- یه شاعر بودی که بیشتر اوقات رو توی کافه ای که خودت صابحش بودی میگذروندی ، تویه دفتر کوچولو و مورد علاقت از خودت شعر میگرفتی و اسم خودتو پای شعرا میزدی .
با تک تک دوستات ، خانوادت ، حتی یسری از مردمی که وارد کافه میشدن و حالشون یکم گرفته بود حرف میزدی و ارومشون میکردی.
روح نرمی داشتی و همین همرو جذب تو میکرد حتی اگه نمیشناختنت.
《 🪦☕️ 》
《
https://t.me/panahetam 》