بنجامین گراهام
گراهام یکی از معروفترین فعالان بورس در سالهای دهه 60 میلادی بود. او در سال 1894 در انگلستان متولد شد. در یک سالگی همراه با خانواده به آمریکا مهاجرت کرد و در کودکی به دلیل فوت پدر فقر را تجربه کرد و از همان کودکی علاوه بر تحصیل به کار هم میپرداخت. او موفق شد در ادامه از دانشگاه کلمبیا بورسیه گرفته و در رشتههای فلسفه و ریاضیات تحصیل کند ولی گرایش او به بازار بورس از 20 سالگی هنگامی که در یکی از کارگزاریهای والاستریت مشغول به کار شد نمایان شد.
او در بسیاری از موارد پنهانی به مشتریان کارگزاری مشاوره میداد و همین باعث حسادتدیگر همکاران او شد و درنهایت از آنجا اخراج شد. ولی گراهام که به سرمایهگذاریهای خود بسیار مطمئن بود با سرمایه اندک به خرید سهام در بورس نیویورک ادامه داد و پس از مدت کوتاهی توانست میلیونها دلار از این راه کسب و نام خود را به عنوان یکی از معاملهگران مطرح والاستریت مطرح کند.
بسیاری از نظریههای او همچنان مورد توجه فعالان بورس در سرتاسر دنیاست و کتابهای او هم جزو کتابهای مقدس اقتصادی در زمینه سرمایهگذاری و تحلیل بورس به شمار میرود. از او به عنوان یکی از امیددهندگان اقتصادی به آمریکاییان در دوران پس از رکود جنگ جهانی دوم نام برده میشود. طرفداران او از روشهایی پیروی میکنند که به نام نظریه گراهام معروف است. در حال حاضر هم وارن بافت دومین ثروتمند برتر دنیا از همین روش برای تحلیل سهام استفاده میکند. نکات مهم روش گراهام را برای شما جمع اوری کردیم که عبارتند از:
هیچکس از آینده بازار مطلع نیست. پس ما به دنبال پیشبینی آینده نیستیم ما براساس رفتار کنونی بازار عمل میکنیم. هر شرکت دارای دو ارزش دفتری و ارزش بازار است. ارزش دفتری حاصل تقسیم داراییها بر تعداد سهام و ارزش بازار نیز حاصل ضرب قیمت هر سهم در تعداد سهام است. اگر ارزش بازار شرکتی کمتر از ارزش دفتری آن باشد پس قیمت آن سهم پایین بوده و برای خرید مناسب است.
شما باید چکلیست مخصوص به خود را بسازید که در آن مشخص کنید چه فاکتورهایی دررابطهبا سهام برای شما مهم است. درنهایت نیز تنها کافی است که به چکلیست خود اکتفا کنید. مطمئن شوید که تمام سرمایهگذاریهای شما با پشتوانه تجزیه و تحلیل بینظیر انجام میشوند، اما هرگز براساس حدس و گمان نیستند. نه از روی خوشبینی، بلکه از روی حساب و کتاب خرید کنید. هیچگاه از روی تفکرات خود، اخبار و حدس و گمان اقدام به تصمیمگیری نکنید. به اعداد اعتماد کنید.
به طور خلاصه از افرادی که نسبت به بازار بدبین هستند، بخرید و آن را به افرادی که نسبت به بازار خوشبین هستند، بفروشید. از نظر تئوری یک فرد بدبین مایل به فروش سهام خود پایینتر از ارزش واقعی آن است؛ آنان نسبت به چشمانداز آینده امیدوار نیستند. عکس این موضوع نیز دررابطهبا افراد خوشبین صادق است؛ آنها مایل به پرداخت بهایی بیشتر از ارزش واقعی سهام شرکت هستند.
برند به هیچ عنوان مهم نیست- هنگام خرید سهام بههیچعنوان درگیر نام تجاری و شهرت کمپانیهای بزرگ نشوید. برای آینده خرید کنید- جزء آن دسته از افرادی نباشید که هرروز هفته به فروشگاه میروند و خرید میکنند. کمی زمان بگذارید و یک لیست تهیه کنید. بهترین شیوه ارزیابی موفقیت خود این نیست که بازار را شکست دهید؛ بلکه موفقیت زمانی اتفاق میافتد که با تنظیم یک برنامه مالی و چشمانداز رفتاری در جایی قرار بگیرید که آرزوی رسیدن به آن را دارید.
======================
@Reza_Ghanipur