Requiem for a dream


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


آیدی ناشناس
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_B12d0Yb

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


من در تارهای آهنی‌ام پنهان هستم و کوچکترین امیدی به اینکه روزی از این پیله، پروانه‌ای بیرون بیاید، ندارم.

فرانتس کافکا




من عاشقانه
دوستش می‌داشتم
و او عاقلانه طردم کرد...
منطق او،
حتی از حماقت من،
احمقانه تر بود...!


کسی چه می‌داند در این لحظه که من با دلسردی کلمات را پشتِ سرِ هم می‌گذارم تو چه حال و روزی داری؟

عزیزم، زندگی خیلی بی‌مقدار است، و فقط کسی که می‌داند چطور با شلاق واردِ معرکه شود برنده می‌شود...

فقط بخواب، بخواب!
تنها در خواب می‌توان در میانِ ارواحِ نیکوکار بود؛ بیداری زیاد مرگ را به همراه می‌آورد.

✒فرانتس کافکا
📘نامه به فلیسه


Репост из: killsni.
Have you ever just cried
because you are, you ?








این قاعده ی بازی است.مردم به تو التماس می کنند که محکومشان کنی.
ولی مراقب باش که فقط بر پایه ی خطاهایی که برایت اعتراف می کنند درباره شان داوری کنی،بقیه ی خطاها به تو مربوط نیستند،و اگر کشف شان کنی این آدم ها از تو ناراضی می شوند

📘مگس ها
✒سارتر


شبتون بخیر😴✨


دلم می خواست یک نفر، آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می کرد: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست، داری خواب می بینی.
من خواستم و او گفت: دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می بینی.
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب می بینم. این چشم های خیس را. این شب سرد و اندوهناک را.. همه اش یک کابوس است. بیدار می شوی و یادت می رود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت می رود که حرف ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت می رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه این ها یادت می رود.
داری خواب می بینی.


دسته ی دلقک ها
لویی فردینان سلین




صندلي هاي درب و داغان ، كمدي با آيينه اي رنگ و رو رفته و ميز آرايش گوشه شكسته ، برايش وجود خارجي نداشتند :عادت همه چيز را كدر كرده بود .


آلبر کامو
مرگ خوش




هنوز بدرود نگفته ای،
دلم برایت تنگ شده است
چه بر من خواهد گذشت
اگر زمانی از من دور باشی.
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش.
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم هایت
و دلتنگی...

جبران خلیل جبران




به او گفتم که عشق را باید با تمام گستردگی‌اش پذیرفت، تنها در جسم نمی‌توان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن‌ها... انگار به ریه می‌رود و آدم مدام احساس می‌کند که دارد بزرگ می‌شود.

سمفونی مردگان
عباس معروفي




چون به نظرشان لازم نيست كه چيزی گفته شود، با نگاهشان حرف می زنند؛
به اندازه يک دنيا حرف می زنند.
هرگز نبايد از چشمان هیچ زنی
ساده گذشت...

سیمون دو بووار



Показано 20 последних публикаций.

39

подписчиков
Статистика канала