آموزش شعرسرایی¯/_(ツ)_\¯🦋


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


کانال برای آموزش اصول شعر نکته به نکته کامل و جامع
مجموعه بحث های آموزشی به همراه فایل های آموزشی
شناخت قافیه،وزن شعر،آرایه های ادبی،نقدشعر و.....
شما هم میتوانید شعر بنویسید

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




عروضی ترجیع بند -بند -پل یا سکو با هم متفاوت باشه
این در ترانه نه تنها ایراد نیست
که حسن هم هست
پس شکست وزنی یعنی تعویض وزن در اجزای مختلف
من 5 دقیقه دیگه تمومم...وقت داریم خانوم عزیزی؟
بله اشکال نداره . ادامه بدید
خب...
حالا دوتا مثال بزنیم برای این دوتا جز جدید
نمونه ى بعدی (بند-ترجيع بند همراه با بيش ترجيع يا سكو)
(بند با حرفِ A سكو با حرفِ B و ترجيع بند با حرفِ C مشخص مى شود).

تا روز مبادا...
شهيار قنبري- عبدى يمينى
بند (A)
پسِ پشتِ پنجره عادتِ مرگه
باغِ پاييزي ما مسلخِ برگه
واژه پوسيده، دلِ غزل گرفته
جايى كه شبنم گل خودِ تگرگه

بند (A) :
وقتى ميرغضب خدارندِ زمينه
وقتي هر شب زده اى ستاره چينه
از تو خوندن از تو سر رفتن و موندن
عادت و حسرت ديرينه همينه

سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خواب پريا
با تو رقصيدن تا آخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تل هميشه حتى تا روزِ مبادا
ترجيع بند (C) :
نورِ ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شامِ بي ما
تا تهِ روزً مبادا...!
بند (A) :
اي هواي تازه باغِ معلق
اي قديمى مثلِ خوابً دورِ زرورق
همتى كن پاي اين طاق شكسته
دل دلي كن اي صداي خوبِ برحق
سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خوابِ پريا
با تو رقصيدن تا اخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تا هميشه حتي تا روز مبادا
ترجيع بند (C):
نور ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شام بي ما
تا ته روز مبادا
اینجا رو دقت کنید درک پل یه خورده دقت میخواد
حرف- شهیار قنبری
بند:
اگه سبزم اگه جنگل
اگه ماهی اگه دریا
اگه اسمم همه جا هست
روی لب ها تو کتابا
اگه رودم رود گنگ ام
مث مریم اگه پاک
اگه نوری به صلیبم
اگه گنجی زیر خاک
ترجیع:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
دوباره بند:
اگه پاکم مث معبد
اگه عاشق مث هندو
مث بندر واسه قایق
مث قایق واسه پارو
.
.
.
دو باره ترجیع:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
ببینید دوبار بند و ترجیع بند بود
اگه این بشه سه بار مطابق با نتیجه ی تحقیقات مخاطب دوست داره بزنه آهنگ بعدی
این نتیجه ی همون تحقیقات علمیه که گفتم
آهنگ خالی ابی رو هم من خودم مثلا از یه جایی دیگه دوست دارم ردش کنم بره بعدی
اینجا الان همون جاییه که پل میاد و ملودی و کلام و همه چیز رو میزنه بهم...و از یکنواختی در میاره
ادامه رو مقایسه کنید با قبلش👇👇
پل:
اگه قیمتی ترین سنگ زمینم
توی تابستون دستای تو برف ام
اگه حرفای قشنگ هر کتابم
برای اسم تو چند تا دونه حرفم
اگه سیل ام پیش تو تو قد یه قطره
اگه کوه ام پیش تو قدر یه سوزن
اگه تن پوش بلند هر درخت ام
پیش تو اندازه ی دکمه ی پیرهن
پل رو ببینید...تفاوت های وزنی و ملودیک زیادی با قبل داشت
دوبار بند و ترجیع بنمد داشتیم
ترجیع بند
ولی عینا مثل هم بودن
یه پل اومد ساختار رو عوض کرد
گاهی این پل شده رابط بین بند و ترجیع بند...و ترانه سراهایی اومدن از همین ساختار الهام گرفتن
یه ترانه اردلان سرفراز فکر میکنم نوشته برای ابی
یه جاش هست ملودی عوض میشه و میگه:
به تو پل میزنم از ترانه هامو
خب
حالا ما اجزا رو شناختیم
پنج تا جز بیشتر نداریم
با این اجزا خیلی ساختار میشه ساخت..
حتی میتونید ساختارهایی بسازید که تا حالا وجود نداشته
منتها هر جزیی که میارید در ترانه باید نقش یکی از این 5 تا رو بازی کنه
اگه جزء جدید هیچکدوم از این نقش ها رو نداشته باشه ....ترانه ی شما برای ادغام با موسیقی مشکل داره
و این ایراده
وقتی میگم آقا یا خانوم فلانی ایراد ساختاری داره ترانه ت ...یعنی اجزایی داری که هیچ کاری نمیکنن
الکی هستن و برای آهنگساز دست و پا گیر
کارگاه امشب تمومه
اینا همه ش تکراری بود تقریبا
از هفته ی آینده مبحث وزن در ترانه رو شروع میکنیم
بنظر من و بنا به تجربه مبحث کاربردی و سنگینی ست.. و لازمه ش اینه که قواعد عروض در شعر رو بدونید


