Internship Tips & Tricks


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


هدف این کانال، به‌اشتراک‌‌گذاری تجربه‌های مختلف از اینترنشیپ آکادمیک و همکاری کاری با خارج از کشور (چه حضوری و چه ریموت) هست.
لینک ارسال پیام برای قرارگیری در کانال:
@sharif_internship_admin

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


#سوئیس
#IAESTE #ZHAW
#حضوری

من دانشجوی کارشناسی مکانیک گرایش سیالاتم و می‌خوام تو این متن تجربه کارآموزی ۴ ماهه‌ام توی سوییس رو به اشتراک بذارم.

روند اپلای کردن
آیسته یه موسسه بین‌المللی تبادل دانشجوئه که توی کشورهای زیادی فعالیت داره، از جمله ایران. بچه‌های شریف کمتر با این موسسه آشنان چون شریف از دانشگاه‌های همکارش نیست و بیشتر با امیرکبیر، تهران و ... فعالیت داره. هر سال آیسته ایران لیست آفرهای اون سال رو توی سایتش منتشر می‌کنه. مرحله اول یه آزمون زبان از طرف آیسته ایرانه که سوالاتش مشابه GRE هست و به صورت تستی و آنلاین برگزار می‌شه. بقیه جزئیات رو می‌تونید توی سایت IAESTE ایران یا پیج اینستاگرامشون ببینید.
مزیت اصلی آیسته اینه که برای رشته‌های متنوعی آفر داره؛ از مهندسی‌های مختلف گرفته تا علوم پایه و تجربی.

تجربه کاری
من توی لب IEFE دانشگاه علوم کاربردی زوریخ (ZHAW) که کمپسش توی وینترتور هست، توی گروه تبرید کار می‌کردم. لود کاری مناسب بود و تسک‌هایی که بهم می‌دادند منطقی و معقول بود. هر جا هم که چیزی بلد نبودم، سوپروایزرم خیلی کمک می‌کرد و محیط کاری هم به طور کلی چیل بود. البته ساعات کاری رو باید منظم ثبت می‌کردم و گزارش کارامو می‌دادم. روی مرخصی و حضور منظم خیلی حساس بودند. بیشتر پروژه‌هاشون با شرکت‌های صنعتی بود و خروجی نهایی کارآموزیم خیلی مثبت بود، چون دید خوبی نسبت به پروژه‌های غیر آکادمیک پیدا کردم.

هزینه‌ها
برای ثبت‌نام آزمون زبان یه مبلغی حدود ۱۵۰ تا ۳۰۰ هزار تومان باید پرداخت کنید. بعد از قبولی توی آفر، یه هزینه اپلیکیشن فی از سمت آیسته مقصد هست که کشور به کشور فرق می‌کنه. برای سوئیس ۲۵۰ یورو بود که قبل از نهایی کردن اپلیکیشن باید نقدی پرداخت می‌شد. آیسته ایران هم یه مبلغ ریالی می‌گیره که نرخش سال به سال فرق داره؛ سال ۱۴۰۲ حدود ۶ میلیون تومان بود.
همه آفرهای آیسته حقوق دارند، ولی پرواز رو جدا باید حساب کنید. اگر مدیریت خوبی داشته باشید، هزینه پرواز با حقوق کارآموزی درمیاد، اما کار راحتی نیست. برای سوئیس، بعد از کسری‌ها حقوقم حدود ۱۸۰۰ فرانک بود. البته سوئیس کشور خیلی گرونیه، ولی این مبلغ هزینه‌های زندگی رو پوشش می‌داد و حتی می‌شد یه مقدار کمی هم پس‌انداز یا تفریح کرد.

تجربه کلی از سوئیس
سوئیس یه کشور آروم، منظم و قشنگه. کارآموزی تو سوئیس فرصت خوبی برای دیدن زیبایی‌های این کشوره، چون در حالت عادی سفر به سوئیس حتی برای اروپایی‌ها هم گرونه. اما وقتی اونجا ساکن باشید، خیلی کم‌هزینه و راحت می‌تونید جاهای مختلف رو ببینید.
از طرف دیگه، فرودگاه زوریخ پروازهای خوبی به بقیه کشورهای اروپایی داره و با اتوبوس هم می‌شه شهرهای نزدیک رو در حدود ۳ ساعت از کشورهای مختلف دید (مثل میلان🇮🇹، مونیخ🇩🇪 و استراسبورگ🇫🇷).
در کل، توصیه می‌کنم اگر دنبال اینترنشیپ هستید، خیلی درگیر رتبه و اسم دانشگاه نباشید. آیسته بعضاً آفرهای خیلی خوبی داره که شاید دانشگاه یا موسسه خیلی معروف نباشه، ولی براتون یه رزومه خوب و یه تجربه فراموش‌نشدنی رقم می‌زنه.

✈️ @sharif_internship


#سوئد
#KTH
#حضوری

خب KTH دانشگاه رنک ۱ سوئده، ولی programای نداره بابت اینترنشیپ، این‌طوری براشون تعریف شده که می‌تونید Research Assistant باشید و همین هم ویزای کاری می‌خواد، در نتیجه اگر می‌خواید به عنوان RA برید سوئد باید ویزای کاری بگیرید. ویزای کاری (کلا هر تایپ ویزایی) سوئد هم ریسکیه و به‌خصوص برای بازه‌های کوتاه ۲ ۳ ماهه ریجکت می‌کنن. استاد من هم به من قرارداد داده بود، حقوق من طبق قرارداد ماهانه تقریبا معادل با ۳ هزار یورو بود و کاملا یک contract برام فرستادن.

خب برای این‌که حقوق بگیرم باید ویزای کاری می‌داشتم که طبق سایتشون ۳ ۴ ماه حداقل طول می‌کشید جوابش بیاد و ریسکی بود برای من. وقت هم نداشتم اون‌قدر صبر کنم. من درخواست کردم که بدون ویزای کاری، مثل بچه‌های دیگه که آلمان و سوئیس اینترنشیپ رفتن بیام منتها تحقیق کردیم و دیدیم بخاطر قوانین سخت مالیاتی که دارن (حتما باید رو درآمد، مالیات بخوره) اجازه چنین حالتی رو نمی‌دن. یک حالتی اما وجود داشت که به صورت visitor برم و هزینه‌ی پرواز و خونه رو خودشون پرداخت کنن و این‌طوری ویزام دیگه ویزای کاری نباشه و ویزای شنگن تایپ c باشه. همین حالت رو انتخاب کردم که بتونم برم و هیچ ایده‌ای درباره‌ی مشکلات ویزای بعدش نداشتم. البته اونم با کلی دردسر چون HR هاشون شدیدا اذیت می‌کردن. سر ویزا هم من نمی‌دونستم که دولت سوئد شدیدا با ایران بده و اصلا ویزا نمی‌ده جدیدا. من و ۴ نفر دیگه که این مدلی می‌خواستیم پیش استادهای مختلف اون‌جا اینترنشیپ بریم ویزامون کاملا الکی ریجکت شد. البته تو سفارتش هم هرکس رو دیدیم دستش ریجکشتن لتر بود و یه نفر هم ندیده بودیم ویزای شنگن رو گرفته باشه.

