• Immortal •


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


[NarSiS]

- به نام الهه 'هستیا' که هستی بخش جهانمان است -

10 July 2021"

- نامه های ارسال نشده خونه ایی که بویِ عود سوخته میده🕯📜 -

Enfp, Writer

Let's talk together : https://t.me/BiChatBot?start=sc-472096-0ggmzCG

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: 𝐀𝐁𝐄𝐋
آنا گاوالدا :
دوست داشتم بگویم: نه اصلاً خوب نیستم! اما آنقدر از دیدنش خوشحال بودم که نگفتم.


Репост из: THE SOUND OF HER EYES
همه جا بعد من حال مرا خواهد داشت
فکر کن دور شده ام ، با یاد من چه خواهی کرد؟

-فاطمه‌لینار‌مولایی


Репост из: Snowdrop
🦢


Репост из: [ بآبآ لِنگ‌دِرآز ‌]
هروقت از یکی خوشتون امد
اونم حسش بهتون متقابل بود،
بیاین اسمتونو تو دسته خوشبختا بنویسم
تو دسته اونایی که پریز کنار تختشونه D:


Репост из: onism!
اعتراضات مجازیه پر قدرتتون
کمر این حکومت دیکتاتوری رو شکسته


Репост из: NOTHING!🕊
باید کلییی گریه کنم،
اشک بریرم،
حرف بزنم،
داد وفریاد کنم،
تا حالم خوب شه!
پس چرا مقاومت میکنی دختر؟


‧꒷𝐈...do things you're proud of, be friends with people who make u a better person, and love a little bit more...꒷‧>>>>


رگه های کوچیکِ زرد و نارنجی شمع آرام بخش دوست داشتنی بود که همیشه بهشون پناه میبرد.
هر از گاهی کف دستاش رو روی گونه های سرخ شدش از گرمایِ حرارت بخش شمع مقابلش میکشید، هر از گاهی هم باهاش صحبت میکرد. صدای زمزمه هاش رو از پشت در می‌شنیدم. ای کاش میتونستم بفهمم چه درد دلی داره که به شمع‌های کوچیکی که هر شب مهمون اتاقش میشن میگه.
ناتا . . .همون دختری بود که نقش دونه های جا مونده قهوهِ معطر، توی اون شیشه گم شده ته کمد رو تو این دنیا بازی میکرد.
- اون بیرون هم یعنی اینقدر مثل تو میتونه قشنگ باشه؟ گرم و آروم؟

- نارسیس, « اتاق ناتا »


١.دوست داشتم نوشته هامو یه جا بذارم و خب اینکه شاید یه نفر از اونا خوشش بیاد کی میدونه :)
٢. نارسیس بعد از مرگش توی رود، همونجا گل نرگس رشد کرد. افسانه ها میگن این خودش بوده ک به من گل نرگس تبدیل شده. این یعنی جاودانگی از نظر من برای همین اسم چنلمو گذاشتم " Immortal "
٣. | 👩🏻‍🦳🪶🍂🐌🪐☕️🏹🎻🗿🎞⏳📻🧺🤎 |
خب شاید دیلیم از نظر خودم این شکلی باشه ^^
۴ .بوی عود
۵. مجموعه اهنگای «Elvis presely» و «sufjan Stevens»


Репост из: 𝙁𝘰𝘭𝘬𝘭𝘰𝘳𝘦
اینو فوروارد کنید دیلیتون و بگین که
۱. چی شد و چرا دیلی زدین؟
۲. اسم دیلیتونو چطور انتخاب کردین؟ چی باعث شده اسمش این باشه؟
۳. اگه میتونستین یه تم کامل ( ایموجیا و همه چی قابلیت تغییر رنگ رو داشته باشن) برای دیلیتون داشته باشین، اون تم چه شکلی بود؟
۴. دیلیتون براتون چه بویی داره؟
۵. اگه یه آهنگ باشه که حال و هوای دیلیتونو توصیف کنه، اون آهنگ چیه؟


Репост из: بیسکوئیت تلخ❄️
گفت: دنیا پوچ و بی ارزش است. هیچ ارزشی ندارد.
گفتم: حرف‌های خوب بزن. دنیا بی‌ارزش نیست. فقط انسانی زندگی کردن سخت است.

-سمفونی مردگان


Репост из: نگاهِ کلاغی که رفت.
پا برهنه اومدم کنار بارون و والس سبز سرد. صدای آسمون و بوی زمین و نوازش دونه‌های معلق این بین. کاش درخت بودم.


شاید الان نه . . . شاید یه وقت دیگه.
زمانی که فنجون قهوه‌م رو همراه دو صفحه آخر کتابم تموم کردم. شاید وقتی بازی کردن با انگشترِ تو دستمو تموم کردم. یا شایدم وقتی که دست از زل زدن به مردمی که در حال معاشرت باهم بودن برداشتم، یا حتی اون وقتی که تصمیم گرفتم چترمو بردارم و از کافه مورد علاقه پاپابزرگ برم بیرون . . .
شاید اون موقع بفهمم چی از زندگیم میخوام یا حداقل بدونم دلم میخواد کجا برم.

