𝐦𝐚𝐡𝐫𝐨𝐤𝐡>>>

بیاید امروز‌و از حسرت ها بگم
حسرت هایی که اگر‌کسی تجربه نکرده
من با پوست و گوشت و استخونم لمس شون کردم
با تک تک‌سلول هام حس شون کردم
کمبود شون یه وقتایی جلوی چشمام رژه میره و فکر اینکه چرا من انقدر اینارو‌ندارم ذهنمو‌ پر میکنه....
چقدر دلم میخواد تک‌و تنها توی خیابون قدم بزنم انقدر راه برم‌که عضله های پام‌بگیره و نتونم حرکت کنم
چقدر دلم‌میخواد تنهایی برم‌سینما انقدر روی صندلی بشینم و به سرنوشت کارکترهای فیلم تراژدی که چند بار پشت سر هم تکرار شده نگاه کنم و اشک بریزم بعد نگهبان بیاد بگه خانوم این دفعه چندم که این فیلم‌و‌می‌بیند.
چقدر دلم‌میخواد برم کویر تنها چیزی که میبرم خودمه ،حتی نمیخوام افکار مو ببرم برم‌و روی شن دونه های داغ کویر قدم بردارم .
چقدر دلم میخواد با دوستام برم بیرون و از ته دل قهقه بزنم .
چقدر دلم میخواد برای یه بارم که شده بشینم و افکار درست و غلطمو‌برای خانوادم بیان کنم اونا هم با آغوش گرم شون منو راهنمایی میکردن .
راستی بغل گرم‌پدر چه حسی داره؟
نواز عشق آلود مادر چی؟
اینکه یه برادر بزرگتر مواظبت باشه قشنگه نه؟
خواهر چی؟خواهری که سنگ صبور تون باشه دارید؟
اگه دارید که خوش به حالتون
ولی خب
بزرگترین هدفم اینکه این حسرت ها توی زندگیم دخیل نباشن و نزارم اطرافیانم حسرت چیزایی که من داشتم و دارم رو تجربه کنن.
اگه فکر‌میکنید به کسی احتیاج دارید من هستم باشه؟
[اگر میخوایید حرفای کلیشه ای بگید که چقدر منفیه افکارم باید بگم من به همه این حسرت ها غلبه کردم و از جایی که یادم میاد خودمم و خدام پس بدون اینکه بخوایی منو آنالیز کنی فقط من‌و از گفتن فکرام پشیمون میکنه]


با محبت #مآهرخ❤️‍🩹:)

بریم برای نوشتن اما امروز نوشته ام‌متفاوته...

یعنی خوشم میاد هرچی پیام ناشناس دارم برای تبادل و فور و جوین شدنه😐😂
لعنتیااااا من حسوديم میشه به این چنل نویسا که ممبراشون انقدر باحال و پر انرژین🥲💔

افکارمو بنویسم یا حرف دلمو؟

هیچ وقت از گفتن افکارم به دیگران نفعی نبردم
چون همیشه آخرش میگن اوهههه دختر تو دیگه خیلی سخت و میگیری ولشون کن و حرفایی امثال اینا
ولی میدونی چیه؟
من دلم یه ادم‌مثل‌خودم میخواد ،یه نفر که وقتی باهاش حرف میزنم و درد و دل میکنم بفهمه منو نه اینکه بگه سخت نگیر، بهش فکر‌نکن،حرفای آدما باد هواست،بیخیالش....
واسه همینه که همیشه از حرف زدن با آدما پشیمون میشم
من حتی وقتی با نزدیک ترین افراد زندگیم حرف میزنم آخرش میگن:بیخیال زیادی بهش فکر ‌نکن
الان باید بگم
ممنون که میگید بیخیال ولی من اگه میخواستم اینارو بشنوم خودمم بلد بودم
اوکی؟
لطفا لطفا خواهش میکنم‌
اگر‌کسی شما رو لایق دید و باهاتون درد و دل کرد این حرفای کلیشه ای رو بهش نزنید
بجاش بغلش کنید حتی اگه آدم مجازی بود [لزوما نباید جسمش بغل کنید ،می‌تونید با حرف های قشنگ تون قلبشو بغل بگیرید]
پس بیاید به جای اینکه بگید رویاهات دنبال کن،بیخیال بهش فکر‌نکن،سخت نگیر،حرف آدما ارزش نداره.......
بغلش کنید


با حسرت #مآهرخ❤️‍🩹:)

فقط یه چیزی و هیچ‌وقت درک‌نکردم
شماهایی که حتی شعور خداحافظی رو ندارید واسه چی وارد رابطه میشید؟:///

اگر‌فکر میکنید همیشه دیگران از اعتماد شما استفاده میکنن و شما هیچ وقت توی هیچ اتفاقی مقصر نیستید باید بگم شما به بیماری بیشعوری دچار هستید:) 🤝

امشب میخوای برای تو بنویسم
تویی که یه ساله نیستی و من با خاطراتت گذر میکنم
اهوم درست میگفتی
هیچ‌وقت تنهام نمیزاری
اخه همیشه خاطراتت باهام هست
یادش بخیر....
یادته؟یادته چجوری با ذوق باهام حرف میزدی ؟یادته چجوری قربون صدقه ام میرفتی؟ قاطیش کلی فحش بود
اخ که دلم لک‌زده برای صدات،برای چشمای خرماییت
قولایی که بهم داده بودی و یادته؟
گفتی تنهام نمیزاری ؟گفتی مواظبمی؟
من یادمه
همه چیز تورو یادمه
حتی بزرگترین آرزوت رو هم یادمه
آرزو داشتی بری پیش کسی که چهار سال پیش همه ی زندگیت بوده و بجای بغل کردن تو یه عالمه خاک‌سرد بغل گرفته
حالا رفتی؟
رفتی و منو تنها گذاشتی
میگما از کجا فراموشی بخرم تا بتونم تورو یادم بره؟
صداتو ،نگاهتو ،لبخنداتو،موهای بلند و موج دارتو،دیوونه چجوری من تورو یادم بره اخه؟
کاش صدام بهت برسه و‌بدونی خیلی نامردی
تو گفتی متنفری از خداحافظی
اما خودت پشت در اتاق عمل باهام خداحافظی کردی
ولی توکه قول داده بودی قوی بمونی پس چرا پا پس کشیدی؟


با دلتنگی #مآهرخ:))

سالگرد نبودنت مبارک شایدم تسلیت:)
#A

خوشم میاد همتون کار خودتونو‌می‌کنید آخرشم میگید عب نداره درست میشه
لعنتیا زندگی‌منه نه شماها چرا درک‌نمیکنید؟

ولی من ب اون چنل نویسایی ک ممبراش کلی قربون صدقش میرن و کلی ری اکت نشون میدن براش حسودیم میشه🥲

بشدت نیازمند یک‌نفرم که بشینه باهام درد و دل کنه...

ولی خدایی از هرطرف نگاه کنیم گریه قشنگه:))