نهاد دین، چگونه؟
(در حاشیه سخنان قطعه قطعه شده من در برنامه به عبارت دیگر در سال 1390)
اخیرا بخشی از مصاحبه من در برنامه به عبارت دیگر را بهانه حمله به من قرار دادهاند، اما همین عمل موجب میشود تا دیدگاه خود درباره رابطه دین و سیاست و جامعه مدنی توضیح دهم، تا نشان دهم که بولتن سازی چقدر میتواند واقعیت را تحریف کند.
اما مسئله اصلی چه است؟
نظر من هم این است که دولت دینی نادرست بوده و هم مقبول نیست و برای دین هم مضر است. حکومت دینی با ولایت فقیه مورد باور من نبوده است.
اما مسئله مهمتر این است نهاد دین اگر از دین جدا هم شود، باز همه ماجرا نیست.
به عنوان روشنفکر در جریان مذهبی، باور دارم که سازمان دین اگر در جامعه مدنی هم قرار بگیرد باز میتواند در برابر جامعه مدنی قرار بگیرد. با جریانات ارتجاعی ضد زن و اقوام و عدالت هم سو شود به استبداد کمک کند. تجربه عدم همراهی نهاد دین با نهضت ملی و همراهی آن با کودتای 28 مرداد و هم مخالفت نهاد رسمی دین با جمهوریت، مخالفت نهاد دین با آزادی زنان از جمله این موارد است.
پس به نظرم در درون نهاد دین هم باید جریانی شکل بگیرد که روزآمد باشد. این روزآمدی به معنی این نیست که حکومت دینی شود بلکه برای این است که از آنجایی که نهاد دین در جامعه ماندگار است و قدرت دارد، این نهاد توان سنگاندازی در برابر تحولات جامعه را دارد حتی اگر قدرت حکومتی نداشته باشد.
توجه کنیم نهاد دین در جوامع پیشرفته هم هنوز قدرتمند هستند و اعمال نفوذ مستقیم و غیرمستقیم دارد.
این نوع تعامل و تقابل با دین در حوزه کار روشنفکران است.
اما در طول زمان به نکتهای هم رسیدهام که کار روشنفکر با کار حزب سیاسی باید جدا شود و دو حوزه از هم تفکیک شود.
در برنامه به عبارتی دیگر به این تفکیک هنوز نرسیده بودم، اما از چند سال پیش این نگاه جدید را مطرح کردهام که بولتنسازان به این نکات بیتوجهی عمدی کردهاند چرا که قصد تخریب داشتهاند.
اما دو نکته اصل را از آغاز باور داشتم مخالفت با نهاد دین در حکومت، در درون نهاد دین حداقل باید جریانی در آن شکل بگیرد که در برابر تحولات مثبت مقاومت نکند.
بیگمان نگاه بولتنسازی نمیتواند چیزی جز حذف و تحریف اندیشه داشته باشد.
تقی رحمانی
@RahmaniTaghi