چرا برخی از افراد ویروس کرونا را جدی نمی گیرند؟ پدیده توهم کنترل
انسان به طور طبیعی به دنبال شناسایی هر نوع تهدید و ارتقاء روش های مقابله ای با آن است. تهدیدها انواع مختلفی دارد که از جمله آن تهدید به سلامت فردی و جمعی است. در روزهای اخیر شناخت جمعی درگیر تهدیدی به نام ویروس کرونا شده است. هرچند خاستگاه این مشکل غیر بومی بوده است لیکن به دلایلی همچون عدم مشارکت جدی هموطنان پیامدهای نامطلوب آن رو به تزاید است. سوال اساسی این است که چرا در کشور ما پدیده ویروس کرونا جدی دریافت نمی شود؟ هرچند پاسخ به آن متنوع هست لیکن در این نوشتار به یکی از عوامل شناختی یعنی پدیده کنترل اشاره می شود. بسیاری از افراد در جامعه فعلی ما دچار 《توهم کنترل》 شده اند و همین موضوع باعث روش های مقابله ای ناکافی شده است. توهم کنترل زمانی شکل می گیرد که انسان ها تصور می کنند منبع یک تهدید یا خطر تحت کنترل آنهاست حال آنکه واقعیت خلاف آن است. دلایل توهم کنترل متعدد است اهم آن به شرح زیر است:
۱_ انسان ها تهدیدهای ترس آور را تهدید تلقی میکنند. مثلا آنگونه که مردم از سرطان ها می ترسند از ویروس هایی همچون آنفولانزا یا کرونا نمی ترسند. به همین دلیل فکر می کنند برخلاف سرطان به راحتی میتوانند ویروس کرونا را کنترل کنند.
۲_ انسان ها تهدید طبیعی را نسبت به تهدیدهای مصنوع بشر کمتر تهدید کننده می دانند. افراد جامعه ویروس کرونا را یک تهدید طبیعی تلقی می کنند. لذا آن را تهدید کننده جدی نمی بینند.
۳_ هرچه آگاهی ما از یک تهدید بیشتر باشد کنترل ، واقع بینانه تر خواهد بود. علی رغم تزریق اطلاعات پیشگیرانه از سوی رسانه های مختلف به نظر می رسد توده مردم آگاهی مکفی ندارند. به گونه ای که در کنار سایر روزمرگی ها قرار می دهند.
۴_ هر رویداد تهدید زا علتی دارد. اسناد علت ها به عوامل بیرونی باعث شکل گیری روش های مقابله ای ناکارآمد می شود. فارغ از سر منشا اولیه باید بپذیریم که دلیل شیوع ویروس کرونا قصور تک تک شهروندان است.
با توجه به نکات فوق و عوامل دیگر باید بپذیریم که هموطنان ما در خصوص میزان کنترل ویروس کرونا دچار توهم کنترل بوده و کنترل واقع بینانه ای ندارند. لذا در صورت زمانبر بودن این بحران بهداشتی بیم آن می رود تبدیل به یک معضل اجتماعی و سیاسی شود. لذا به شدت به یک برنامه راهبردی جامعی نیاز است تا در کنار فعالیت های سازمان های درگیر ، مهارت های شناختی فردی هم ارتقا یابد. هر دو دریافت افراطی و تفریطی به نوعی یک خطای شناختی است که حاصل آن شکل گیری 《استرس جمعی》 و《 توهم کنترل》 است. امید است در آینده نزدیک شاهد آرامش همه آحاد جامعه و شادابی روز افزون آنها باشیم. @persona20
انسان به طور طبیعی به دنبال شناسایی هر نوع تهدید و ارتقاء روش های مقابله ای با آن است. تهدیدها انواع مختلفی دارد که از جمله آن تهدید به سلامت فردی و جمعی است. در روزهای اخیر شناخت جمعی درگیر تهدیدی به نام ویروس کرونا شده است. هرچند خاستگاه این مشکل غیر بومی بوده است لیکن به دلایلی همچون عدم مشارکت جدی هموطنان پیامدهای نامطلوب آن رو به تزاید است. سوال اساسی این است که چرا در کشور ما پدیده ویروس کرونا جدی دریافت نمی شود؟ هرچند پاسخ به آن متنوع هست لیکن در این نوشتار به یکی از عوامل شناختی یعنی پدیده کنترل اشاره می شود. بسیاری از افراد در جامعه فعلی ما دچار 《توهم کنترل》 شده اند و همین موضوع باعث روش های مقابله ای ناکافی شده است. توهم کنترل زمانی شکل می گیرد که انسان ها تصور می کنند منبع یک تهدید یا خطر تحت کنترل آنهاست حال آنکه واقعیت خلاف آن است. دلایل توهم کنترل متعدد است اهم آن به شرح زیر است:
۱_ انسان ها تهدیدهای ترس آور را تهدید تلقی میکنند. مثلا آنگونه که مردم از سرطان ها می ترسند از ویروس هایی همچون آنفولانزا یا کرونا نمی ترسند. به همین دلیل فکر می کنند برخلاف سرطان به راحتی میتوانند ویروس کرونا را کنترل کنند.
۲_ انسان ها تهدید طبیعی را نسبت به تهدیدهای مصنوع بشر کمتر تهدید کننده می دانند. افراد جامعه ویروس کرونا را یک تهدید طبیعی تلقی می کنند. لذا آن را تهدید کننده جدی نمی بینند.
۳_ هرچه آگاهی ما از یک تهدید بیشتر باشد کنترل ، واقع بینانه تر خواهد بود. علی رغم تزریق اطلاعات پیشگیرانه از سوی رسانه های مختلف به نظر می رسد توده مردم آگاهی مکفی ندارند. به گونه ای که در کنار سایر روزمرگی ها قرار می دهند.
۴_ هر رویداد تهدید زا علتی دارد. اسناد علت ها به عوامل بیرونی باعث شکل گیری روش های مقابله ای ناکارآمد می شود. فارغ از سر منشا اولیه باید بپذیریم که دلیل شیوع ویروس کرونا قصور تک تک شهروندان است.
با توجه به نکات فوق و عوامل دیگر باید بپذیریم که هموطنان ما در خصوص میزان کنترل ویروس کرونا دچار توهم کنترل بوده و کنترل واقع بینانه ای ندارند. لذا در صورت زمانبر بودن این بحران بهداشتی بیم آن می رود تبدیل به یک معضل اجتماعی و سیاسی شود. لذا به شدت به یک برنامه راهبردی جامعی نیاز است تا در کنار فعالیت های سازمان های درگیر ، مهارت های شناختی فردی هم ارتقا یابد. هر دو دریافت افراطی و تفریطی به نوعی یک خطای شناختی است که حاصل آن شکل گیری 《استرس جمعی》 و《 توهم کنترل》 است. امید است در آینده نزدیک شاهد آرامش همه آحاد جامعه و شادابی روز افزون آنها باشیم. @persona20