بادی وزید به اتاق، پردهها را از یک طرف پف داد تو و از طرف دیگر پف داد بیرون، مثل پرچمهای دسته چوبی، و پیچاندشان بالا، به سمت کیک عروسی خامهداری خامهداری که نقش سقف بود، و بعد قالی شرابیرنگ را کمی لرزاند و روی آن ردی انداخت، مثل ردی که باد روی دریا میاندازد.
گتسبی بزرگ/ اسکات فیتزجرالد
گتسبی بزرگ/ اسکات فیتزجرالد