❤️RُOℳムŊ"ℳُoɦِsŊყ❤️


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


سلام✋
اینجا پر از رمان های محسنیه امیدوارم بخونید و خوشتون بیاد...
عاشق ماشقتونم❤
رمان ها:
#خیال_تو
#کنکور_اجباری(به زودی😇)
#عشق_مجازی(به زودی😍)
نویسنده رمان:
@narges14_fan_m
👆👆👆
نظراتتون✌❤

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: مُحسِن✨ابراهیم✨زاده🎤
بدووید عقبیم🥺🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀🏃‍♀


Репост из: چالش هنرمندان
شیک و پیک 💛 / پروانه وار 💚

@ChaleshArtist


میشه هرکی شماره داره بفرسته😩😩
@narges14_fan_m


Репост из: 🎆♥️mohsenebrahimzadeh♥️🎆
مخصوص محسنی های عزیز📣📣📣

لطفا منتشر کنید🙏🙏🙏


اینم پارت بعد🥳🥳🥳🥳🥳


#خیال_تو
#پارت_سی_و_سوم
×دخترم حرف دلتو بگو تو هم محسنو دوسش داری😇

یه نگاه به مامانم کردم👀

*دخترم بگو خب...

°عروسه ما خجالتیه خیلی😂😂😂

×عههه مهسان😐

°ببخشید فقط خواستم به زبون بیاد...😬

+اممممم😶
اره دوسش دارم خیلیم دوسش دارم😶

°مبارررررکه😍😍😍😍❤❤🎈🎊🎉🎊🎉🎁🎈🎊🎉

×پس مبارکه🎊🎉🎁👏👏👏

*😊

یه نگاه به محسن کردم...

+😊

-😉

°خب خب حلا اقا داماد کی نامزدیه😌😄

-خب نمیدونم نرگس تو نظرت چیع؟؟؟

°اوه اوه از نرگس خانم پرید به نرگس یهو😂😂😂

×عههه مهسان اذیت نکن دیگه😒😐

°باشه باشه ببخشید...😬
خب خوشحالم دیگه عروسیه تنها داداشمه😇😍

منو محسنم...سرمونو پایین انداخته بودیمو یواش خوشحالیامونو میکردیم😅
خب خودمونم باورمون نمیشد یهو چیشد؟؟این قدر زود...😅😍😊


بعد از کلی حرف زدن برنامه ریزی کردن مامان محسن گفت....😌

×پسرم بریم دیگه نه
فردا کلی کار داریم😌

یهو ....



ادامه دارد.....😁


Репост из: مُحسِن✨ابراهیم✨زاده🎤
همه این کانالو گزارشش کنید😡😡😡😡😡😡🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬🤬


Репост из: بدون سانسور
‏چهره محسن ابراهیم زاده از اول هم آشنا میزد😂

@sensur


پارت سی و دوم چطور بود؟؟؟
Опрос
  •   عالیییی😍
  •   بد😐😕
8 голосов


Репост из: مُحسِن✨ابراهیم✨زاده🎤
#ادیت_خودم 😍
#کپی_به_شدت_ممنوع 😱
@mohsenebrahimzadehoriginall
#narges14 😬


به نظرتون اخر رمان چی میشع🤔😉
@narges14_fan_m
اینجا بگید😉


#خیال_تو
#پارت_سی_و_دوم
*بگو پسرم خب😊

-راستششش🙄
خب چجوری بگم🙄
امممممم🙄

°بگو دیگه🤨

-اممم🙄

خاله جونم من میخوام نرگسو از شما خواستگاری کنم😊🙃

+😳
°😳
×خب پسرم جون به لبمون کردی این که چیزی نیس .....مدت ها بود من منتظر چنین لحظه ای بودم😃😍

*خب پسرم ولا چی بگم مهم نظر خودشه...

یهو مهسان پرید وسط حرفشون..


°هورااااا🥳🥳🥳🥳😁😁🥳😁🥳😍😍بلاخرع داداش ما هم ادم شد میخواد عروسی کنه🥳🥳🥳❤️❤️😍

محسن یه لبخند کوچیک زدو سرشو پایین انداخت🙃

مامان محسن از من پرسید....

