به یکی نیاز دارم پنج و نیم شیش صبح باهم بریم بیرون، از همه چی عکس بگیریم به همهی گربه ها غذا بدیم، سیگار بکشیم یه نخو دوتایی، بیایم خونه باهم ناهار درست کنیم شام نیمرو بخورم، وسطای شب بریم بیرون، بشینیم نصفه شب فیلم ترسناک ببینیم یا فیلمای فیو همو نشون هم بدیم و به سلیقه ی هرکدوم نمره بدیم، دهنمونو پر آب کنیم و با بالش بزنیم تو صورت هم، باهم بریم مجسمه بخریم، بهش بگم اون چیه تو آسمون وقتی برگشت بزنم پس کلش، آلارممونو آهنگ Jailhouse Rock بزاریم و بارها و بارها رو ریپیت باهاش برقصیم، براش آشپزی کنم به غذاهام نمره بده، حال نداشتم بغلم کنه، بریم باهم تو آیینه ی دسشویی از خوشگلی حرف بزنیم و عکس بگیریم، بریم تو خیابون ولیعصر وقتی برف و بارون میاد بدوییم، بشینیم اونجا سیگار بکشیم. پیشش فنبویی کنم و همراهیم کنه، باهم تتو بزنیم، نصفه شب بیدارش کنم برام لقمه ی نوتلا بگیره با نون لواش، وقتی خوابه ازش عکس بگیرم، بالا سرش مسخره بازی دربیارم، رو دستام بغلش کنم و کل خونه رو بدوام باهاش.