🔹 برگی از کتاب
« درآمدی به تاریخ فلسفهٔ اسلامی»:
( تکهای از مدخل بخش دوم)
در بارهٔ وضعیت موجودِ تاریخ فلسفهٔ اسلامی ، به سادگی میتوان سخن گفت ؛ خیلی سهلتر و سادهتر از سخن گفتن دربارهٔ وضعیت مطلوب آن . چرا که آن وضعیت ، اینک وجود ندارد و ما شوق رسیدن به آن را داریم .
در ترسیم خطوطی از دورنمای آن وضعیت ، نخستین و برجستهترین خط ، شاید این خط باشد که ما میخواهیم در این نقطهای که ما را ترسیم کرده و نشاندهاند ، نباشیم ؛ بلکه میخواهیم در جای خویش قرار داشته باشیم .
اگر بپرسید که : جای ما کجاست ؟، میگویم جای ما آن جا است که این جا نباشد . این جا که اکنون هستیم، در شأن مردمی نیست که بیش از پنجهزارسال ، پیشینهٔ فرهنگ و تمدن و اخلاق و دینداری و توحید و تفکر دارند .
مسیر علم ودانش و تکنولوژی را که کارشان تولید ابزار و ادوات زندگی است ، بود و نبودِ تفکر و ایمان ، معین میکند و نشان میدهد .
آن جا که ایمان و تفکر غایب است ، ادوات و وسائل زندگی ، میتوانند جای خود زندگی را بگیرند و پُر کنند و آدمی را به روزی اندازند که همهٔ توش و توان و عمر خود را صرف تهیهٔ وسائل زندگی، و ابزارهای رفاه و رضایت کند در حالی که خودِ زندگی، و خود رفاه و رضایت را از دست داده و گم کرده است . یعنی اصل زندگی را از دست داده و به جای آن، وسائل زندگی را به دست آورده است .
@nasrollahhekmat
« درآمدی به تاریخ فلسفهٔ اسلامی»:
( تکهای از مدخل بخش دوم)
در بارهٔ وضعیت موجودِ تاریخ فلسفهٔ اسلامی ، به سادگی میتوان سخن گفت ؛ خیلی سهلتر و سادهتر از سخن گفتن دربارهٔ وضعیت مطلوب آن . چرا که آن وضعیت ، اینک وجود ندارد و ما شوق رسیدن به آن را داریم .
در ترسیم خطوطی از دورنمای آن وضعیت ، نخستین و برجستهترین خط ، شاید این خط باشد که ما میخواهیم در این نقطهای که ما را ترسیم کرده و نشاندهاند ، نباشیم ؛ بلکه میخواهیم در جای خویش قرار داشته باشیم .
اگر بپرسید که : جای ما کجاست ؟، میگویم جای ما آن جا است که این جا نباشد . این جا که اکنون هستیم، در شأن مردمی نیست که بیش از پنجهزارسال ، پیشینهٔ فرهنگ و تمدن و اخلاق و دینداری و توحید و تفکر دارند .
مسیر علم ودانش و تکنولوژی را که کارشان تولید ابزار و ادوات زندگی است ، بود و نبودِ تفکر و ایمان ، معین میکند و نشان میدهد .
آن جا که ایمان و تفکر غایب است ، ادوات و وسائل زندگی ، میتوانند جای خود زندگی را بگیرند و پُر کنند و آدمی را به روزی اندازند که همهٔ توش و توان و عمر خود را صرف تهیهٔ وسائل زندگی، و ابزارهای رفاه و رضایت کند در حالی که خودِ زندگی، و خود رفاه و رضایت را از دست داده و گم کرده است . یعنی اصل زندگی را از دست داده و به جای آن، وسائل زندگی را به دست آورده است .
@nasrollahhekmat