#جلسات_نقد
🔹گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از جلسه نقد کتاب «تصوف ایرانی و عزاداری عاشورا»🔹
اثر محمد مشهدی نوشآبادی
ناقد: افشین داورپناه
قسمت 2
مشهدی نوشآبادی با بیان اینکه مهمترین کتابی که تاکنون درباره عزاداری وجود دارد «روضهالشهدا» است اظهار کرد: باید در نظر داشت که سنت روضه خوانی به نوعی سنت نقالی بوده و در تعزیه خوانی در صورت و معنا بسیاری از عناصر از جمله اسم اشخاص از کتاب روضهالشهدا گرفته شده است.
وی در پایان بخش نخست سخنانش گفت: آنچه که ماحصل این کتاب به ما نشان میدهد این است هیچ آیینی در ایران نبوده که عزاداریهای محرم آن را جذب نکند به طور مثال سنت سنگ زنی جذب آیینهای عزاداری شده است.
افشین داورپناه در ادامه این نشست در مقام ناقد اثر، با اشاره به ساختار ظاهری خوب کتاب بیان کرد: این کتاب صفحهآرایی، ویراستاری و چاپ خوبی داشته با این وجود عکس روی جلد آن میتوانست با توجه به اشارات فراوان تاریخی از عکسهای قدیمیتر استفاده شود چون عکس روی جلد کتاب به دوره معاصر برمیگردد و این اثر اساسا وارد این دوره نمیشود!
وی با اشاره به فرضیه اصلی این کتاب که آیینهای عزاداری را متعلق به سنت صوفیانه میداند یا اینکه عناصری بیان میکند که از فرهنگهای شرقی وارد تصوف شده، این گزاره را محل مناقشه دانست و بیان کرد: کتاب در تمامی فصول به نوعی به دنبال اثبات این موضوع است که صوفیه نقش اصلی در آیینهای عزاداری داشته است در حالی که حتی محتوای کتاب موید این فرضیه نیست.
این انسانشناس با تاکید بر اینکه در کنار تصوف گروههای مختلف دیگری به فربه شدن و تنومند شدن آیینهای عزاداری در ایران کمک کردهاند یادآورد شد: به طور مثال تاکید فقها بر سنت گریستن بر سید الشهدا و تاکید مکرر بر این موضوع نقش زیادی در این آیینها داشته است و هر چه به دوره معاصر نزدیک میشویم این نقش هم پررنگتر میشود.
وی در ادامه سخنانش به هم پوشانی سنت عرفانی با تصوف اشاره کرد و گفت: همواره گفته میشود که هر متصوفی یا صوفی مسلکی بر اساس نگرش عرفانی جهان را میبیند اما باید توجه داشت که از آن سو هر عارفی صوفی نیست.
داورپناه با بیان اینکه شاه نعمتالله ولی نخستین کسی است که نسخهای شیعی از تصوف ارائه میکند: تصوف تاکیدی در سخنان بزرگانش درباره سنت گریه کردن و تنومند کردن آیینهای عزاداری وجود ندارد و از همین منظر محل اختلافی است که آنها را مورد تخطئه قرار دهند که برای گریه کردن بر سیدالشهدا یا عاشورا احترامی قائل نیستند در صورتی این گونه نیست و با وجود احترام بسیار عرفا برای شهادت اما اعتقادی بر ایجاد مناسک برای آن ندارند.
به گفته وی، همچنین اگر در دوره پهلوی اول و دوم تاریخ تصوف را در استانهایی چون کرمانشاه، شیراز و ... مطالعه کنید میبینید که فرضیه کتاب که مناسک عاشورایی در بین صوفیه پررنگتر است زیر سوال میرود. اما سطحی از صوفیه وجود دارد که عامتر است و با توجه به رگههایی از عرفان و تصوف در آن میتوان آن را در فتوتنامهها و آیینهای سخنوری جستجو کرد.
معاون پژوهشی فرهنگی خانه کتاب افزود: یکی از مهمترین آیینهایی که در عاشورا و تاسوعا مورد توجه قرار میگیرد آیین سخنوری است البته این آیین بعد از دوره قاجار در سطح دراویش عامه بیشتر مطرح است پس بر همین مبنا این فرضیه کتاب که نقش صوفیه تا این حد در آیینهای عزاداری پررنگ است زیر سوال میرود.
داورپناه در ادامه با بیان اینکه کتاب مباحث جدی را دنبال میکند اما زمانی که به دوره قاجار میرسد به راحتی از آن عبور میکند افزود: ما در دورههای افشاریه، زندیه و قاجاریه انواع صوفیگری مانند درویشی را میبینبم و استانهایی مانند کرمان، اصفهان، شیراز و ... به خانقاه اصلی دراویش تبدیل میشود. این گروه از دراویش با عموم مردم سر و کار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت که عقبه فرهنگی این دراویش هم غیر ایرانی است و برخی از بزرگان متصوفه مانند خاکسار در هند پرورش یافتهاند. اما این کتاب از تمامی این مسایل به سرعت عبور میکند.
این انسانشناس در ادامه انتقاد دیگر خود را متوجه متناسب نبودن دادههای ارائه شده در کتاب با نتایج به دست آمده عنوان کرد و افزود: در کتاب کلی گویی شده است به طور مثال این گزاره که در کتاب درباره اهل فتوت بیان شده زیر سوال است و اساسا چه کسی میتواند بگوید که فتوت برای تودههای بی سواد کارکرد داشته است؟!
به گفته داورپناه، کتاب مجموعه خوبی را فراهم کرده و حتی برخی از عناوین فصول خود یک پژوهش مستقل را طلب میکند اما موضوع اصلی در اثر بسیار گسترده گرفته شده است در حالی که تصوف در ادوار تاریخی مختلف مانند قاجار، صفویه و ... میتواند موضوع مستقلی برای پژوهش باشد. بنابراین اگر موضوع کتاب محدودتر بود کار راحتتر میشد.
[ادامه 👇]
منبع:
http://yon.ir/Fc6ZN@sarvbooks