• نام كتاب : نازبالش
• نوع كتاب : داستان
• نويسنده : هوشنگ مرادى كرمانى
• ناشر : نشر معين
• نوبت چاپ اول : فروردين ١٣٨٩
• چاپ هشتم : ١٣٩٦
• قيمت : ١٠٠٠٠ تومان
• تعداد صفحه : ١٦٠
• قطع كتاب : رقعى
داستان از فروش تخمه هاى كدوتنبلى شروع مى شود كه فروشنده آن ها را روى يك نازبالش قرار داده و ادعا مى كند كه اين تخمه ها هوش آور هستند و هر كس بخورد، عقل وهوشش زياد مى شود!
بالاخره آقا ماشالله يكى از تخمه ها را مى خرد و پس از خوردن آن كارهايى مى كند كه قبلاً نمى كرده، از جمله پول پس اندازش را ازبانك مبر می دارد و براى زن و فرزندانش هديه مى گيرد و آن ها را به شگفتى وامی دارد، چنان كه اثر تخمه هاى كدو ى هوش آور را باور مى كنند . زن آقا ماشالله يكى از اين تخمه ها را پيدا كرده و مى كارد و براى اين كه كدوها بزرگ شوند بايد زير آن ها نازبالش بگذارد ....
دومين نفرى كه از اين تخمه ها مى خورد جوانى به نام "مهربان " است كه بلافاصله پس از خوردن تخمه به سرش مى زند كه ساعت بزرگ ، قديمى و از كار افتاده اى را كه سال ها قبل توسط پدربزرگش بر ديوار قلعه ی قديمى شهر قرار گرفته ، تعمير كند و دوباره آن را راه بيندازد و ...
داستان فضايى فانتزى دارد، رويدادها درجاى خاصى اتفاق نمى افتند ، جايى كه قبلاًروستا بوده و الان شهركى شده به نام شهرك آرزو ( يا همان آرمان شهر ) و بيانِ جز ئيات در حين روايت داستان ، كه خاص نويسنده است، سبب خلق موقعيت هاى طنز آميز و خنده دار مى شود كه درعين حال گوشه چشمى كنايه آميز هم به اوضاع و شرايط اجتماعى دارد .
از آن جا كه بيشترِ كارها به خوبى پيش مى رود و موانع به راحتى ازسر راه برداشته مى شود، انگارمى خواهدبه شرايط و مناسبات مشابه اجتماعى كنايه بزند .
• خواندن اين كتاب براى تمام رده هاى سنى مناسب است .
معرفی کننده: زهرا محسنی عضو گروه پیگیری مدیریت برخود و داوطلبان موسسه مادران امروز
• نوع كتاب : داستان
• نويسنده : هوشنگ مرادى كرمانى
• ناشر : نشر معين
• نوبت چاپ اول : فروردين ١٣٨٩
• چاپ هشتم : ١٣٩٦
• قيمت : ١٠٠٠٠ تومان
• تعداد صفحه : ١٦٠
• قطع كتاب : رقعى
داستان از فروش تخمه هاى كدوتنبلى شروع مى شود كه فروشنده آن ها را روى يك نازبالش قرار داده و ادعا مى كند كه اين تخمه ها هوش آور هستند و هر كس بخورد، عقل وهوشش زياد مى شود!
بالاخره آقا ماشالله يكى از تخمه ها را مى خرد و پس از خوردن آن كارهايى مى كند كه قبلاً نمى كرده، از جمله پول پس اندازش را ازبانك مبر می دارد و براى زن و فرزندانش هديه مى گيرد و آن ها را به شگفتى وامی دارد، چنان كه اثر تخمه هاى كدو ى هوش آور را باور مى كنند . زن آقا ماشالله يكى از اين تخمه ها را پيدا كرده و مى كارد و براى اين كه كدوها بزرگ شوند بايد زير آن ها نازبالش بگذارد ....
دومين نفرى كه از اين تخمه ها مى خورد جوانى به نام "مهربان " است كه بلافاصله پس از خوردن تخمه به سرش مى زند كه ساعت بزرگ ، قديمى و از كار افتاده اى را كه سال ها قبل توسط پدربزرگش بر ديوار قلعه ی قديمى شهر قرار گرفته ، تعمير كند و دوباره آن را راه بيندازد و ...
داستان فضايى فانتزى دارد، رويدادها درجاى خاصى اتفاق نمى افتند ، جايى كه قبلاًروستا بوده و الان شهركى شده به نام شهرك آرزو ( يا همان آرمان شهر ) و بيانِ جز ئيات در حين روايت داستان ، كه خاص نويسنده است، سبب خلق موقعيت هاى طنز آميز و خنده دار مى شود كه درعين حال گوشه چشمى كنايه آميز هم به اوضاع و شرايط اجتماعى دارد .
از آن جا كه بيشترِ كارها به خوبى پيش مى رود و موانع به راحتى ازسر راه برداشته مى شود، انگارمى خواهدبه شرايط و مناسبات مشابه اجتماعى كنايه بزند .
• خواندن اين كتاب براى تمام رده هاى سنى مناسب است .
معرفی کننده: زهرا محسنی عضو گروه پیگیری مدیریت برخود و داوطلبان موسسه مادران امروز