من و دوستان اعتراض زدیم، بعدش یه دور دیگه ریجکتمون کردن. یه بار دیگه باز هم اعتراض زدیم که این سری همه دوباره ریجکت شدن و من به طرز عجیبی موافقت شد با اعتراضم. البته ۱ ماه و خرده‌ای هم گذاشته بود از بازه‌ای که باید می‌رفتم و این مدتی که داشتم اعتراض می‌زدم و منتظر نتیجه بودم، هزینه‌ی خونه و باقی مواردی که برام پرداخت می‌کردن هم داشت هدر می‌شد بابت همین فرآیند ویزا؛ عملا داشتن پول خونه‌ی خالی رو می‌دادن و نمی‌تونستن قرارداد اجارش رو فسخ کنن. خونه داخل فضای خوابگاه دانشگاه (که فکر کنم جزو گرون‌ترین جاهای سوئد بود) هم بود. یک خونه‌ی ۶۰ متری با آشپزخونه و همه‌چی. فضای Lab هم که اساتید کامپیوتر و برق یک سری‌شون اون‌جا بودن، خیلی مجهز بود. همه‌ی امکانات، داخلش بود و حتی مثلا ۳ وعده‌ی غذایی رو همون‌جا می‌شد داشت و خیلی غذای آماده و میوه‌ و شیر و باقی امکانات فراهم بود. قهوه ساز شبیه لابی خودمونم داشت که پولی نبود.

درباره‌ی خود تجربه‌ی حضورم در اون‌جا بخوام بگم، به نظرم تجربه‌ی خیلی خوب و ارزشمندی بود. استادم هم خیلی آدم خوبی بود ولی متاسفانه بچه‌هایی که ایمیل زده بودن به استادم و بعضی استادهای اون‌جا، پاسخی که گرفتن این بوده که بابت همین مشکلات ویزای ایرانی‌ها و هم دلایل امنیتی (HRهاشون خیلی حساس بودن به ایرانی بودن و شریفی بودنمون)، ریسک دانشجوی ایرانی گرفتن بالاست و این ریسک رو احتمالا نکنن دیگه و اینترن حضوری دیگه نمی‌گیرن. اون‌جا هم HRها خیلی به استاد من می‌گفتن که نباید به ایرانی‌ها دسترسی داد و نباید بهشون آموزش داد، اما خب پاسخ استادم این بود که ایشون برای ما داره کار می‌کنه، نه اینکه آموزش دریافت کنه. HR اون دپارتمان حتی گفته بود اینا ایرانین میتونن دانشی که بهشون انتقال بدین رو تو مسائل نظامی استفاده کنن و برامون مسئولیت داره؛ استادم داشت شاخ در می‌آورد سر حساسیت‌هاشون. سر دسترسی دادن به سرور هم کلی اذیت کردن ولی در آخر به کمک استادم کنار اومدن با این قضیه هم. فکر کنم الان نسبت به فیلد AI حساسیت‌شون ۱۰ برابر شده باشه و چیزی که من می‌گم برای تابستون سال پیش بود.

برای تجربه‌ی حضوری همین‌طور که گفتم، ریسک و دردسر واقعا زیاد بود که دیگه خود استادها هم فکر نکنم دیگه مایل باشن حضوری بگیرن، ولی برای تجربه‌ی ریموت می‌تونین ایمیل بزنید. البته رشته‌های safe. یک پیشنهاد دیگه هم این‌که به نظرم برای چندتا استاد با هم ایمیل نزنید. اون‌جا استادها خیلی نزدیک به هم کار می‌کردن و با هم در ارتباط بودن و این‌که به چندتاشون با هم ایمیل بزنید با محتوای متفاوت، شرایط رو منفی می‌کنه. یک مورد دیگه هم این‌که سر AI و شبکه حساس بودن، شاید برای Software Engineer راحت‌تر اکسپت کنن و البته ریموت باهاتون کار کنن و دوستان تجربه‌ی ریموت خوبی برای این فیلد داشتن.

✈️ @sharif_internship


#آمریکا
#Colorado
#ریموت

درباره این تجربه اینترنشیپم بخوام بنویسم، اول از همه باید بگم که خیلی اتفاقی کلا پیش رفت همه چیز. من اول برای یک استاد دیگری ایمیل زده بودم در آمریکا و تجربیاتم رو گفته بودم. بعدش اون استاد گفت در حال حاضر خیلی پروژه‌ی باز داره و یک استاد دیگر بهم معرفی کرد که تازه استاد شده بود و دوستش هم بود و پوزیشن خالی داشت. برا همین به این استاد جدیده ایمیل زدم و گفتم که فلانی شما رو معرفی کرده. فکر کنم دلیل اصلی جواب گرفتنم هم همین قسمت متن ایمیلم بود. یعنی واقعا ایمیل‌ها رو می‌خونن انگار اساتید ولی نیاز داره یک بخشی باشه که جلب‌شون کنه جواب شما رو بدن. بعد از یکم رد و بدل ایمیل‌های مختلف درباره‌ی میزان علاقم به مسائل مختلف و تایم خالیم، قرار شد بریم میت و یک interview داشته باشیم.

از این‌جا دیگه شروع شد عملا کار ما. اول از همه تو interview یکم درباره career path و خواسته‌ام از دنیای ریسرچ و اپلای پرسید. این‌که آیا می‌خوام آمریکا اپلای کنم یا هدفم جای دیگری‌ست. بعدش هم یکم سوال technical پرسید و بعدش هم ازم خواست ایده‌های مختلفی که می‌شه روی یک مسئله، پیاده‌سازی کرد رو بگم و حالت brain storm داشت جلسه یک ربعی. آخرش ازم پرسید چه پروژه‌هایی دوست دارم و چقدر می‌تونم وقت بذارم. در واقع این‌طوری گفت که اگر می‌خوای زود نتیجه بگیری و در عین حال با من کار کنی، باید یک ایده‌ی جدید خودت بزنی چون سخته join کردن یکی به یک تیم در حالتی که تازه باهاش آشنا شدم و حضوری هم نمی‌بینمش تو آزمایشگاه، برای همین باید ایده‌ای بزنی که زود به preprint تبدیل بشه و در ادامه شانس بالایی برای acceptance هم داشته باشه تو کنفرانس‌های رنک A و A* فیلد. خب انقدر راحت نیست این کار ولی یک سری ایده خودش پیشنهاد داد که کسی رو نداشته روشون کار کنه و برای همین می‌شه روی اون‌ها کار کرد.