ه اي تكرارى در انتهاى هر بند مى ايد . اين "گوشواره" معمولا حاوى عنوانِ آهنگ هم هست. ياختِ " بند و گوشواره " به نوعى زمينه سازِ شكل گيرى پر طرفدارترين ساختِ ترانه يعنى " بند-ترجيع بند" است كه در بخش بعد به ان پرداختیم. اما لازم است بگوييم تفاوت اصلى اين دو ساخت در تفتوت ماهيت و كاركرد گوشواره يا ترجيع بند است كه به آن اشاره كرديم. گوشواره يك جمله موسيقيايي در ادامه بند و از نظر محتوايى نوعى جمع بندى است . اما ترجيع بند بندي مستقل دو موسيقي و نقطه اوج آهنگ و به لحاظ محتواىى جايگاه هدفِ كلام و پيام قطعه است. در اير ساخت هر بند و گوشواره با حرف A مشخص مي شود.
به عنوان نمونه به ترانه محلى "مستم مستم" با ساختمان بند و گوشواره توجه كنيد.
(A) بند :
يك گل سايه چمن ، سايه چمن ، تازه شكفته ، تازه شكفته
نه دستم به ش مي رسه، به ش مي رسه، نه خُش مى افته، نه خُش مى افته
گوشواره:
"مستُم مستُم مستُم،تيغت بُريده شستُم"
(A) بند:
بيا بريم قبله كوتى ، قبله كوتى ، قالى كنيم فرش، قالى كنيم فرش
بورياى سرخ و سفيد ، سرخ و سفيد، منقلى پر تَش ، پر تش

