یک*سارا
یه خط جدید بگیرم و برم و دوباره از نو زندگی کنم. یه زنگ هم بزنم. بیاد بریم روستا یه شب هیچی نگیم. فرداش اگه خواست بره نخواست ناهارش با من. دستام نسوزن. روسی یاد بگیرم.
دو*زهرا
دلم میخواد الان ایتالیا باشم با لیلی.فرودگاه.منتظر سارا که داره از روسیه میاد پیشمون.
سه*MMpouya
یکی از دوستانم، پیشم بود.
چهار* لیلی
دلم میخواد بربیام از پس اوضاع.
[ تکرارِ خواسته برای نفر اول لیست و طوبی ]
پنج*Nirvana imami
دلم یه خواب راحت میخواد. دلم میخواد هارپ داشته باشم و بتونم بنوازمش. دلم میخواد کهکشان راه شیری رو ببینم.
شش*نازنین
اگه هرچی میخواستم جور بود قطعا دلم میخواست الان دو تا لیوان چایی بریزم و با شیرینی های شکری ام ببرم تو اتاقش که خستگی صب تا حالا کار و از جونش بشورم ببرم.
هفت*Fatemeh malekpour
دیدن کعبه و حرم امام حسین. گوش های شنوای محمد. رفتن به روستاهای سیستان بلوچستان. عکاس جنگ بودن.
هشت*itstabitah -
کلی انگیزه برای اینکه وسط پول جمع کردن برای خرید پیانو خسته نشم. کلی خسته نشدن
نه*yegne khaleqi
یه خونه روشن، مثلا تو ساغریسازان رشت، که توش آغوشی تا ابد برام باز باشه. یه پناهگاه میخوام، دور از این اجتماع خشمگین.
ده*سپنتا
دلم الان جاده تو شب میخواد که سجاد برونه، من سرمو تکیه بدم پنجره. و دلم میخواد مطمئن شم فردا دیگه درد نداره تنم. نه برای همیشه. فقط برای فردا.
یازده*حدیث
عشقمو. میخوامش. که دیگه ندارمش
دوازده*شکیبا
فرار.
سیزده*زینب
چهارده*ام البنین
الان دلم میخواد یه سری خاطرهی اشتباه هم از ذهن من هم از ذهن یه سری آدم مرتبط پاک میشد که هممون میتونستیم راحتتر زندگی کنیم.
پانزده*samane nzi
Ye khuneye bozorg ke roberosh mazraAsto poshtesh darya =)))
شانزده*maggestic
مسافرت
[ستاره]
رهايي
پرواز
(اون ستاره رو دلم ميخواست ستاره بمونه تا بخوام توضيح بدم)
یه خط جدید بگیرم و برم و دوباره از نو زندگی کنم. یه زنگ هم بزنم. بیاد بریم روستا یه شب هیچی نگیم. فرداش اگه خواست بره نخواست ناهارش با من. دستام نسوزن. روسی یاد بگیرم.
دو*زهرا
دلم میخواد الان ایتالیا باشم با لیلی.فرودگاه.منتظر سارا که داره از روسیه میاد پیشمون.
سه*MMpouya
یکی از دوستانم، پیشم بود.
چهار* لیلی
دلم میخواد بربیام از پس اوضاع.
[ تکرارِ خواسته برای نفر اول لیست و طوبی ]
پنج*Nirvana imami
دلم یه خواب راحت میخواد. دلم میخواد هارپ داشته باشم و بتونم بنوازمش. دلم میخواد کهکشان راه شیری رو ببینم.
شش*نازنین
اگه هرچی میخواستم جور بود قطعا دلم میخواست الان دو تا لیوان چایی بریزم و با شیرینی های شکری ام ببرم تو اتاقش که خستگی صب تا حالا کار و از جونش بشورم ببرم.
هفت*Fatemeh malekpour
دیدن کعبه و حرم امام حسین. گوش های شنوای محمد. رفتن به روستاهای سیستان بلوچستان. عکاس جنگ بودن.
هشت*itstabitah -
کلی انگیزه برای اینکه وسط پول جمع کردن برای خرید پیانو خسته نشم. کلی خسته نشدن
نه*yegne khaleqi
یه خونه روشن، مثلا تو ساغریسازان رشت، که توش آغوشی تا ابد برام باز باشه. یه پناهگاه میخوام، دور از این اجتماع خشمگین.
ده*سپنتا
دلم الان جاده تو شب میخواد که سجاد برونه، من سرمو تکیه بدم پنجره. و دلم میخواد مطمئن شم فردا دیگه درد نداره تنم. نه برای همیشه. فقط برای فردا.
یازده*حدیث
عشقمو. میخوامش. که دیگه ندارمش
دوازده*شکیبا
فرار.
سیزده*زینب
چهارده*ام البنین
الان دلم میخواد یه سری خاطرهی اشتباه هم از ذهن من هم از ذهن یه سری آدم مرتبط پاک میشد که هممون میتونستیم راحتتر زندگی کنیم.
پانزده*samane nzi
Ye khuneye bozorg ke roberosh mazraAsto poshtesh darya =)))
شانزده*maggestic
مسافرت
[ستاره]
رهايي
پرواز
(اون ستاره رو دلم ميخواست ستاره بمونه تا بخوام توضيح بدم)