مَهـْـدیٰ


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


فـاقدهرگـونه‌محتوائ‌خـاص

ازه‍مین ناشناسا
http://t.me/BChatPlusBot?start=sc-kRii8jVH2lf9

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: سِدرا‌ | sed.ra
گر بنا نیست ببخشید ، نبخشید
دست مارا به محرم برسانید فقط):💔


اگه حوصله تون کشید بخونید


امشب پدردختری بلندشدیم رفتیم خونه داییم دیدنِ حاج بابام( ممبرای قدیمی میدونن که حاج‌بابام مدتیِ بخاطره مریضی‌ش تهرانِ وخب حالاهرهفته روخونه یکی ازبچه هاش میمونه )
رسیدیم خونه شون
دیدم داییم یه فیلم گذاشته
فیلم سینمایی!
نه
یه فیلم بودازقدیم
البته فیلمه چیزم نه!
نمیدونم چطوری بگم متوجه بشین
عاها
این راحت ترینِ‌شِ
اینا اومدن اتفاقاتِ روز عاشورا روبه صورتِ ی نمایش خیلی ساده انجام دادن وظبط کردن
که حالاماخودمون بهش میگیم شَبِی
بماندکه چون قدیمی بود وماله خیلی سالِ پیش یه جاهایی‌ش نبود وقطع میشد ولی تمام اتفاقات وبازی کردن
لحظه ای که امام حسین حضرت علی اصغرومیبرن وطلب آب میکنن
لحظه ای که امام حسین باحضرت علئ اکبروقاسم صحبت میکنن
لحظه ای که حضرت ابوالفضل میرن تاکمی آب بیارن و...

همه ی اینارو بازی کردن
تاآخرکه امام حسین تک وتنهاموند و به شهادت رسوندنِ شون

آخرش که دیگه نمایش تموم شد
شورِ 'وایی حسین کشته شد' ومیگیرن وبه صورتِ حلقه ای میچرخن وزنجیرمیزنن
اینجا میون داری که اون وسط بود ومیکروفون دستش، بعد چند دقیقه گفتن این ذکر جنون میگیره
زنجیری که تودست‌ش بود ومیزنه به سر وصورت‌ش
میان ازش میگیرن
اماهمچنان باگفتنِ 'وایی حسین کشته شد'میکروفونی که دست‌ش بود ومیزنه توسرش
میان این وهم ازش میگیرن
درحالی که همچنان داره این ذکر و بلندمیگه ودستاش رو دونفرگرفتن خیلی سعی میکنه لطمه بزنه
وَمیزنه هم
دیدن نمیتونن جلوی طرف وبگیرن
چندنفردیگه هم میان تاازاونجا ببرن‌ش

ودیگه تموم شد
بخاطره حال بدیِ اینفرد دیگه تموم کردن ورفتن سراغِ پذیرایی ازمهمونایی که اونجابودن

کلی اشک‌م اومداون موقع، کلی به حال اون مرد غبطه خوردم...
وفقط ی چیز اومدتو ذهن‌م ،اونم اینکه
حسین جان
میشه ماروهم اینطوری مجنونِ خودت کنی!
میشه ماروبه محرمت برسونی!
میشه دستِ مون واز روضه هات کم نکنی!
میشه بزاری نوکری‌ت وکنیم!



این چیزی که امشب دیدیم واسه سالِ ۷۴ بود


وضعیت: پِلاس‌کفِ‌مترو


چِشِ تون زدم🚶🏻‍♀️


چ خوشگل ری‌اکت میزارین🫣


دیگه حالم ازاین ترکیب بهم میخوره
ولی مجبورم هرروزهمینطوری باشم🚶🏻‍♀️


Репост из: " فِ "
قبلا عاشق شب بودم
شب که میشد یه آرامش خاصی داشتم
عاشق این بودم که بخوابم زیر آسمونِ سیاهِ شب و زل بزنم
به ستاره‌ها..
نمیدونم چیشد که یهو این همه از شب متنفر شدم
ساعت که از 12 گذشت انگار یکی غمایِ عالمُ همشو یک‌جا خالی کرد تو دلِ من..
گریه،
بغض،
حالِ بد
نمیدونم!
واقعا نمیدونم..
فقط دلم میخاد تا جایی که صدام میرسه فریاد بزنم:
_ ازت متنفرممممم شب:)




نمیدونم این حرفم درستِ یانه
ولی ازاون موقع دارم باخودم میگم
فاطمه کاش نمیرفتی طبقه بالا
کاش زودترگم میشدی برمیگشتی خونه
اصن چراامروز دوباره پاشدی رفتی مصلی...
💔💔💔


خب خوش گذشت دیگه برگردیم


ولی من امروز نمایشگاه فقط به این نیت رفتم که مآهده مون و ببینم تورو چراباید ببینم آخه!😂🚶🏻‍♀️


Репост из: اَلِفْ | Allef
#مشارکت‌مردمی
به مناسبت ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها قصد توزیع 1313 عدد شال روسری جهت تقویت امر حجاب در جامعه اسلامی را داریم.
جهت مشارکت در این امر واجب به شماره کارت بالا واریز بفرمائید.


Репост из: اُتاقِ ساکِنِ ناما
برای ✨️

https://t.me/maahhdda


این روزاواقعاشلوغم وب خواب نیازدارم
بدنم اوکیه هاا ولی چشام
چشام واصلا نمیتونم بازنگه دارم


رسماًازخواب وخستگی مُردم دیشب


من ی چرتی گفتم دیشب
شماچرابایدباورکنین!🦦😪😂


یاعلی :)


اگه دیگه خبری نبودازم حلال کنین


دارم تموم میکنم :)))
دیگه توان ندارم
این همه درد ،این همه زخم
دِ آخه مگه چقدتوان داریم ...

Показано 20 последних публикаций.

112

подписчиков
Статистика канала