- نارسیس, ١٨ جولای ٢٠٢١


‧꒷𝐈 𝐰𝐚𝐥𝐤 𝐬𝐥𝗼𝐰, 𝐛𝐮 𝐧𝐞𝐯𝐞𝐫 𝐰𝐚𝐥𝐤 𝐛𝗮𝐜𝐤𝐰𝐚𝐫𝐝𝐬...‧₊˚
• Immortal •


میدونی افسانه ها میگن صدای سایرن ها جادوییه. اونا فقد توی دوحالت آواز میخونن؛ یا وقتی عاشق یه نفر‌ میشن یا وقتی یه نفرو طعمه میکنن. اگه یبار صدای آواز خوندنشون رو بشنون دیگه هرگز نمیتونن اون صدارو از ذهنشون دور کنن چه برسه اینکه فراموش کنن و اگر اونی که براش آواز خوندن از سایرن دور بشه انقدر به اون صدا فکر میکنه که به جنون میرسه و حس میکنه اقیانوس داره صداش میکنه.. پس به سمتش میره تا به صدای آواز برسه اما ازونجایی که فکرش درست کار نمیکنه نمیتونه به موقع متوجه تنگی نفسش بشه؛ پس توی اقیانوس غرق میشه..!


نمدونستم از کجا و چجوری باید شروع کنم، برای همین دچار سردرگمی شدم. تصمیم گرفتم از همینجا، همین لحظه بگم دستتو بهم بده قول میدم یه جای خوب ببرمت. یه جایی میون شلوغي جمعیت بیاستیم به اون آقاهایی که گیتار برقی و درام میزنن نگاه کنیم و همینطور که همراه بقیه مردم تشویقشون میکنیم سر این که کدوم خوشتیپ تره، کدوم سازش قشنگ تره یا سر اینکه به کدومشون گیتار برقی بیشتر میاد و کلی یا های دیگه بحث کنیم.
ببرمت یه کافه خوب اسموتی مهمونت کنم. همه عابرای خیابون چهاردهم رو زیر نظر بگیریم. تو ماشینای زرد رو بشمری منم سفیدا رو. بعد سر اینکه من جر میزنم نق نق کنی که منصفانه نیست و ماشینای سفید بیشترن.
صدای خنده هامون کافه رو پر کنه.

- نارسیس - •|برای نیلای|•


ܰ... Sometimes people are sunshine and sometimes people are rain clouds but that's okay because both are important to make flowers grow... ܱ


شاید یک شب بخوابم و دلم بخواد صبح با صدای نهنگایی که روی آسمون شهر پرواز میکنن بیدار بشم. اینقدر نزدیک باشن که بتونم از روی پشت بوم امتداد خاکستریه شیارهای زیر شکم‌شون رو ببینم. بشینم و ساعت ها وقتی که با باله هاشون شکل ابر هارو تغییر میدن نگاهشون کنم.

- نارسیس, „مجموعه رویآهای ناممکن„


꒷𝐛𝗮𝐜𝐤𝐰𝐚𝐫𝐝𝐬...‧♡
• Immortal •


عاشق آخر هفته های سه ماه تابستون بود.
رفتن به خونه ییلاقی و کتاب خوندن و ساعت ها نشستن زیر آفتاب گرم و دلنشین توی دشتی از گلهای ارغوانی رنگ.
نسیمی که هر چند وقت یک بار می‌وزه و موهاش رو توی صورتش پریشون میکنه تا کسی صورت زیباش رو نبینه، نکنه کسی عاشقش بشه. شاید بوسه های ریزی هم روی گونش به جا بذاره. کی میدونه؟
دیدن عکسِ خورشیدی ک روز رو به شب تبدیل میکنه، با رگه های نارنجیه اطرافش روی سطح دریاچه‌ایی که با مرغابی ها و جوجه هاش مهربونه.
شبها خوابیدن زیر نور ستاره های بالای سرش که گه گاهی بهش چشمک های کوچیکی میزدن. ستاره‌های آبی و قرمزی که به کنکاش وا میداشتنش.
اما بین خودمون بمونه.
اینا همه بهونه بود. اون منتظر تابستون بود تا به خونه ییلاقیشون تو محله توسکانی فلورانس بره و عصر های لباس سفید رنگشو بپوشه تا صدای ویالونی که از اون طرف دریاچه میومد رو بشنوه.
نمیدونست خالق این صدا کی و چه شکلیه ولی خوب میدونست توی به صدا در اوردن اون ساز مهارت خاصی داره.
شاید برای همین نسیم ملایمه دم غروب سعی میکرد زیباییش رو در هم بکشنه. چون حسودیه صاحب اون ساز و صدای ویالون رو میکرد.

- نارسیس, شانزده جولای ۲۰۲۱

Показано 20 последних публикаций.

174

подписчиков
Статистика канала