بریده از زمین و آسمان


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


خانه ام ابریست اما در خیال روزهای روشنم...
https://telegram.me/dar2delbot?start=send_0M82gwK

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


خیلی وقته که یه کتاب کامل نخوندم از پارسال کنکور بعدشم تابستون و برزخ نتایج بگیر تا الان و بلاتکلیفی. یه دفعه دلم شب یک،شب دو بهمن فرسی رو خواست قشنگ به نظر میاد


خیلی به تاریخ تولدی که تو شناسنامه نوشته اعتقادی ندارم آدما یه شب یه گوشه از اتاق "تصمیم" می گیرن آدم قبلی نباشن و منِ جدید رو به وجود میارن اونا به عواقبش واقفن اما می دونن که می ارزه؛ به هر حال "هرکه طاووس پسندد غم هندو ببرد" برای ما که پیش نیومد ولی امیدوارم یه روزی واقعا متولدشیم
از بحث اصلی دور نشم تولد کسیه که تو این مدت طولانی که توی کانالش هستم و مفتخرم که الان داخل کانالمه به یه چیز ایمان آوردم "معجزه واژه ها"
نازنین جانِ هاتفی کوچک تر از اونم که بخوام باهات احساس راحتی کنم امیدوارم این دفعه رو ببخشی تولدت خیلی مبارکا باشه💚


تو به من گفته بودی اگه خواستی چیزیو به کسی بگی تعلل نکن. دیر نشه یه وقت؛ پشیمون نشی از نگفتنش ؛اگر و ای کاش دنیاتو نگیره. کاش الان بودیو جواب حال بدمو می دادی ؛بودی تا بهت بگم دنیای پر از سکوت و ناگفته ها بهتر از دنیای نشد و نخواستن هاست. من یه بادکنک بودم که تنها دلخوشیش این بود که یه مدتی می تونه از ارتفاع بیشتری همه چیزو ببینه اومدو یه سوزن زد به من حالا من دیگه چی دارم برای دلخوشی. کاش بودی تا بهت بگم سیلی حقیقت خیلی درد داره خیلی...


تو یک قطره میان دریایی چرا باید از دست رفتن تو برای دریا ذره ای مهم باشد؟!


یادم بمونه ۹۸/۸/۷


خب برادر من مگه مجبوری فینگیلیش تایپ کنی که روزی ده تا سوتی این مدلی بدی

#میام_ترما_یا_نمیام_ترما؟😅


در تمام روزهایی که سعی کردم خودم را زیر نقاب پنهان کنم کمی از من به طرز مضحکی از نقاب بیرون می ماند مثل تلاش های ناشیانه ی پسر بچه ای که می توان پاهایش را از زیر تختی که برای فرار به آن پناه برده به وضوح دید...


نمی دونم شایدم من تو زندگی قبلیم یه جاده بی انتها بودم از اونجا که هیچ مقصدی آرومم نمی کنه...


چند لحظه انگشت شمار تو زندگیم بوده کمتر از انگشتای یه دست که خودمو کوچیک کردم "میم عزیزم" من از تمام لحظاتی که اصرارهای نابه جا کردم و تو تکه ای از خودتو گم کردی معذرت می خوام باشد که از این به بعد قدرتو بیشتر بدونم.


امشبو با یه آرزوی کوچیک تموم می کنم: کاش ببینمت دوباره خیلی زود...


اومده و به من می گه اگه بتونی مجازیارو حقیقی کنی کیا رو انتخاب می کنی؟ گفتم مجازیایی هستن که به صد تا حقیقی می ارزن و انقد زیادن که نمیشه نام برد ولی خب: آقای رایمون، ماری جوانا،سیم،فیبولا،وهم سبز، روباه دخت و...... و به قول سنایی "سخن را راه تنگ آمد نگنجد در سخن هرگز"


جریان اینو می دونین دیگه؟


#چیز_هایی_که_منم


من تو زندگی قبلیم موسیقی بی کلام بودم در عین سکوت پر از حرف...
@rozneveshtmimsin


روزی که بتونم کسیو پیدا کنم که اندازه بارون دوسش داشته باشم فرداش عکس کارت عروسیمو براتون می فرستم


در راستای صحبت ماری باید بگم من از صبح که پا می شم تا اون لحظه ای که می خوابم خط چشم دارم ینی پیش اومده که از لحاظ وضع روحی وخیم بودنو دیگه رد کرده بودم ولی صبحا خط چشم می کشیدمو غصه می خوردم امروز مامانم بهم گفت ببین به خدا من نمی خوام عاشقت شم پاشو پاک کن اینو چشت اذیت نشه


تو همین کلاس یه دفعه ای استاد رو به من گفت آینده چیه؟اصلا حواسم نبود اولین چیزی که به ذهنم رسید گفتم
به نظرم آینده اسم یه پناهگاهه که پناه می بریم بهش برای تبرئه کردن خودمون برای رهایی از عذاب وجدان کشتن امروز...


من تحمل می کنم تحمل می کنم اما بترس، بترس از روزی که برای من تموم بشی اون روز همین طور که رو به روت تو کافه نشستم ، قهوه می خورم و به جوکت با صدای بلند می خندم آروم بلند می شم ، می رم و دیگه پیدام نمیشه.آره از آدمای غیر منتظره زندگیت بترس.


برای یه کاری مجبور بودم دو هفته هر روز برم یه قسمتی از دانشگاه و خب یه نفرم بود اونجا که خیلی دلم می خواست ببینمش ولی تو کل این دو هفته نبود امروز روز آخری بود که رفتم و اتفاقا اونجا بود حیف که دیگه به هیچ بهونه ای نمیشه که برم...


می گفت هر جای دنیا گرفتار شدی خواستی نجات پیدا کنی خودتو رها نکن دست و پا بزن نگفتی شاید تو باتلاق گیر کرده باشم نگفتی اون طوری رهایی مرگ آسوده تریه برام...

Показано 20 последних публикаций.

75

подписчиков
Статистика канала