوراءالطبیعی و نمادین بگذری.
مهم نیست چقدر ماوراءالطبیعی یانمادین باشد،
درمورد آن یک اشتباه نکن:
این توفان مثل هزاران تیغ گوشت رو میبرد.
آدمها آنجا دچار خونریزی میشوند،
و توهم دچار خونریزی میشوی.
خونگرم و سرخ.
آن خون را روی دستهایت میبینی،
خون خودت و خون دیگران.
و وقتی توفان تمام شد، یادت نمیآید چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتی در حقیقت، مطمئن نیستی توفان واقعا تمام شده باشد. اما یک چیز مسلم است. وقتی از توفان بیرون آمدی، دیگر آنی نیستی که قدم به درون توفان گذاشت. معنی این توفان همین است.
مهم نیست چقدر ماوراءالطبیعی یانمادین باشد،
درمورد آن یک اشتباه نکن:
این توفان مثل هزاران تیغ گوشت رو میبرد.
آدمها آنجا دچار خونریزی میشوند،
و توهم دچار خونریزی میشوی.
خونگرم و سرخ.
آن خون را روی دستهایت میبینی،
خون خودت و خون دیگران.
و وقتی توفان تمام شد، یادت نمیآید چگونه از آن گذشتی، چطور جان به در بردی. حتی در حقیقت، مطمئن نیستی توفان واقعا تمام شده باشد. اما یک چیز مسلم است. وقتی از توفان بیرون آمدی، دیگر آنی نیستی که قدم به درون توفان گذاشت. معنی این توفان همین است.