بعد از جلسه بازم یکم ایمیل رد و بدل شد و کار شروع شد. خوبی ریسرچ ریموت اینه که می‌تونی هر زمانی که خودت می‌خوای روی پروژه وقت بذاری. برای همین تسک‌ها که مشخص می‌شد تو جلسات و ایمیل‌ها، من برنامه‌ریزی می‌کردم یه طوری تا ددلاین برسونم. به نظرم تجربه‌ی خود استادم و این‌که full time در حال ریسرچ بود خودش و واقعا پیگیر بود خیلی تو مسیر کمک کرد. برخلاف انتظارم کار ما هم تبدیل به preprint شد و منتظریم نتیجه بیاد. پیش‌روی کار کلا این‌طوری بود که یک سری جلسه بود مباحثه درباره روندهای مختلف و نیازمندی‌های پروژه، بعد تسک مشخص می‌شد و هر کسی یه بخشی از تسک‌ها رو هندل می‌کرد تا جلسه‌ی بعدی. بعدش هر کسی باید گزارش کار می‌داد تو Slack و هر ۳ روز هم یک آپدیتی باید داده می‌شد که هماهنگی صورت بگیره.

پیشنهاد می‌کنم اگر وقت خالی و حوصله‌ی ریسرچ از ۰ رو دارید، با دانشگاه‌های آمریکا ریموت کار کنید. البته ممکنه خیلی از اساتید ایمیلتون رو ایگنور کنن. من بالای ۴۰ تا ایمیل زدم که بالاخره به این‌جا رسید و شانس هم تاثیر زیادی داشت.

خیلی از ریسرچ‌های خارجی، چالش‌های Programming و مسائل پیاده‌سازی دارن. اگر توانایی کدزنی بالایی دارید، راحت پوزیشن گیرتون میاد با پروژه‌های قبلیتون. سعی کنید تو ذهن خودتون اول مشخص کنید دنبال چی هستید و بعد برای همون ایمیل بزنید و تجربه‌هاتون رو خوب present کنید. من مصاحبه‌هایی که رفتم و ریجکت شدم، اکثرا فیدبکشون بهم این بود که این پوزیشن به ساختمان کارها و CV من نمی‌خوره و بهتره reconsider کنم درباره‌ی مسیر مورد نظرم. این‌جایی که اپلای کردم اما دقیقا مشابه کارهای قبلیم بود و ایده داشتم و می‌تونستم ایده جدید بزنم. در واقع allignment کارم با استاد به کارم اومد، وگرنه معدل بالاتر از من براشون اپلای کرده بودن به نظرم و آدم بهتر از من خیلی بود.

تو خود کار، خیلی وقت‌ها conflict پیش میاد بین خروجی شما و خواسته‌ی استاد و باقی اعضای تیم. سعی کنید اون جاها خودتون رو کنترل کنید و عصبانی نشید. یکی از این جلسات ممکن بود به خاطر اشتباه من، کل اینترنشیپم کنسل بشه و به خاطر صبوری استادم واقعا کنسل نشد. اینو خواستم آخر از همه بگم که تاکید بیشتری روش بکنم. ریزتر هم بخوام بگم، پارامترهای مدل یکم متفاوت بودن با خواسته‌ی اولیه‌ی مسئله و ددلاین هم نزدیک بود و تشنج بالا بود.

مورد آخر هم این‌که پیشنهاد می‌کنم تجربیات آدم‌های مختلف رو بشنوید، مخصوصا هم‌فیلدهای خودتون. تجربیات خودتون رو هم به اشتراک بگذارید، مخصوصا تجربیات technical، خیلی کمک می‌کنه.

✈️ @sharif_internship


🔻 کانال به اشتراک‌گذاری تجربیات اینترنشیپ

💬 در کنار مقاطع تحصیلی عادی دانشگاهی، معمولا فرصت‌های جذاب کارآموزی تحقیقاتی و تجربیات کاری تابستانه اغلب برای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد ترتیب داده می‌شود که بسیاری از این فرصت‌ها امکان گذراندن تابستان در خارج از کشور را فراهم می‌کند.

🗣 کارآموزی تحقیقاتی تابستانه چیست؟ این کارآموزی‌ها توسط اساتید و دانشگاه‌ها طراحی شده و بابت اون‌ها، دانشجوها به دانشگاه‌های مختلف که در فضای متفاوتی نسبت به دانشگاه خودشون هست، مدتی می‌روند و به ریسرچ می‌پردازن. در این دوره‌های ۲ تا ۳ ماهه، دانشجوها به تحقیق و پژوهش در حوزه‌های تخصصی خود می‌پردازند. خبر خوب اینه که این فعالیت‌ها معمولا با تأمین مالی همراهند و شرکت‌کنندگان می‌تونن هزینه‌های زندگیشون رو از این راه تأمین کنند.

⏺ به دلیل اهمیت تجربیات کسب شده در این دوره‌ها، ما تصمیم گرفتیم این کانال را برای به اشتراک‌گذاری تجربیات اینترنشیپ‌های حضوری و ریموت در حوزه‌های آکادمیک و حرفه‌ای راه‌اندازی کنیم.

🎙 روابط عمومی کانال:
🚀 @sharif_internship_admin

🎲 لینک ارسال پیام ناشناس برای قرارگیری در کانال:
🚀 https://t.me/TruAnonBot?start=chat-84CXJNJ8H1ECdgUC6dj9

✈️ @sharif_internship


#اتریش
#ISTA
#حضوری

روند اپلای کردن
شما می‌توانید با دو عنوان مختلف در ISTA به عنوان اینترن فعالیت کنید.
عنوان اول که اکثرا می‌شناسند ISTern هست که فرم مشخص داره و ددلاینش هم جزو آخرین ددلاین‌های اینترنشیپ‌ها است. شما فرم رو مثلا هر فرم دیگه‌ای با CV و SOP و transcript پر می‌کنید، 1 تا نهایتا 3 ریکام هم نیاز دارید. در نهایت اساتید مربوطه رزومه‌ها رو بررسی کرده و تعدادی را انتخاب می‌کنند و ایمیل می‌زنند و در صورت توافق، استخدام می‌شید. نکته قابل توجه اینه که فاند دریافتی ایسترن‌ها زیاد نیست (1100 یورو در ماه) که هزینه سفر رو تقبل می‌کنند اما سکونت و ... با خودتونه، میشه باهاش زندگی کرد ولی سیو خاصی نخواهید داشت.
عنوان دوم Scientific Intern هست که برعکس ایسترن‌ها صرفا مربوط به تابستون هم نیست و هر بازه‌ای از سال میشه تا سقف 1 سال این قرارداد رو بست. اینجا استاد به طور مستقیم شما رو قبول میکنه و فاندی که به شما داده می‌شه از گرنت خصوصی استاده (فاند ایسترن‌ها رو دانشگاه متقبل می‌شه). این فاند معمولا مقدارش بیشتره و برای به دست آوردن این اینترنشیپ بهترین راه ارتباط مستقیم با خود استاد به صورت ایمیل یا ...است. (راحت هم جواب نمی‌دن)
من به طور خاص اینجا شانس آوردم و با وجودی که از طریق فرم اپلای کردم، استادم من رو از برنامه ایسترن‌ها خارج کرد و به عنوان اینترن قبول کرد.