×خب دخترم نظر خودت چیع🤔🤗

+خاله چی بگم🙄



ادامه دارد....😉


Репост из: مُحسِن✨ابراهیم✨زاده🎤
به هشتاد برسیم سوپرایزه😁🥳🥳🥳🥳😬
@mohsenebrahimzadehoriginall


چطورع؟؟
Опрос
  •   عالییی😍
  •   بد😐
10 голосов


#خیال_تو
#پارت_سی_یکم
وقتی اماده شدیم منو مهسان رفتیم سمت ماشین مامان اینا هم منتظر بودن از همون دور که رفتن محسن بهم خیره شده بود...

میترسیدم مامانم بفهمه😱
واسع همین سرمو انداختم پایین🙄😔

خلاصه رفتیم سوار ماشین محسن شدیمو رفتیم رستوران..

یه جای دنج بود😍

همه با هم روی یه میز نشستیم...

غذارو که سفارش دادیم....
هیچی دیگه مثل همون سینما محسن دوباره به من نگاه میکرد🤦‍♀

منم هی اشارع میدادم که غذا بخورع اما هیچی نمیفهمید🤦‍♀

تا اینکه مامانش فهمید محسن غذا نمیخورع🤦‍♀

×محسن پسرم چرا نمیخوری🤔

-ها چی نه مامان دارم میخورم😬

بعد یع زیر چشمی به من نگاه کرد😁

اروم گفتم...

+محسن بخور🙄

-خب دارم میخورم😁

خلاصه غذا رو خوردیمو تموم شد...

×بریم دیگه نه؟؟دیر وقته🤔

*اره محسن پسرم بریم🤔

-نه نه بشینید...
کار واجب دارم باهاتون وگرنه این همه منتظر نمیموندم😬





ادامه دارد....😍😍🥰


بریم پارت بعد🥳🥳🥳


Репост из: مُحسِن✨ابراهیم✨زاده🎤
🥳🥳🥳🥳🥳

به احتمال زیاد فردا شب موزیک جدید بیرون میاد...🥳🥳🥳🥳🥳🥳🥳
#کجا_رفتی🥳🥳🥳


💗هوای خانه🏠چه دلگیر💔است...
تونیستیو👫🚫دل❤از زمانه📅سیر..است...
تو👈👦حال🙍این دلو❤نگاه👀
چرا...رفتی🚶چرا؟؟؟
من👈🙍چقدردلم❤دریاست💔😍

#کپی_به_شدت_ممنوع 😡😡
هرجا ببینم بدون منبع برخورد میکنم😡
@mohsenebrahimzadehoriginall


نظراتتون😍🤞
@narges14_fan_m


#خیال_تو
#پارت_سی
-نه خاله جونم🙃من تازه امشب میخواستم همتونو واسه شام ببرم بیرون🙃

*اخه عزیز دلم...

محسن نزاشت مامانم حرفشو بزنه😕

-خاله جون اما مما نداره باید بیاید😌...

*خب....

°خاله جون اره دیگه محسن جان راس میگه تازه باهم اشنا شده بودیم خب بزارید یکم خوش باشیم با نرگس جون🙃❤️

*خب باشه اما خیلی زیاد بمونم فقط ۲روز دیگه🙄

°هورااااا🥳🥳🥳🥳

محسن اروم گفت...
خودم موندگارتون میکنم😬😁
بعد اروم میخندید😕چرااااا؟؟؟

خلاصه دیگه موندیم....

°_° °_° °_° °_° °_° °_° °_° °_° °_° °_°
شب شده بود....

محسن رفته بود بیرون یه کاری داشت اونو انجام بده🤷‍♀🤗

وقتی اومد....

-هنوز که اماده نشدید🙁

°چرااا؟؟🤔

-خواهرم مگه نگفتم شبو شام بریم بیرون🤗

°اهاااا😯یادم اومد🥴

مهسان دستمو گرفتو بردم سمت اتاق😬

+مهسان مهسان صبر کن اخ دستم😩

°بیا چیزیت نمیشه😂

رفتیم اماده بشیم...




ادامه دارد...



Показано 20 последних публикаций.

34

подписчиков
Статистика канала