🌿و چون #شیرین از نگاه #خسرو آگاه نبود:
🌿سمنبَر غافل از نظاره شاه
که سنبل بسته بُد بر نرگسش راه
چو ماه آمد برون از ابر مُشگین
به شاهنشه در آمد چشم شیرین
هُمایی دید بر پشت تَذَروی
به بالایِ خَدَنگی رُسته سروی
ز شرمِ چشم او در چشمه آب
همی لرزید چون در چشمه مهتاب
جز این چاره ندید آن چشمه قند
که گیسو را چو شب بر مه پراکند
...
🌿سوادی بر تن سیمین زد از بیم
که خوش باشد سواد نقش بر سیم
دل خسرو بر آن تابنده مهتاب
چنان چون زر در آمیزد به سیماب
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
🌿سمنبَر غافل از نظاره شاه
که سنبل بسته بُد بر نرگسش راه
چو ماه آمد برون از ابر مُشگین
به شاهنشه در آمد چشم شیرین
هُمایی دید بر پشت تَذَروی
به بالایِ خَدَنگی رُسته سروی
ز شرمِ چشم او در چشمه آب
همی لرزید چون در چشمه مهتاب
جز این چاره ندید آن چشمه قند
که گیسو را چو شب بر مه پراکند
...
🌿سوادی بر تن سیمین زد از بیم
که خوش باشد سواد نقش بر سیم
دل خسرو بر آن تابنده مهتاب
چنان چون زر در آمیزد به سیماب
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