❇️✴️ سرنوشت مشابه محمدعلی شاه و بشار اسد!
✍ حبیب رمضانخانی
بعد از گمانه زنیهای فراوان نهایت مشخص شد که بشار اسد، دیکتاتور برکنار شده و فراری سوریه، به روسیه پناهنده شده است.
دقیقا همان سرنوشتی که برای محمدعلی شاه، بعد از برافتادنش توسط مشروطه خواهان رقم خورد که به سفارت روسیه پناهنده شد و نهایت در بندر اُدسا که آنزمان متعلق به روسیه بود، زندگی حقیرانهای را در انزوا و غربت گذراند.
روسها به محمدعلیشاه پناه دادند، چون عامل آنها بود و امید داشتند که بتوانند او را مجدد به قدرت برسانند و بعد از اینکه تلاشهای نظامی برادرش برای بازگشت او شکست خورد و در ادامه انقلاب روسیه رخ داد، از چشم روسها افتاده و آواره شد. طوری که زمان مرگش کسی نبود او را غسل کرده و کفن کند.
همو که روزی در پاسخ به مطالبه مشروطه خواهان گفته بود: ملت غلط می کند که ما را نخواهد. رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به حقطلبی. رعیت گوسفند است و ما شبانیم... ماییم که مالک ایرانیم و خون جواب آزادیست...
حالا بشار اسد که زمانی خدا را بندگی نمیکرد و با استبداد و سرکوب تمام، مردم سوریه را دو دهه در رنج و خفقان نگه داشته بود، آواره و پناهنده روسیه گشته تا هم از افتادن در دست غربیها و افشای نقش و اهداف روسها در امان باشد و هم شاید بتوان شانسی و امیدی برای او در بازگشت به قدرت آینده سوریه متصور شد.
در پایان، شرح حال محمدعلی شاه، بیشک وصف حال امروز بشار اسد نیز هست که در نامه به عمهاش فروغالدوله، می نویسد:
عمهجان، مرا سرزنش نکن که به سفارت اجنبی پناهنده شدم. آمدنم از ترس نبود. دیدم این سلطنت دیگر به دردم نمیخورد. گیرم با اینها صلح کردم یا زورم رسید و همه را کشتم. باز رعیت ایران، این نوکرهای نمک به حرام، مرا دوست نخواهند داشت. تک و تنها با یک مملکت دشمن چه کنم!
🆔 @pishva_politic
✍ حبیب رمضانخانی
بعد از گمانه زنیهای فراوان نهایت مشخص شد که بشار اسد، دیکتاتور برکنار شده و فراری سوریه، به روسیه پناهنده شده است.
دقیقا همان سرنوشتی که برای محمدعلی شاه، بعد از برافتادنش توسط مشروطه خواهان رقم خورد که به سفارت روسیه پناهنده شد و نهایت در بندر اُدسا که آنزمان متعلق به روسیه بود، زندگی حقیرانهای را در انزوا و غربت گذراند.
روسها به محمدعلیشاه پناه دادند، چون عامل آنها بود و امید داشتند که بتوانند او را مجدد به قدرت برسانند و بعد از اینکه تلاشهای نظامی برادرش برای بازگشت او شکست خورد و در ادامه انقلاب روسیه رخ داد، از چشم روسها افتاده و آواره شد. طوری که زمان مرگش کسی نبود او را غسل کرده و کفن کند.
همو که روزی در پاسخ به مطالبه مشروطه خواهان گفته بود: ملت غلط می کند که ما را نخواهد. رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به حقطلبی. رعیت گوسفند است و ما شبانیم... ماییم که مالک ایرانیم و خون جواب آزادیست...
حالا بشار اسد که زمانی خدا را بندگی نمیکرد و با استبداد و سرکوب تمام، مردم سوریه را دو دهه در رنج و خفقان نگه داشته بود، آواره و پناهنده روسیه گشته تا هم از افتادن در دست غربیها و افشای نقش و اهداف روسها در امان باشد و هم شاید بتوان شانسی و امیدی برای او در بازگشت به قدرت آینده سوریه متصور شد.
در پایان، شرح حال محمدعلی شاه، بیشک وصف حال امروز بشار اسد نیز هست که در نامه به عمهاش فروغالدوله، می نویسد:
عمهجان، مرا سرزنش نکن که به سفارت اجنبی پناهنده شدم. آمدنم از ترس نبود. دیدم این سلطنت دیگر به دردم نمیخورد. گیرم با اینها صلح کردم یا زورم رسید و همه را کشتم. باز رعیت ایران، این نوکرهای نمک به حرام، مرا دوست نخواهند داشت. تک و تنها با یک مملکت دشمن چه کنم!
🆔 @pishva_politic