-شاید من همیشه نباشم...
هیچ حرفی نمیتونست به این اندازه بترسونتش
فکر کردن به اینکه تو زندگیش نبود حتی برای یک ثانیه تاریک از کابوساش بود
نمیتونست اجازه بده حرفش رو کامل کنه
-دربارش حرف نزن!
میدونست حرف هاش برای بومگیو عذاب آوره، ولی خیال اینکه بومگیو بدون اون چی میشه عذاب آور تر بود
چجوری میتونست بهش بفهمونه که "دیگه نیست" بدون اینکه عذابش بده!
-میدونی لایق زندگی هستی؟ حتی بدون حضور من
نه انگار یونجون نمیخواست این بحث مزخرف رو تموم کنه
-منظورت زندگی که تا چند وقت پیش داشتم تمومش میکردم؟تا وقتی که تو اومدی؟!
اگه لایقش هستم چرا تا قبل اومدنت لایقش نبودم...
مثل همیشه قطره اشکا مزاحم حرفاش شدن
مهم نبود چه روزی داشته باشه
وقتی بومگیو باشی تو باید زجر بکشی حتی وقتی همه چیز خوبه
#spoil
هیچ حرفی نمیتونست به این اندازه بترسونتش
فکر کردن به اینکه تو زندگیش نبود حتی برای یک ثانیه تاریک از کابوساش بود
نمیتونست اجازه بده حرفش رو کامل کنه
-دربارش حرف نزن!
میدونست حرف هاش برای بومگیو عذاب آوره، ولی خیال اینکه بومگیو بدون اون چی میشه عذاب آور تر بود
چجوری میتونست بهش بفهمونه که "دیگه نیست" بدون اینکه عذابش بده!
-میدونی لایق زندگی هستی؟ حتی بدون حضور من
نه انگار یونجون نمیخواست این بحث مزخرف رو تموم کنه
-منظورت زندگی که تا چند وقت پیش داشتم تمومش میکردم؟تا وقتی که تو اومدی؟!
اگه لایقش هستم چرا تا قبل اومدنت لایقش نبودم...
مثل همیشه قطره اشکا مزاحم حرفاش شدن
مهم نبود چه روزی داشته باشه
وقتی بومگیو باشی تو باید زجر بکشی حتی وقتی همه چیز خوبه
#spoil