گوشواره:
"مستم مستم مستم ، تيغت بريده شستم"
و ...
خب پس در واقع ساختار بند- گوشواره هم با اینکه زیبایی های خاص خودش رو داشت ...در واقع یک بازگشت به عقب بیش نبود
خب ...اینجا دو تا جز دیگه به پیشنهاد اردلان سرفراز و شهیار قنبری با فرم موسیقیایی ما تلفیق شد
با اضافه شدن این دو اجزای ترانه ی نوین کامل شدن
وقتی یک ملودی مدام در گوش تکرار بشه مخاطب بعد از گذر مقداری زمان نسبت به اون کلمات و آهنگ بی اعتنا میشه
این حاصل تحقیقات علمی روز دنیا بود
اروپایی ها هم روشهایی رو داشتن برا گذر از این فضا
منتها حالا ما داریم روند ساختمان ترانه رو در زبان فارسی بررسی میکنیم
خب اون دو تا چی بودن؟؟
پل و سکو
٤- پل (bridge) : پُل با شكل گيرى و گسترش موسيقى راك به طور جدى وارد ساختمان ترانه شد. پُل ، بندى است كه اغلب فقط يكبار در ترانه مى شنويم. معمولا وقتى دو بار تكرار بند و ترجيع بند را شنيديم ، با پُل مراجه مى شويم. يك بندِ مستقل كه از نظر شكلي و مفهومى با بقيه ى ترانه منفاوت است . اگر ترانه به تكرار افتاده باشد ، پُل فضا را مى شكند و حواسِ مخاطب را دوباره متوجه كار مى كند ( چيزى شبيه گره افكنى در فيلمنامه نويسي) . اين بخش از ترانه در متونِ بريتانيايى middle-eight هم ناميده شده كه اشاره به جايگاه پُل در استانداردِ ٣٢ ميزانى (٨-٨-٨-٨) دارد.
سکو رو در واقع همون "پیش ترجیع " هم میگن
چون معمولا قبل از ترجیع بند میاد
٥- پيش ترجيع يا سكو (pre-chorus) : در بعضي ترانه ها بعد از بند اصلي ، بندي وجود دارد كه مانند ترجيع بند در هر بخش از آهنگ تكرار مى شود و در واقع زمينه سازٌ ترجيع بند است . شايد بشود گفت كه اين ترانه ها ترجيع بندى طولانى تر يا دوبندي دارند. اما براى اشاره ى دقيق به اين بخش ، از اصطلاح هاى " پيش - ترجيع" يا سكو استفاده مى كنيم . "سكو"يى كه شنونده را از بند به سمت هدفِ آهنگ يعنى ترجيع بند پرتاب ميكند
حالا یه توضیحی بدم بعد دوباره بر میگردیم به همین بحث و تمومش میکنیم
یه اصطلاح هست در دایره ی نقد ادبی
شکست وزنی
این مفهومش در ترانه یه خورده متفاوته
مثلا اگه شما یه غزل بگید و از یه جایی به بعد وزن عروضی عوض شه یا کاملا مطابق رویه قبل نباشه ..میگن وزن شکست
در واقع وزن دو جا میشکنه....یه وقتایی توی یک بیت این اتفاق میوفته
یعنی مصرع اول و دوم با هم منطبق نیستن
یه وقتایی هم میبینی شعر ارتباط وزنی افقی درستی داره
یعنی هر مصراع با مصراع روبروش درسته
ولی وزن از یه جایی عوض میشه
هر دوموردش رو دوستان غزل سرا و اساتید ایراد میدونن
و هر دو موردش در ترانه وجود داره
و درست هم هست
امااااا
شکست وزنی افقی رو من هیچوقت پیشنهاد نمیکنم
چون قاعده داره
اصول داره
و دانستن اینکه چطوری میشه وزن رو بصورت افقی شکست کار هر کسی نیست
و لازمه ش دانستن یه سری اطلاعات موسیقیایی ست
قبل از عید قول دادم سال نود و پنج مقالات مشترک حقیر با اهورا ایمان آماده شه و خدا رو شکر همه چی داره خوب پیش میره
یکی شون اتفاقا منحصرا به این قواعد میپردازه
ولی دوستانی که ترانه رو بصورت جدی با من کار میکنن فراموش کنن که اصلا ما شکست وزنی افقی داریم
یعنی اصلا انگار که نداریم
پس اگه ترانه ای فرستاده شد و بنده گفتم ایراد وزنی داره دیگه توجیه عمدی بودنش توجیه خوبی نیست
و اما شکست وزن در ارتباط عمودی ابیات
اینو حتما به کار بگیرید
ببینید یکبار دیگه هم عرض کرده م اینو
مفهوم وزن در شعر با ترانه کمی متفاوته
وقتی در شعر میگیم وزن یعنی عروض
ولی در ترانه ما فقط عروض نداریم
ابزارهای ایجاد نظم داریم
که اتفاقا پیش پا افتاده ترینش عروض هست
حالا مبحث وزن رو هفته آینده مفصل شروع میکنیم
الان میخوام اینو بگم
اشکالی نداره اگه برای اینکه پیشنهاد موسیقیایی داشته باشه ترانه ... وزن


چنين ساختى دارند. براي نشان دادن هر بند اين ساختار از حرف A استفاده ميكنيم .
براي نمونه به ترانه " دختر شيرازى " توجه كنيد:
(A) بند
دختر شيرازى جونم ، دختر شيرازي
چشاتو به من بنما تا شوك راضي
چشام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر؟
بادوم تو بازار نديدي ؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه

(A) بند :
دختر شيرازي جونم ، دختر شيرازي
موهات و به من بنما تا شوم راضي
موهام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر ؟
كمند تو بازار نديدي؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه
بند:
و...
ایراد این ساخت تکراری و ملال آور بودنشه
مخصوصا در ترانه هایی که حالت داستانی ندارن
خب
این ایراد رو
یعنی خسته کننده بودن یک ملودی تکرار شونده رو اومدن با اضافه کردن یه بخش دیگه تا حدی مهار کردن
و دومین ساخت بوجود اومد
- بند - ترجيع بند (AB)
ساختِ دوتايي (binary) يا verse-chorus
بعد از دهه ٦٠ ميلادى بيشتر اثار مردم پسند در تمام دنيا با چنين ساختى عرضه شده اند. يك بند، ترجيع بند و سپس تكرار درباره ى اين الگو .
گاهى بندى بينِ بند اصلى و ترجيع بند قرار مى گيرد كه همان طور كه اشاره شد به ان " پيش ترجيع" يا "سكو" مى گوييم . در نمايشِ اين ساختار بند با حرف A و ترجيع بند با حرف B مشخص مى شود.

