Репост из: بینش
خشنودان
📝 ابراهیم السکران
چیزهایی هست که درونم را شاد میکند، یکیاش صدای پیرانی است که ذکر خداوند را میگویند. نمیدانم چرا صدای تسبیحِ کهنسالان اینطور باعث شادی درونم میشود… احساس آرامشی زیبا که فضا را پر میکند، انگار هر چه صدای ناآرام و زشت است ما را رها میکند و میرود! همهی اینها هنگامی است که پیری «سبحان الله، سبحان الله» میگوید…
حتی احساس میکنم چیزی هست که برای بزرگداشت این تسبیح هر چه صدای آزار دهنده است را ساکت میکند. تسبیحی که با صدایی خسته از گذر سالها همراه است…
به ویژه اگر تسبیح گفتن این کهنسالان در پایان شب باشد. وقتی که میخواهند به نماز شب بایستند یا قرآن تلاوت کنند یا در تاریکی شب و پیش از اذان صبح در حال رفتن به مسجد هستند.
چیزی که همیشه توجهم را جلب میکرد این بود که همهی کهنسالان صالحی که ذکر خداوند را میگویند از نوعی «خشنودی درونی» عجیب و شگفت آور برخوردار هستند…
هیچ کهنسالان ذکرگویی را نمیشناسم مگر آنکه بر لوح روحش میتوان خوش طینتی و فراخدلی و خشنودی درونی را دید…
ادامهٔ مقاله:
https://binesh.cc/archive/404
📝 ابراهیم السکران
چیزهایی هست که درونم را شاد میکند، یکیاش صدای پیرانی است که ذکر خداوند را میگویند. نمیدانم چرا صدای تسبیحِ کهنسالان اینطور باعث شادی درونم میشود… احساس آرامشی زیبا که فضا را پر میکند، انگار هر چه صدای ناآرام و زشت است ما را رها میکند و میرود! همهی اینها هنگامی است که پیری «سبحان الله، سبحان الله» میگوید…
حتی احساس میکنم چیزی هست که برای بزرگداشت این تسبیح هر چه صدای آزار دهنده است را ساکت میکند. تسبیحی که با صدایی خسته از گذر سالها همراه است…
به ویژه اگر تسبیح گفتن این کهنسالان در پایان شب باشد. وقتی که میخواهند به نماز شب بایستند یا قرآن تلاوت کنند یا در تاریکی شب و پیش از اذان صبح در حال رفتن به مسجد هستند.
چیزی که همیشه توجهم را جلب میکرد این بود که همهی کهنسالان صالحی که ذکر خداوند را میگویند از نوعی «خشنودی درونی» عجیب و شگفت آور برخوردار هستند…
هیچ کهنسالان ذکرگویی را نمیشناسم مگر آنکه بر لوح روحش میتوان خوش طینتی و فراخدلی و خشنودی درونی را دید…
ادامهٔ مقاله:
https://binesh.cc/archive/404