#قلبم_تحمل_این_عشقو_نداره
#part_5
کو*
بیدار شدم حاضر شدم و رفتم سرکار
خیلی خوابم میومد و چشمامو بستم در حین راه رفتن به یکی خوردم
چشمامو باز کردم ایزو بود
ایزو:دختر حواست کجاس؟
کو:من معذرت میخوام ایزو
ایزو:مهم نیس
ایزو:حالا جواب سوالمو بده
کو:کدوم سوال
ایزو:سوال دیشب
کو:چیزهه
خداروشکر یدفعه یکی صدام میزنه
مدیر کمپانی:اهای کو با من بیا باید بری اولین اهنگتو بخونی نوشتیش دیگه مگه نه
کو:بله نوشتمش
دادامش به مدیر مدیرم خوندش
مدیر:عالیه
مدیر:با من بیا
کو:چشم
با رییس رفتم و رفتم توی اتاق صدا
ایزو هم اومد
اهنگو خوندم ولی گفتن باید با احساس بخونمش
تا خواستم بخونم
مدیر:وایسا
مدیر:ایزو تو هم برو و گیتار بزن
ایزو:مطمئنید؟
مدیر:معلومه
وقتی ایزو اومد همش به اون نگاه میکردم
تیتراژو پخش میکنن
بخش اروم اهنگو میخونم
کم کم بخش اروم تموم میشه
بخشی که داد و اینا داشتو با گریه و داد میخونم
بلخره تموم شد
حس میکردم هنجرم پاره شده انقدر که درد داشت
رفتم بیرون دستشویی یه سری به دست و صورتم بزنم
ایزو:خوشگل خانوم انقد که جیغ زدی قرمز شدی
رومو کردم اونور که ایزو رو دیدم
کو:ایزو اینجا دستشویی زنونست
ایزو:خب ک چی؟
کو:تو باید بری دستشویی مردونه
ایزو:دختر تو چرا انقد از من خجالت میکشی؟
کو:خجالت من .. خجالت نمیکشم
ایزو:چرا به تته پته افتادی؟
#otako
#part_5
کو*
بیدار شدم حاضر شدم و رفتم سرکار
خیلی خوابم میومد و چشمامو بستم در حین راه رفتن به یکی خوردم
چشمامو باز کردم ایزو بود
ایزو:دختر حواست کجاس؟
کو:من معذرت میخوام ایزو
ایزو:مهم نیس
ایزو:حالا جواب سوالمو بده
کو:کدوم سوال
ایزو:سوال دیشب
کو:چیزهه
خداروشکر یدفعه یکی صدام میزنه
مدیر کمپانی:اهای کو با من بیا باید بری اولین اهنگتو بخونی نوشتیش دیگه مگه نه
کو:بله نوشتمش
دادامش به مدیر مدیرم خوندش
مدیر:عالیه
مدیر:با من بیا
کو:چشم
با رییس رفتم و رفتم توی اتاق صدا
ایزو هم اومد
اهنگو خوندم ولی گفتن باید با احساس بخونمش
تا خواستم بخونم
مدیر:وایسا
مدیر:ایزو تو هم برو و گیتار بزن
ایزو:مطمئنید؟
مدیر:معلومه
وقتی ایزو اومد همش به اون نگاه میکردم
تیتراژو پخش میکنن
بخش اروم اهنگو میخونم
کم کم بخش اروم تموم میشه
بخشی که داد و اینا داشتو با گریه و داد میخونم
بلخره تموم شد
حس میکردم هنجرم پاره شده انقدر که درد داشت
رفتم بیرون دستشویی یه سری به دست و صورتم بزنم
ایزو:خوشگل خانوم انقد که جیغ زدی قرمز شدی
رومو کردم اونور که ایزو رو دیدم
کو:ایزو اینجا دستشویی زنونست
ایزو:خب ک چی؟
کو:تو باید بری دستشویی مردونه
ایزو:دختر تو چرا انقد از من خجالت میکشی؟
کو:خجالت من .. خجالت نمیکشم
ایزو:چرا به تته پته افتادی؟
#otako