دیگه مرد قلب مهربونی که سادگی داشت
دیگه مرد کسی که با آدما کاری نداشت
چوب سادگیشو خورد اونکه آزاری نداشت
جای کینه تو سینه، قلب مهربونی داشت
دل و دستش یکی بود، واسه چی کشت خودشو
کسی آخر وا نکرد گره مشکلشو
شعله ای بود تو این شهر فریب
ذره ذره دیگه خاموش میشه
همه جا محو میشه خاطره هاش
مثل یک قصه فراموش میشه
آسمون چادر غم سر کشیده
مثل قلب آدما سیاه شده
دیگه افسانه ی خوب قلب پاک
توی این زمونه کیمیا شده
بعد از این اسم یه مرد، همه جا میشه مثل
کسی که به جا گذاشت قصه ی اتل متل
#ایرج_جنتی_عطایی
@Musighar
دیگه مرد کسی که با آدما کاری نداشت
چوب سادگیشو خورد اونکه آزاری نداشت
جای کینه تو سینه، قلب مهربونی داشت
دل و دستش یکی بود، واسه چی کشت خودشو
کسی آخر وا نکرد گره مشکلشو
شعله ای بود تو این شهر فریب
ذره ذره دیگه خاموش میشه
همه جا محو میشه خاطره هاش
مثل یک قصه فراموش میشه
آسمون چادر غم سر کشیده
مثل قلب آدما سیاه شده
دیگه افسانه ی خوب قلب پاک
توی این زمونه کیمیا شده
بعد از این اسم یه مرد، همه جا میشه مثل
کسی که به جا گذاشت قصه ی اتل متل
#ایرج_جنتی_عطایی
@Musighar