سطح تحقیقات
موسسه ISTA اساتید کمی داره که خیلی از اون‌ها در فیلد خودشون آدم‌های بسیار حرفه‌ای و باارتباطی هستند و روی پروژه‌های خفن و جالبی کار می‌کنند و مقالاتشونو به بهترین کنفرانس‌ها می‌فرستند و از این نظر مقصد خوبی است. (مشخصا به شرطی که استادی که باهاش کار می‌کنید خفن باشه)

امکانات دانشگاه
ایستا یک موسسه کوچک در نزدیکی وین هست که در کل 4 5 تا ساختمون بیشتر نداره. (قراره که در سال‌های پیش‌رو سایزش دو برابر شه) با توجه به سایز کوچکش امکانات بدی نداره که شامل کافه، کافه‌تریا، بیلیارد، وسایل ورزشی، باشگاه و ... می‌شه و انتظار امکانات عجیب و غریبی که بعضا تو کشورهای آسیای شرقی دیده می‌شه رو نمی‌شه داشت. یک اتوبوس رایگان هم وجود داره که مداوم بین ISTA و وین جابه‌جا می‌شه.

سکونت
خانه‌های جدید و قدیمی کمپس، guest house در کمپس و خوابگاه در وین، انتخاب‌هاییه که معمولا ISTA بهتون می‌ده که قیمتشون از 500 تا 700 در ماه متغیره. (بسته به اینکه کدوم‌ها جا دارن ممکنه انتخاب محدودتر باشه) اما شما می‌تونید با کمی زرنگی، خونه یا خوابگاه‌های ارزون‌تر هم در وین پیدا کنید، البته باید حواستون باشه که وین شهر بزرگیه و هرجایی از وین شاید مکان مناسبی نباشه.

وین و اتریش
طبق نظر اکثر کسایی که اروپا رو گشتن، وین حداقل یکی از 3 شهر خیلی قشنگ اروپاست. از نظر من هم قطعا برای سفر یکی از بهترین شهر هاست و برای زندگی شاید بهترین شهر کل اروپا باشه. شهر پر از ساختمون‌های قدیمی و تاریخی عظیمه و در عین حال یک شهر بزرگ و پرجمعیت و زنده‌ست، چیزی که شاید در اروپای غربی به ندرت دیده شه. از طرف دیگه شهر امن و قانون‌مندیه و نسبتا تمیز هم هست. شاید برای مثال سوییس تمیزتر و قانون‌مندتر باشه ولی بزرگی و زنده بودن وین به خصوص در شب باعث میشه که در کل به نظرم بهترین شهر اروپا برای زندگی باشه.

✈️ @sharif_internship


#سوئیس
#EPFL
#حضوری

من یک پیام دیگه بعدا درباره این تجربه‌م می‌نویسم.

اما خواستم قبلش بگم که EPFL خیلی شرایطش با باقی دانشگاه‌ها متفاوته. اولا اساتیدش ریموت کار نمی‌کنن و احتمالا اگر ۲۰۰ تا ایمیل هم بزنید، ۴ ۵ تا جواب می‌گیرید که اون‌ها هم ریجکتی هستند. چون کلا با فرم پیش می‌برن و برنامه‌ی Summer @ EPFL معروف هست.

نسبتا براساس معدل هم sort می‌کنن افراد رو و بعدش دعوت به مصاحبه می‌کنن و اون‌جا اگر تجربه ریسرچ و مقاله داشته باشید، به سودتون می‌شه و شانس قبولیتون می‌ره بالا.

مهم‌ترین مورد هم به نظرم این‌که دختر بودن این‌جا به سودتونه و نمی‌دونم چرا ولی rate قبولی دخترها در EPFL خیلی بالاتره. شاید حتی معدل پایین رو هم تا حدی جبران کنه و اون sort رو به هم بزنه. من حسم اینه دخترها با هم مقایسه می‌شن این‌جا و پسرها هم با هم چون قبولی‌ها خیلی نسبت به هم عجیبن در مقایسه با دانشگاه‌های دیگه.

فرم رو که پر کردید، بد نیست به استاد/استادهای مورد علاقتون ایمیل بزنید ولی خیلی form based انتخاب می‌شه EPFL و کار دیگری بعید می‌دونم از دستتون بر بیاد جز فرم پر کردن.

البته یک program دیگه به اسم E3 هم داره EPFL که چون تعداد قبولی‌های ایرانی در اون خیلی کمه، اطلاعات خاصی از اون ندارم.

✈️ @sharif_internship


#معرفی
#کانال‌شخصی

در ادامه‌ی معرفی کانال‌های شخصی افراد با موضوع اینترنشیپ، کانال افرادی که در رشته‌های متفاوت نسبت به مهندسی کامپیوتر تحصیل می‌کنند را نیز معرفی خواهیم کرد.

یکی از این کانال‌ها، کانال مهدی سلیمان‌زاده ورودی ۹۹ مهندسی مکانیک هستش که همین تابستون اینترنشیپ حضوری در دانشگاه HKUST هنگ کنگ هست و در این کانال هم از همین تجربه می‌نویسد.

لینک کانال:
https://t.me/gonghonk

✈️ @sharif_internship


#هنگ‌کنگ
#DKU
#ریموت

درباره CUHK و HKUST یک سری پیام تو کانال گذاشته شده، اما به دانشگاه DKU اشاره نشده برای همین من این تجربه که شاید خیلی نسبت به باقی تجربه‌ها متفاوت نباشه رو می‌نویسم.

کلا دانشگاه‌های هنگ کنگ خیلی fund در زمینه ریسرچ خرج می‌کنند. هر ساله تابستون‌ها دانشگاه‌هاشون پوزیشن Research Assistant باز زیادی دارند و هم پوزیشن PhD و هم پوزیشن Visiting Intern دارن عملا و دانشجوهای زیادی رو می‌تونن بگیرن.

دانشگاه DKU نسبت به CUHK و HKUST نسبتا سطحش پایین‌تره و سابقه اساتیدش هم کم‌تره. خیلی وقتا دانشجوهای این دانشگاه، دانشجوهای قدیمی CUHK و HKUST هستن که در حد فشار کاری نمی‌تونستن ادامه بدن و یا فارغ التحصیل شدن و یک جای پایین‌تر استاد شدن همون ابتدای کار.

کار من باهاشون این‌طوری بود که مقاله یکی از اساتیدش رو می‌خوندم، ایمیل زدم فیدبک دادم درباره مقاله و یک سری سوال پرسیدم، یک میت باهام ست کردن و تو اون میت بهم پیشنهاد کاری شد از این بابت که پوزیشن خالی داشتن استادی که بهش ایمیل زده بودم و آدم مناسب برای اون پوزیشن پیدا نکرده بود.

