Репост из: محمود امیر عبدالهیان
*زال
چنان دید درخواب کزکوه هند
درفشی برافـــــراختندی بلنـــد
غلامی پـــدیدآمدی خوبــــروی
سپاهی گـران ازپس پشت اوی
نهادم تــرا نام دستــان زنـــــد
که با تو پدرکرد دستــان وبند
همی پوررا زال زر خواند سام
چودسـتان ورا کرد سیمرغ نام
درودبرشما
در بیت نخست بلند به زبر ل وهند به زیر ه قافیه معیوب است وچه بسیار ازاین پساوندها که درشاهنامه ومثنوی مولانا می توان یافت.
اما بیت ها باقافیه های معیوب حتما باید ازیکدیگر فاصله داشته باشند ونباید ازپس هم بیایند .٘
بازگشت بفرمائید به مقاله دکتر کزازی در دیباچه ی نامه باستان جلدپنجم رویه ی سیزده
در بیت دوم اگر واژه ی تازی غلام بناور باشد که لابد ازدستنویس فلورانس آمده است تنها توجیهش همان معنی جوان است که ریدکان ترک نوجوانان زیبا روی بودند...
آنچه ذهنیت دوستان را می پریشد کارزشت غلامبارگی ونامهائی چون ایاز تکین ،نوشین تکین ...دربرخی داستانهای فارسی است.
بیت سوم را که دربسیاری ازچاپها برافزوده دانسته اند ،دستان را مکر وحیله گزارش کرده اند.
گزارش دستان زند را جائی ندیده ام اما زند درلغت نامه دهخدا ونامه باستان دکترکزازی آتشزنه یاچخماق گزارش شده است.
ـــ اگرچوبی مانند یک مداد نوک تیز را برچوب نرم و خشکی چون مته بچرخانید میان این دو آتش افروخته می شود. چوب زیرین را پازند وچوب زبرین را زند گویند ـــ به نگرمن دستان زند شاید با آتش مقدس زردشت درارتباط باشد!!
چهارم اگرچه بیت افزوده است اما ترکیب زال زر دربسیاری جاههای شاهنامه آمده است زال وزر هـــــردو راسپید موی معنی کرده اند وآنرا گشته یکدیگر هم دانسته اند .هوزوارش یا هوزوارشن که پدیده ای درنوشتار خط پهلوی ساسانی بوده است پایه این دو واژه درمعنی است . یعنی زال وزر هوزوارشن یکدیگربوده اند.
ازتکراری بودن این نوشتار ،پوزش می خواهم. پیروزباشید.
#محمود_امیر_عبداللهیان*دوازدهم
چنان دید درخواب کزکوه هند
درفشی برافـــــراختندی بلنـــد
غلامی پـــدیدآمدی خوبــــروی
سپاهی گـران ازپس پشت اوی
نهادم تــرا نام دستــان زنـــــد
که با تو پدرکرد دستــان وبند
همی پوررا زال زر خواند سام
چودسـتان ورا کرد سیمرغ نام
درودبرشما
در بیت نخست بلند به زبر ل وهند به زیر ه قافیه معیوب است وچه بسیار ازاین پساوندها که درشاهنامه ومثنوی مولانا می توان یافت.
اما بیت ها باقافیه های معیوب حتما باید ازیکدیگر فاصله داشته باشند ونباید ازپس هم بیایند .٘
بازگشت بفرمائید به مقاله دکتر کزازی در دیباچه ی نامه باستان جلدپنجم رویه ی سیزده
در بیت دوم اگر واژه ی تازی غلام بناور باشد که لابد ازدستنویس فلورانس آمده است تنها توجیهش همان معنی جوان است که ریدکان ترک نوجوانان زیبا روی بودند...
آنچه ذهنیت دوستان را می پریشد کارزشت غلامبارگی ونامهائی چون ایاز تکین ،نوشین تکین ...دربرخی داستانهای فارسی است.
بیت سوم را که دربسیاری ازچاپها برافزوده دانسته اند ،دستان را مکر وحیله گزارش کرده اند.
گزارش دستان زند را جائی ندیده ام اما زند درلغت نامه دهخدا ونامه باستان دکترکزازی آتشزنه یاچخماق گزارش شده است.
ـــ اگرچوبی مانند یک مداد نوک تیز را برچوب نرم و خشکی چون مته بچرخانید میان این دو آتش افروخته می شود. چوب زیرین را پازند وچوب زبرین را زند گویند ـــ به نگرمن دستان زند شاید با آتش مقدس زردشت درارتباط باشد!!
چهارم اگرچه بیت افزوده است اما ترکیب زال زر دربسیاری جاههای شاهنامه آمده است زال وزر هـــــردو راسپید موی معنی کرده اند وآنرا گشته یکدیگر هم دانسته اند .هوزوارش یا هوزوارشن که پدیده ای درنوشتار خط پهلوی ساسانی بوده است پایه این دو واژه درمعنی است . یعنی زال وزر هوزوارشن یکدیگربوده اند.
ازتکراری بودن این نوشتار ،پوزش می خواهم. پیروزباشید.
#محمود_امیر_عبداللهیان*دوازدهم