📝
هر پژوهشی با استفاده از هر روشی، صرفنظر از موضوع آن، میتواند جنسگرا باشد یا نباشد.
مارگارت ایکلر شش ویژگی برای روشهای تحقیق جنسگرا (sexist) بر میشمارد. روشهای پژوهشی زمانی جنسگرا هستند که:
♦️ یکم) از یک جنس درباره دیگری سوال میشود و فرض بر این باشد که پاسخها واقعیت را نشان میدهند.
〰️ مثلاً مردان معتقدند زنان توان یا علاقهای برای انجام برخی امور ندارند، پس انجام آن برای زنان ممنوع میشود.
♦️دوم) پرسشهای پرسیده شده «طیفی» از رفتارها و نگرشها را برای زنان و مردان لحاظ نکرده است و الگوهای مشخص جنسیتی بر نحوه تنظیم پرسشنامه حاکم است.
〰️ مثلاً همه زنان و همه مردان صفات مشابه و مشخصی دارند.
♦️سوم) به توازن جنسی مشارکت کنندگان در انجام پژوهش توجه نشده است.
♦️چهارم) درباره هویت جنسی اشیا یا افراد حساسیت به خرج داده نشده است.
〰️مثلا تفاوت در تولید دستکشهای ظرفشویی، دستکشهای باغبانی و دستکشهای ایمنی که متناسب با اندازه دست یکی از جنسها طراحی و تولید شده است.
♦️پنجم) ابزارهای تحقیق روی یک جنس اعتبارسنجی شده ولی برای هردوجنس به کار میرود:
〰️ مثلاً ارتفاع میلههای مترو برای مردان مناسب است ولی حتی در واگنهای مخصوص زنان هم با همان ارتفاع نصب شده است. یا در طراحی و تولید خوردو اندازهها متناسب با اندازههای مردان است.
♦️ششم) دادهها از هر دو جنس به دست آمده، ولی در تحلیل آن مولفه «جنسیت» درنظر گرفته نشده است.
〰️مثلاً برای کمک به آسیب دیدگان بلایای طبیعی از هردوجنس نیازسنجی شده، ولی ضرورت برخی نیازهای زنان که به واسطه جنس است دیده نشده.
♦️راحت نخواهیم توانست از پژوهشهای جنسگرا به پژوهشهای غیرجنسگرا بپریم و حداقل به دو مرحله مداخله نیازداریم. اول اینکه بپذیریم عمده پژوهشها درحوزههای مختلف جنسگراست و نیازها، اندازهها و معیارهای مردان را اولویت/عمومیت داده است. دوم اینکه در بررسی مسائل موظف هستیم جنسیت را درمد نظر قرار دهیم.
♦️به قول ساندرا هاردینگ، قویترین مطالعات، تفاوتهای جنسی، طبقاتی، نژادی و فرهنگی را در شمار میآورند، از تجربیات زنان بهعنوان منابعی برای تحلیل اجتماعی استفاده میکنند، روشها و تحلیلهایی را طراحی میکنند که این تفاوتها را ببیند نه انکار کند. اعتراف به اینکه پژوهشهای ما گرانبار از نظریهها هستند و قدرت و سیاست در ساماندهی به آنها نقش اصلی را دارند وجه ممیز پژوهشهای جدید دربرابر پژوهشهای سنتی است.
@neocritic
هر پژوهشی با استفاده از هر روشی، صرفنظر از موضوع آن، میتواند جنسگرا باشد یا نباشد.
مارگارت ایکلر شش ویژگی برای روشهای تحقیق جنسگرا (sexist) بر میشمارد. روشهای پژوهشی زمانی جنسگرا هستند که:
♦️ یکم) از یک جنس درباره دیگری سوال میشود و فرض بر این باشد که پاسخها واقعیت را نشان میدهند.
〰️ مثلاً مردان معتقدند زنان توان یا علاقهای برای انجام برخی امور ندارند، پس انجام آن برای زنان ممنوع میشود.
♦️دوم) پرسشهای پرسیده شده «طیفی» از رفتارها و نگرشها را برای زنان و مردان لحاظ نکرده است و الگوهای مشخص جنسیتی بر نحوه تنظیم پرسشنامه حاکم است.
〰️ مثلاً همه زنان و همه مردان صفات مشابه و مشخصی دارند.
♦️سوم) به توازن جنسی مشارکت کنندگان در انجام پژوهش توجه نشده است.
♦️چهارم) درباره هویت جنسی اشیا یا افراد حساسیت به خرج داده نشده است.
〰️مثلا تفاوت در تولید دستکشهای ظرفشویی، دستکشهای باغبانی و دستکشهای ایمنی که متناسب با اندازه دست یکی از جنسها طراحی و تولید شده است.
♦️پنجم) ابزارهای تحقیق روی یک جنس اعتبارسنجی شده ولی برای هردوجنس به کار میرود:
〰️ مثلاً ارتفاع میلههای مترو برای مردان مناسب است ولی حتی در واگنهای مخصوص زنان هم با همان ارتفاع نصب شده است. یا در طراحی و تولید خوردو اندازهها متناسب با اندازههای مردان است.
♦️ششم) دادهها از هر دو جنس به دست آمده، ولی در تحلیل آن مولفه «جنسیت» درنظر گرفته نشده است.
〰️مثلاً برای کمک به آسیب دیدگان بلایای طبیعی از هردوجنس نیازسنجی شده، ولی ضرورت برخی نیازهای زنان که به واسطه جنس است دیده نشده.
♦️راحت نخواهیم توانست از پژوهشهای جنسگرا به پژوهشهای غیرجنسگرا بپریم و حداقل به دو مرحله مداخله نیازداریم. اول اینکه بپذیریم عمده پژوهشها درحوزههای مختلف جنسگراست و نیازها، اندازهها و معیارهای مردان را اولویت/عمومیت داده است. دوم اینکه در بررسی مسائل موظف هستیم جنسیت را درمد نظر قرار دهیم.
♦️به قول ساندرا هاردینگ، قویترین مطالعات، تفاوتهای جنسی، طبقاتی، نژادی و فرهنگی را در شمار میآورند، از تجربیات زنان بهعنوان منابعی برای تحلیل اجتماعی استفاده میکنند، روشها و تحلیلهایی را طراحی میکنند که این تفاوتها را ببیند نه انکار کند. اعتراف به اینکه پژوهشهای ما گرانبار از نظریهها هستند و قدرت و سیاست در ساماندهی به آنها نقش اصلی را دارند وجه ممیز پژوهشهای جدید دربرابر پژوهشهای سنتی است.
@neocritic