یک نکته دیگه هم اینه که این اساتید اکثرا خیلی کانکشن‌های زیادی با اساتید خارجی دارن. حالا ممکنه مثلا ریسرچ مشترک انجام داده باشن یا صرفا تو کنفرانس‌ها همو دیده باشن، از این بابت ایده‌های مشترک زیادی هم دارن و معمولا پروژه‌ی باز رو میزشون دارن، برا همین پوزیشن هم دارن و راحت می‌تونید شروع به کار کنید باهاشون.

این‌جا هم این‌طوری بود که ۳ تا پروژه‌ی بازش رو برام تعریف کرد، من انتخاب کردم و به گروه WeChat اون پروژه اد شدم و جلسه هفتگی ست شد. تسک‌محور پیش رفت در ادامه و بیشتر بخش Programming رو نمی‌تونستن ساپورت کنن خودشون و می‌خواستن افرادی که به تیم عضو می‌شن، کد بزنن تا هر بخش دیگری، برای همین من هم در طراحی مدل و پیاده‌سازی featureهای مورد نظرشون کمک کردم و این پروژه هم در ۲ ماه به خروجی انجامید.

نکته‌ی آخر این‌که پوزیشن حضوری هم داشتن و پوزیشن حضوری پیشنهاد شد به من ولی چون هم دیر بود برای ویزا گرفتن و هم مطمئن نبودم نسبت به شرایط DKU، ترجیح دادم ریموت باشه این پوزیشن. امسال یک تعدادی از بچه‌ها حضوری رفتن این دانشگاه و می‌تونید ازشون بپرسید و تجربه‌ی حضوری اون‌ها رو اولویت قرار بدید.

✈️ @sharif_internship


#معرفی
#کانال‌شخصی

در مسائل مربوط به اینترنشیپ و ریسرچ با کشورهای خارجی، تجربه‌های شخصی خیلی متفاوت هستند. قبلا یک رویدادی در دانشکده به نام اینترتا هم وجود داشته که افراد از همین تجربه‌های شخصی‌شون می‌گفتند و صحبت می‌شده.

اما خلاصه کردن تجربیات شخصی در ۱ پیام، یا حتی ۲ ۳ پیام، تقریبا ناممکن هستش. از اون‌جایی که خیلی وقت‌ها اتفاقاتی که میفته رو هم نمی‌شه پیش‌بینی کرد و واقعا تجربیات متفاوت و خاصی شکل می‌گیرند، خیلی عادیه که افراد خیلی زیاد تجربیات متفاوت هر ساله کسب کنند از اینترنشیپ‌های مختلف و بخوان درباره‌ی اون‌ها صحبت کنند.

از این رو، کانال‌های پابلیک شخصی افراد که منحصر به تجربیاتشون در زمینه‌ی اینترنشیپ هستش رو هم این‌جا معرفی خواهیم کرد.

یکی از این کانال‌ها، کانال مهدی لطفیان ورودی ۹۹ مهندسی کامپیوتر هستش که تجربه‌ی اینترنشیپ حضوری در دانشگاه CUHK هنگ کنگ، دانشگاه HEIG-VD سوئیس و دانشگاه ISTA اتریش را دارد.

لینک کانال:
https://t.me/TheOldIntern

✈️ @sharif_internship


#هنگ‌کنگ
#CUHK
#حضوری

از اون‌جایی که قبلا یک متن دیگه درباره CUHK تو کانال گذاشته شده، من سعی می‌کنم به موارد دیگه و متفاوت نسبت به اون متن اشاره کنم و تجربه‌ی شخصی خودم رو بگم.

اول این‌که CUHK و HKUST کشور هنگ کنگ جزو دانشگاه‌های خوب دنیا هستن. واقعا کیفیت ریسرچی که اون‌جا در گروه‌های ریسرچ‌شون انجام می‌شه، بالاست. امکانات‌شون خیلی خیلی خفنه و هزینه‌ی زیادی می‌کنن. حقوق خوبی هم می‌دن. برای مثال می‌تونید ببینید که کلی phd از سراسر دنیا از جمله چین و هند دارند و رقابتشون بالاست.

تجربه‌ی من این‌طوری بود که ایمیل زدم به استادهایی که تو HKUST و CUHK مدنظر داشتم. فکر کنم ۳ یا ۴ تا بودن. ۳ تاشون اکسپت دادن و گفتن صحبت کنیم. من تجربه‌ی قبلی ریسرچ و چاپ مقاله رو هم داشتم برا همین مستقیما راجع به کاری که می‌خواستن انجام بدم باهام صحبت کردن هر کدوم. نهایتا اونی که بیشتر به کارم می‌خورد و تیم بهتری داشت رو انتخاب کردم و قرار شد حضوری برم.

چندتا نکته‌ی خیلی مهم این وسط بود که لازمه به اون‌ها اشاره کنم.

۱. یکی‌ش قانون ۹۰ روز دانشگاه CUHK و کلا هنگ کنگ، این قانون این‌طوریه که شما باید نام‌تون در سامانه‌ی دانشگاه ۹۰ روز قبل از این‌که حضوری پاتون رو می‌خواید بذارید تو کشور هنگ کنگ، ثبت بشه. یعنی چی؟ یعنی اگر شما می‌خواید مثلا ۱ تیر هنگ کنگ باشید، باید حتما ۱ فروردین استاد اوکی داده باشه و یک سری داکیومنت‌ها رو ارسال کرده باشید که نام شما ثبت شده باشه. البته ممکنه یکی دو هفته تخفیف بدن ولی این قانون به هر حال هست.

۲. یکی دیگه‌ش این‌که هنگ کنگ پول خوبی می‌ده. شما می‌تونید خونه بگیرید احتمالا و مشکل نشه براتون. اما حواس‌تون باشه که روی خوابگاه حساب باز نکنید مشابه کشورهای اروپایی و ممکنه چند روز اول سر سکونت دردسر داشته باشید. چون به نظر هنوز تو سیستم‌شون، internها رو staff سیو می‌کنن و نه student، نمی‌تونن خوابگاه بهتون بدن و شرایطش متفاوته. البته تابستونی که ما رفتیم یک سری اساتید هماهنگ کرده بودن و خوابگاه دادن به همه‌ی بچه‌ها ولی خب این چالش ممکنه پیش بیاد اگر استادی نیاد و کاری نکنه.

۳. کار من قبل از این‌که برم اون‌جا شروع نشده بود. ایمیل خود دانشگاه رو زمانی که رفتم اون‌جا بهم دادن و زمانی که برگشتم هم ازم گرفتن. منتها نکته‌ی اصلی اینه که دسترسی به سرور و باقی دسترسی‌ها رو زمانی شما دارید که اون‌جا هستید! پس برنامه‌ریزی کنید تسک اضافه نداشته باشید اون‌جا و هر چی هست رو این‌جا تموم کنید و با خیال راحت برید اون‌جا. من ۲ هفته‌ی اولی که اون‌جا بودم، هنوز کار باقی‌مونده داشتم و متاسفانه اون تایم رو خوب استفاده نکردم برای ریسرچم و یکی از پروژه‌هایی که بهم پیشنهاد شده بود رو نتونستم کاری بکنم براش و قبول نکردم، در حالی که هم fund اضافه‌تر بابت اون پروژه بهم پیشنهاد شده بود و هم امکانات خیلی بیشتر.

