همينجا كه محل دفنش است دست و پا بسته ميآورند و مياندازندش كه حيوانات آن جنگل گراز، خرس، شير، گرگ بخردِش و انگليسيها خيالشان راحت بشود و برميگردند ايشان با چه وسيلهاي اين طنابها را و وسايلي را كه به ايشان بسته بودند را از خودش باز ميكند كه بايد بگوييم اين قدر اين طنابها را به اين سنگها و خارها با بدنش ماليده تا نازك شده و پاره شده و از دل جنگل در تقريباً اوائل قرن هفدهم حدود سيصد سال پيش كه نه برق بوده نه پنكه بوده نه ماشين بوده نه وسائل ارتباط جمعي ميآيد در شهر كيپ تاون بعد از مدتي كه انگليسيها ميآيند كيپ تاون ميبينند كه اين آقا شيخ يا سيد مسجدي درست كرده مدرسهاي درست كرده طلبهاي درست كرده منبري درست كرده و چون ديگر نيروي قوي شده بود نتوانستند كاري بكنند و بعد از مرگش هم بردند همان جايي كه انداخته بودند حيوانها بخورندش دفنش كرده اند كه ما فيلم قبرش و منطقهاش را گرفتيم و آورديم قم خوب اين يك آخوند يعني ببينيد چه قدر خودش را مسئول ميدانسته كه از ديار خودش حدود ۹ الي ۱۰ هزار كيلو متر پرتش ميكنند و بعد هم در ژوهانسبورگ چه قدر در مضيقه قرار ميدهند و بعد هم با دست و پاي بسته ميآورندش كيپ تاون مياندازندش توي جنگل حيوانها بخورندش ولي از مسئوليتش دست نميكشد اين را ميگويند آخوندي كه هم خدا را باور كرده بود و هم قيامت را باور كرده بود و اين باور يقيني و شديش هم مربوط به قرآن كريم و اهل بيت(ع) است ما ميرويم تبليغ خانه ميدهند، پول ميدهند، احترام به ما ميگذارند، دست ما را ميبوسند، صد جور التماس دعا ميگويند خوب ما چه عذري پيش پروردگار مهربان عالم داريم در قيامت اگر ما را با اين سيد محمد حسن قريب شاه روبه رو بكنند خوب من خودمم كه اين مسائل را ديدم الان كه وارد ۷۰ سال سن شدم از خانواده گرفته تا دوستان واقعاً موثر هستند كه من خودم را از منبر بازنشته بكنم ديگر اين شهر و آن ديار و تهران اينها را نروم ولي من نميتوانم بپذيرم. چرا وقتي كه به من ميگويند كار را تمام كن من به ذهنم ميآيد كه آلان قيامت است و دادگاه است و پروردگار عالم به من ميگويد اندكي علم دين بهت دادم يك زبان رواني هم بهت دادم به چه علت بندگان من را رها كردي اين رها كردن گناه است اين رها كردن معصيت است.
حكايت واعظي در تهران
يك واعظي بود در تهران خيلي معروف نبود چون مايهي علمي زيادي هم نداشت تا اويل لمعه بيشتر نخوانده بود اما حدود ۶۵ سال منبر نصيحتي رفت يعني خيلي خوب مردم را نصيحت ميكرد. اين ديگه در حدود ۸۰ سالگي نخاعش كار نكرد و از پا در آمد من ميرفتم به ديدنش آدم خوب و متديني بود ولي اصلاً منبرهايش را ترك نكرد يعني بلافاصله يك ماشين ون كوچك خريد كه با ويلچر از توي خونه ميآوردند و ميگذاشتند توي ون و ميرفت به منبرهاش تو هم نميتوانست برود چون هم از پله نميتوانست برود و هم از منبر يك ميكروفون بيسيمي بهش ميدادند وقت منبر از توي ماشين قشنگ منبر ميرفت يعني آن سه ربعي را كه بايد كنبر ميكرد خيلي هم باحال و با نشاط و خوب هم روضه ميخواند خوب هم گريه ميكردند اين قسمت را هم نتوانست ادامه بدهد ديگه تقريباً افتاد روي تخت و ديگر نميشد با ويلچر ببرند با تختش منبر ميرفت.
اين بايد در روحية ما گُلِش شكفته بشود كه مردم ما در معرض انواع خطرات فكري و اعتقادي و اخلاقياند و اين هم بر عهده ما است كه به قول وجود مبارك امام صادق(ع) خطرزايي بكنيم و اگر اين كار را نكنيم مسئول هستيم براي خطرزايي هم بايد مطالعة خوب داشته باشيم يعني بايد مايههاي كاربردي نوراني قرآن و روايات اهل بيت(ع) را ببريم روي منبر و از مسائلي كه از خودمان هستند و نميتوانيم بهشان يقين پيدا بكنيم شل و سست است بنيان ندارد و با قرآن نميسازد پرهيز داشته باشيم.
حكايت تاجر قمي
حكايت واعظي در تهران
يك واعظي بود در تهران خيلي معروف نبود چون مايهي علمي زيادي هم نداشت تا اويل لمعه بيشتر نخوانده بود اما حدود ۶۵ سال منبر نصيحتي رفت يعني خيلي خوب مردم را نصيحت ميكرد. اين ديگه در حدود ۸۰ سالگي نخاعش كار نكرد و از پا در آمد من ميرفتم به ديدنش آدم خوب و متديني بود ولي اصلاً منبرهايش را ترك نكرد يعني بلافاصله يك ماشين ون كوچك خريد كه با ويلچر از توي خونه ميآوردند و ميگذاشتند توي ون و ميرفت به منبرهاش تو هم نميتوانست برود چون هم از پله نميتوانست برود و هم از منبر يك ميكروفون بيسيمي بهش ميدادند وقت منبر از توي ماشين قشنگ منبر ميرفت يعني آن سه ربعي را كه بايد كنبر ميكرد خيلي هم باحال و با نشاط و خوب هم روضه ميخواند خوب هم گريه ميكردند اين قسمت را هم نتوانست ادامه بدهد ديگه تقريباً افتاد روي تخت و ديگر نميشد با ويلچر ببرند با تختش منبر ميرفت.
اين بايد در روحية ما گُلِش شكفته بشود كه مردم ما در معرض انواع خطرات فكري و اعتقادي و اخلاقياند و اين هم بر عهده ما است كه به قول وجود مبارك امام صادق(ع) خطرزايي بكنيم و اگر اين كار را نكنيم مسئول هستيم براي خطرزايي هم بايد مطالعة خوب داشته باشيم يعني بايد مايههاي كاربردي نوراني قرآن و روايات اهل بيت(ع) را ببريم روي منبر و از مسائلي كه از خودمان هستند و نميتوانيم بهشان يقين پيدا بكنيم شل و سست است بنيان ندارد و با قرآن نميسازد پرهيز داشته باشيم.
حكايت تاجر قمي