بازار شامم
این روزها تبدیل شدهام به همانی که ستایش نمیکردم. مثلاً چهجوری؟
مثلاً اتاق کارم آنقدر شلخته شده که میترسم پا را آنطرف خط بگذارم و دنبال چیزی هم بگردم. در و دیوار انگار میفشارندم.
حالا وقت اقدام است. باید اجرا کنم همانهایی را که برای اتاق ترسناک دیگران تجویز میکردم. سامان بدهم این سرشلوغی و شلختگیها را.
عبرتم؟
حالا با احتیاط بیشتری قدردان تفاوتها هستم و بیقضاوت ماندن را تمرین میکنم.
این روزها تبدیل شدهام به همانی که ستایش نمیکردم. مثلاً چهجوری؟
مثلاً اتاق کارم آنقدر شلخته شده که میترسم پا را آنطرف خط بگذارم و دنبال چیزی هم بگردم. در و دیوار انگار میفشارندم.
حالا وقت اقدام است. باید اجرا کنم همانهایی را که برای اتاق ترسناک دیگران تجویز میکردم. سامان بدهم این سرشلوغی و شلختگیها را.
عبرتم؟
حالا با احتیاط بیشتری قدردان تفاوتها هستم و بیقضاوت ماندن را تمرین میکنم.