۴. دانشگاه CUHK اتوبوس داره داخل دانشگاه و یک application داره که مشخص می‌کنه هر اتوبوس دقیقا چه زمانی میاد و می‌ره و کجاها می‌ره. شما سر حمل و نقل تو هنگ کنگ احتمالا خیلی کم مشکل بخورید. البته دلیلش هم اینه که حمل و نقل عمومی همه‌جا هست و قیمت Uber خیلی بالاتر از حمل و نقل عمومی هستش. برا همین همه هم از حمل و نقل عمومی از جمله مترو و اتوبوس استفاده می‌کنن. کلا همه این چیزاشون سیستماتیک هستش و کلی application موبایل دارن برا اینا. هیچ‌وقت مشکل نمی‌خورید اگر گوشی‌تون شارژ داشته باشه.

۵. یک سری فرصت از جمله خرید لوازم به قیمت خیلی خوب یا تخفیف‌های مختلف هستش که این‌ها رو هم حتما دریابید. مهم‌ترین نکته‌ی اینترنشیپ حضوری به نظر من اینه که شما باید سعی کنید از همه‌ی جنبه‌های سفر استفاده کنید. اگر همش ریسرچ کنید یا درس بخونید، بعدا پشیمون می‌شید که استفاده نکردید از اون فرصت‌ها. یکی‌ش هم همینه. قیمت یک سری کالاها از جمله لباس‌ها و لوازم الکترونیکی داخل هنگ کنگ خیلی خوبه و از روز اول اگر برنامه‌ریزی کنید خیلی خوب می‌شه براتون. یک مثال می‌زنم. یک لپ‌تاپی بود اون‌جا که قیمتش نسبت به قیمت فروش ایران، ۵۰ میلیون تومان کمتر بود. و البته نکته این بود که قیمتش در ایران ۱۵۰ میلیون تومان بود و در هنگ کنگ، ۱۰۰ میلیون تومان.

۶. دانشگاه‌های هنگ کنگ هر ساله یک سری فرم ریلیز می‌کنن، اون‌ها رو حتما پر کنید. شانس ایرانی‌ها زیاده و همیشه ایرانی‌های زیادی تابستون‌ها می‌رن هنگ کنگ. چندتا استاد ایرانی هم هستن اون‌جا که هر تابستون یک تعدادی اینترن ایرانی می‌گیرن.

۷. این کانال هم که تو پیام HKUST گذاشته شده بود رو ببینید برای tipهای مربوط به زندگی در هنگ کنگ، خیلی به کار میاد.

اگر سوالی داشتید تو کامنت‌ها بپرسید. خیلی چیزها هست که فرصت نمی‌شه بهشون اشاره کرد در یک متن ولی بهش برخواهید خورد و می‌تونید از قبل خودتون رو براش آماده کنید.

✈️ @sharif_internship


#انگلیس
#University_of_Imperial_College_London
#ریموت

اگر بخواهم از تجربه خودم بگم این‌طور بود که تقریبا از اواسط اردیبهشت شروع کرده بودم به ایمیل زدن به اساتید مختلف دانشگاه‌هایی که رنک‌شون زیر ۵۰ بود، چون که اردیبهشت‌ماه بود عملا آپشن Internship حضوری منطقی نبود و از اساتید توی ایمیل‌ها فقط می‌شد درخواست کار به صورت ریموت رو کرد. یکی از خوبی‌های ریموت کار کردن اینه که خیلی دستت برای ایمیل زدن به استاد و دانشگاه خوب انتخاب کردن بازه، یعنی اصلا نگرانی این وجود نداره که مثلا من به یک استاد تو آمریکا ایمیل بزنم فرآیند ویزاش چی‌ می‌شه یا امکان حضور ندارم، معمولا استادها هم با Intershipهای ریموت راحت‌تر کنار میان.

طوری هم که ایمیل زدم این شکلی بود که یه داک از لیست تمام استاد‌های که مدنظر بود از ۶ و ۷ تا دانشگاه جمع کردم، حدود ۵۰ تا فکر کنم شده بود. ۱۰ از این‌ها فیلدشون خیلی جذاب‌تر بود و یک جورایی جزو دسته favoriteها می‌شد :) اون‌هایی که مهم نبودن رو به صورت تمپلت ایمیل می‌زدم و اون‌هایی که مهم بودن رو یک اشاره‌ای تو ایمیل به اون مقاله‌های قبلی‌شون که بولد بود، می‌کردم. در نهایت یکی‌ از استادهای Imperial College London که ایرانی هم بود، اوکی داد و کار از اواسط خرداد شروع شد.

این نکته رو هم این وسط بگم که کلا چه استاد‌های ایرانی و چه دانشجو دکترهای ایرانی مشغول اون طرف خیلی جدی‌تر ایمیل‌هاتون رو می‌بینن و خیلی شانس بیشتری دارین اگر به یک ایرانی ایمیل بزنین برای Internship. البته این رو هم باید بگم که این وسط یه سری استثناها هم پیدا می‌شن.

تیمی که داشتیم روی پروژه کار می‌کردیم یک گروه سه نفره از شریف بودیم و دو تا دانشجوی دکترا خود امپریال کالج. از اونجایی که پروژه محوریت اصلی‌اش کار روی زبان فارسی بود و باید نمونه کاری که اون‌ها تو زبان انگلیسی رو انجام داده بودن انجام می‌دادیم، برای همین کار اصلی عملا با گروه سه نفره خودمون بود اما حضور و انتقال تجربه دانشجوهای دکترا در جلسات هفتگی‌ به نظرم خیلی مفید بود.

کل فرآیند پروژه برای خودم به‌شخصه یادگیری و تجربیات زیادی داشت و با اینکه به صورت حضوری نبود اما به نظرم ارزشش رو داشت. البته این نکته رو هم باید بگم که وقتی کار ریموتی انجام می‌دین، واقعا باید کاری باشه که بهش علاقه‌مند باشین چون غیر از اضافه شدن به مهارت‌ها و برآورده کردن اشتیاق شما برای یادگیری، شاید خیلی مزایای دیگه‌ای نداشته باشه و اگر علاقه‌مند نباشید زود براتون خسته‌کننده می‌شه و حقوقی هم ندارید که بابت اون بخواید ادامه بدید کار رو مثلا.

در نهایت کار ما به پیپر ختم شد و خود فرآیند نوشتنش و پابلیش کردنش خیلی برای خودم آموزنده بود. به خصوص کامنت‌هایی که دانشجویان دکترا می‌دادن از اونجایی که Native انگلستان بودن به شدت تو نحوه نوشتن متن بهمون کامنت‌های دقیق و تاثیرگذار می‌دادند و کیفیت متن پیپر را چند لول بالا می‌بردن.

در آخر باید بگم تجربه به شدت ارزشمندی بود برای خودم ولی توصیه نمی‌کنم حضوری رو فدای ریموت کنین، یعنی قطعا Internship حضوری باید تو اولویت اول‌تون باشه و بعد به عنوان گزینه جایگزین به ریموت فکر کنین. یک اشتباهی که من تو این فرآیند داشتم دیر ایمیل زدن بود، زود ایمیل بزنین هرچه زودتر بهتر! یعنی حتی برای من موقعیتی پیش اومد که سال بعدش به یکی از اساتید دانشگاه‌های فرانسه ایمیل زده بودم ریپلای زده بود که اگر یک ماه زودتر ایمیل می‌زدی می‌گرفتیمت :)

✈️ @sharif_internship


#ایتالیا
#University_of_Salerno
#ریموت

این تجربه شاید متفاوت باشه نسبت به تجربیات دیگه‌ی افراد، به‌خصوص که معمولا کسی به ایتالیا فکر نمی‌کنه چون دانشگاه‌هاش پروگرم رسمی اینترنشیپ ندارن. تجربه‌ی من این‌طوری بود که توسط یکی از دوستانم معرفی شدم به استادی که باهاش ارتباط گرفته بود. یک جلسه‌ی مصاحبه داشت برنامه و نهایتا استارت پروژه خورد.

کلا فرآیند اینترنشیپ ریموت به‌خصوص چون پرداخت پول نداره، نیاز به پیگیری خودتون داره. تو این پروژه هم همین‌طور بود. هر چند این استاد علاقه داشت که حضوری کلا قبول کنه اینترن‌ها رو، ولی از اون‌جایی که دانشگاه برای تابستون و کوتاه‌مدت (اینترنشیپ) بهشون fund نمی‌داد، گفتن که بدون fund اما با پرداخت برای پروژه و باقی نیازهاش از جمله ثبت‌نام کنفرانس و باقی موارد، سعی می‌کنن تا حدی جبران کنن.

خلاصه کلا کار با خود استاد و یک دانشجوی phd که هماهنگ شده بود با من و جلسه داشتیم، پیش می‌رفت. یک سری جلسه‌ی پرورش ایده داشت، خیلی سریع هم به سمت خروجی پیش رفت پروژه و تفاوت این تجربه‌ی من با تجربیات حضوری فکر کنم این بود که من وقت داشتم به اندازه‌ی کافی ولی output خیلی دیده می‌شد و صحبت جلسات کلا به سمت خروجی گرفتن بود و برای همین زود به نتیجه رسید. نهایتا هم خروجی یک مقاله شد از این اینترنشیپ و ادامه‌دار هم هستش موضوع پروژه از اون‌جایی که چندمرحله‌ای از ابتدا برنامه‌ریزی شده بود.

اما دلیل اصلی نوشتن این متن، این بود که می‌خواستم درباره‌ی اینترنشیپ ریموت و کلا تجربه‌م از این موضوع صحبت کنم. این تنها تجربه‌ی من نبود از اینترنشیپ ریموت، کلا به نظرم ریموت کار کردن با یک استاد، خیلی نیاز به این داره که شما علاقه‌مند باشید به کار اون استاد و روند همکاری باهاشون، چون معمولا حقوق نداره، ممکنه خیلی لود زیادی سمت خود شما باشه اگر دانشجوی phd یا master دیگری تو تیم نباشه، همچنین ممکنه که خیلی خسته‌کننده و استهلاکی هم بشه از اون‌جایی که معمولا عموم موارد رو خود شما باید پیگیری کنید و lead خود پروژه احتمالا شما هستید. معمولا اساتید ترجیح می‌دن در تجربه‌های ریموت به شکل Consultant در کنار شما باشن و یا کسی رو معرفی کنن به شما، کم پیش میاد که پروژه‌ی اصلی خودشون مثلا باشه این پروژه و به‌خصوص پیش میاد که از خود شما بخوان ایده رو پرورش بدید و از scratch بخواید شروع به کار کنید. برای همین پیشنهاد می‌کنم به هر تجربه‌ی ریموتی راضی نشید.

از نظر فرهنگی هم به نظرم اروپایی‌ها نسبت به آمریکایی‌ها و شرق آسیایی‌ها کمی صبورتر هستند و کمتر سخت می‌گیرند، توی همین پروژه هم فشار کاری به این صورت نبود که استاد مثلا انتظار داشته باشه حتما هر هفته یک تعداد ساعت خوبی کار انجام بشه.

یک نکته‌ی دیگه هم اینه که تجربه‌ی ریموتی که خروجی نداشته باشه، به نظر من ارزش ریکام نداره! یعنی مثل وقت‌تلفی می‌مونه اگر شما برای اپلای می‌خواستید اون ریسرچ رو انجام بدید. البته که اگر فقط برای اپلای نبوده، قطعا تجربه‌ی ارزشمندی می‌تونه باشه ولی خب ریسرچ در دوران کارشناسی به نظرم انگیزه‌های زیادی از جمله ریکام می‌تونه داشته باشه و بعضا نیاز هم می‌شه که شما دنبال این موارد باشید که بعدا اذیت نشید.

نهایتا پیشنهاد می‌کنم به ایتالیا فکر نکنید برای ریسرچ، کشورهای خیلی بیشتری هستند که می‌تونید حضوری اون‌جا برید و یا ریموت باهاشون کار کنید و بعدا براشون اپلای کنید. البته که اگر استاد خوبی دیدید و دوست داشتید باهاش کار کنید، شرایط فرق می‌کنه.

✈️ @sharif_internship


#هنگ‌کنگ
#HKUST
#حضوری

روند اپلای کردن
توی hkust برنامه‌ی اینترنشیپ به اون صورت تعریف نمی‌شه که اول فرم پر کنین بعد آفر بدن. بیشتر چیزی که من دیدم این شکلیه که به استادهای دانشگاه (که می‌تونین لیستشون رو از اینجاها ببینین) ایمیل می‌زنین. بعد بسته به استاد، ممکنه مصاحبه ست شه باهاتون.
اگر اوکی پیش رفت، ازتون می‌خوان فرم مربوط به visiting ug student رو پر کنین. توی فرم حواستون باشه که یه سری فیلدها رو نیازی نیست پر کنین (مثلا مدرک زبان میشه آپلود کرد ولی اجباری نیست و مشکلی پیش نمیاد). بعد از پر کردن فرم بهتون ایمیل می‌زنن و مراحل بعدی (فرم‌هایی که باید پر کنین و چیزی که باید براشون پست کنین) رو توضیح می‌دن.
فقط دقت کنید که ویزای هنگ‌کنگ رو خودتون نمی‌گیرین. همه‌ی کارهاش رو دانشگاه انجام می‌ده (شما فقط فرم پر می‌کنین و پرداخت می‌کنین). یه مقداری هم فرآیند زمان‌بریه (طبق تخمین خودشون ۸ الی ۱۰ هفته زمان می‌گیره). برای همین سعی کنین دیر اقدام نکنین براش

امکانات دانشگاه
دانشگاه جای خوبیه و امکانات زیادی داره (کتابخونه و اتاق موسیقی و ورزشگاه و استخر و..). از لحاظ رستوران هم رستوران فست‌فود (از جمله مک دونالد) و رستوران مدیترانه‌ای (که غذاهاش با ذائقه‌ی ما می‌خونه) و البته رستوران چینی هم داره. یه سلف هم داره دانشگاه که ما بیشتر ازش پلو می‌خریدیم:) کافی‌شاپ و این‌ها هم داره و مناسبه. اینجا هم می‌تونین لیست رستوران‌هاش رو ببینین. یه فروشگاه هم داره که بچه‌ها اکثر خرید‌ها رو از اونجا می‌کردن.

سکونت
روی آفر اینترنشیپ hkust معمولا آفری برای اتاق و سکونت داده نمی‌شه. ممکنه بتونین صحبت کنین و بخواین که خوابگاه دانشجوهای خودشون رو برای مدت محدودی (تا اوایل آگست) بهتون کرایه بدن. بعد از اون ترم شروع می‌شه و خوابگاه‌هاشون هم پر می‌شن. خونه گرفتن تو هنگ‌کنگ یه مقداری چالشیه. اگه خوابگاه نتونین پیدا کنین یه ایده این هست که با دانشجوهای دیگه‌ی استادتون ارتباط بگیرین. شاید بتونن بهتون خونه‌ای یا کسی رو معرفی کنن که تابستون نباشه و بتونه اتاقش رو به شما کرایه بده. می‌تونین هم از سایت‌هایی که آژانس کرایه آپارتمان هستن استفاده کنین (مثل اینجا و اینجا). ولی هم قیمتشون ممکنه منصفانه نباشه هم بهتره که اول خودتون برید و جایی که میخوان کرایه بدن رو ببینید، چون با عکس و تعریف‌هایی که می‌کنن متفاوته. برای همین اگه هم می‌خواین خونه بگیرین نیازه که یکی دو هفته‌ی اول یه جای موقتی داشته باشین.
خلاصه فکر می‌کنم به طور کلی مهم‌ترین چالش همین پیدا کردن خونه باشه.

خود هنگ‌کنگ!
هنگ‌کنگ جای قشنگیه. به عنوان یه گردشگر می‌تونین خیلی از مکان‌های دیدنیش رو برید و لذت ببرید. اونقدری مکان تاریخی خاص نداره بیشتر جاهای طبیعی و تفریحی هستن. نکته‌ی مهم اینه که خیلی امنه. به خصوص خیابون‌ها.
از نظر حمل و نقل عمومی هم تقریبا شما هر جای شهر باشید و بخواید هر جای دیگه‌ی شهر برید، می‌تونین با ترکیب مترو و اتوبوس برین و مقدار خیلی کمی در مجموع پیاده‌روی داشته باشین. مترو و اتوبوس‌ها هم زود میان. فقط از یه تایمی به بعد تو شب اگر برید شاید اتوبوسی که منتظرش هستید دیگه حرکت نداشته باشه..
از لحاظ آب‌و‌هوا، خب بسیار شرجیه. حتما این رو توی لباس‌ها و وسایلی که می‌برید در نظر داشته باشید. البته نکته‌ی خوشحال‌کننده اینه که بعد از چند روز عادت می‌کنین.

به عنوان آخرین نکته، این کانال هم درمورد هنگ‌کنگ مطالب خوبی داره. البته بیشتر درمورد اقامت بلندمدت نوشتن، ولی یه سری از مطالب کانال برای شما هم مفیدن

✈️ @sharif_internship


#هنگ‌کنگ
#CUHK
#حضوری

به صورت کلی اینترنشیپ‌های CUHK از طریق 2 تا فرم که توسط دپارتمان‌های CSE و IE ریلیز می‌شه، انجام می‌شه و اون فرم‌هایی که به صورت عمومی هستن خیلی مرتبط نیستن.

2 سال اخیر که حضوری بوده معمولا یکی از اساتید اونجا به دست یکی از بچه‌ها می‌رسونه و می‌گه پخش کنن بین بچه‌ها. اگه به دنبال اینترنشیپ هستید و فرمش دستتون نرسیده، می‌تونید یک ایمیل به استاد بزنید و راهنماییتون می‌کنه.

به صورت کلی خیلی دانشگاه خوب و خوشگلیه و احتمالا خیلی لذت ببرید و کلی جاهای باحال ببینید. از نظر علمی هم خیلی قویه و استادهای خیلی خوبی داره. از نظر هزینه هم به‌نسبت خیلی خوب پول می‌دن و می‌تونید مقدار خوبی save کنید. هزینه خوابگاهش حدودا 7k می‌شه و حقوق به صورت تیپیکال 15k هست.

یک پروگرم ITSCRP هم داره که بهتون 8k می‌ده ولی خوابگاه و ... رو رزرو می‌کنه. تا سال پیش به این صورت بود که باید یک سری سمینار و کلاس درس‌طور شرکت کنید و بعدش می‌تونید یک پروژه با یکی از اساتید بردارید. (یکی از فرم‌ها حالت اول و یکی حالت دوم هست)

به صورت کلی خیلی پیشنهاد می‌کنم حتما فرم‌هاشو پر کنید و تجربه خیلی جالبی براتون خواهد بود

✈️ @sharif_internship


سلام،

💬 از اون‌جایی که معمولا هر سال دانشجوهای دانشکده کامپیوتر مقدار خوبی درگیر فرآیند اینترنشیپ و اپلای و باقی موارد مربوط بهشون هستند و انتقال تجربه‌ی مناسبی هم صورت نمی‌گیره معمولا در این زمینه‌ها، تصمیم گرفتیم این کانال رو ایجاد کنیم تا انتقال تجربه به شکل مناسب و پابلیک صورت بگیره.

🗣 این‌جا می‌تونید از تجربیاتتون بگین و راحت‌تر اطلاعات مورد نظرتون رو هم پیدا کنید.

🟡 تجربیات‌تون در مورد هر استاد، دانشگاه و فیلد خاصی که خواستید می‌تونید با ما به اشتراک بگذارید. اگر دوست داشتید، راه ارتباطی با خودتون رو هم اضافه کنید.

⏺ همچنین اگر نظری مشابه نظر شما وجود داشت، می‌تونید اون پیام رو لایک کنید و اگر مخالف بودید نیز می‌تونید با کامنت، بروز بدید. همواره می‌تونید هر نظری داشتید را هم با ما به اشتراک بگذارید، این‌جا قرار نیست کسی رو نقد کنیم.

🎙 روابط عمومی کانال:
🚀 @sharif_internship_admin

🎲 لینک ارسال پیام ناشناس برای قرارگیری در کانال:
🚀 https://t.me/TruAnonBot?start=chat-84CXJNJ8H1ECdgUC6dj9

✈️ @sharif_internship

979 0 12 1 12
Показано 15 последних публикаций.