نمونه ى اول ( بند-ترجيع بند)
خالى
زويا زاكاريان-سياوش قميشي

بند (A) :
من، خالى از عاطفه و خشم
خالى از خويشي و غربت
گيج و مبهوت بينِ بودن و نبودن
عشق، آخرين همسفرِ من
مثلِ تو من و رها كرد
حالا دستام مونده و تنهايي من
ترجيع بند (B):
اي دريغ از من كه بي خود مثلِ تو
گم شدم، گم شدم تو ظلمتِ تن
اي دريغ از تو كه مثلِ عكسِ عشق
هنوزم داد ميزنى تو آينه ى من
بند (A) :
واي، گريمون هيچ ، خنده مون هيچ
باخته و بزنده مون هيچ
تنها آغوش تو مونده، غير از اون هيچ
اي، اي مثِ من تك و تنها
دستام و بگير كه عمر رفت
همه چى توىى، زمين و آسمان هيچ
ترجيع بند (B):
در تو ميبينم ، همه بود و نبود
بيا پر كن من و اي خورشيد دل سرد
بي تو مي مىرم ، مثلِ قلبِ چراغ
نور تو بودي ، كى من و از تو جدا كرد
میتونم بگم پرکاربرد ترین ساخت ترانه ست
شکوه (ترانه)
_____________________
تو بخند که شاهِ قصه،
کیش و ماتِ خنده هاته

شهدِ صد تا نخل خرما ،
توی اون بمِ صداته
.
.
تو بمون که چترِ مهرت،
رو سرِ زندگی واشه

نقلِ بی وفاییِ گُـل،
حرفِ آدما نباشه .
.
تو بخون که این ترانه،
پُـرِ عطرِنفسات شه

شاهِ دلمُرده یِ خسته،
جون بگیره باز فدات شه
.
. تو که اعجازِ حضورت،یه شُــــکوهِ برقراره

موندن و خوندن و خنده،که دیگه کاری نداره .
تو بمونی جغدِ کینه،
از تو دنیا پـَر میگیره

مرغِ عشقِ خونه ی ما،
خوندنُو از سَر میگیره .
بی تفاوت رویِ غم ها،
چشمِ احساسو می بندی

تو میتونی خیلی ساده،
کافیه فقط بخندی
.
.
توی این سکوتو تحمیل،
که سیاهُ و گُـنگُ و ماته

تو بخون که هر چه کوهه،
گرمِ تکرار صداته
.
.
تو که اعجاز حضورت، یه شُـکوهِ برقراره

موندنُ و خوندنُ و خنده،که دیگه کاری نداره
______________________
🍂محمدامیری دوماری🍂
اینجا هم همگی بند هستن و یه ترجیع بند وجود داره:
تو که اعجاز حضورت یه شکوه برقراره
موندن و خوندن و خنده که دیگه کاری نداره
این ساختمان خیلی پرطرفداره
منم اقرار میکنم اکثر کارهام اینجوری بوده...
ولی ایرادات بزرگی داره
کلا روش خلاقانه ای نیست
پیشنهاد موسیقیایی هم نداره برای آهنگساز
اگه دقت کرده باشید الان خیلی از ترانه های بازار امروز موسیقی ملودی ای سبیه بهم دارن
شبیه به هم
و این اتفاقا همه ش تقصیر آهنگساز های ما نیست
قسمت عمده ش به اعتقاد حقیر تقصیر عدم خلاقیت ترانه سراهاست
همانطور كه در اين نمونه مي بينيد در مواردي ترجيع بند ملودي تكرارى اما كلام متفاوت دارد، ترانه ي "گل و تگرگ" از ايرج جنتي عطايي- سياوش قميشي نيز به همين شكل است. اما اين شيوه از اين بابت كه اثرِ محتوايي ترجيع بند را كاهش مي دهد و به خاطرسپارى آن را دشوار مى كند ، چندان قابل توصيه نيست و قطعا تكرار كلام در ترجيع بند تاثير بيشترى خواهد داشت ).
خب...چاره چی بود برای گذر از تکرار و یکنواختی؟
یه راهی قبلا هم وجود داشت
اینکه به جای ترجیع بند گوشواره بگزارن
گوشواره (refrain) : گاهى آن بخش ِ تكرارى ترانه، يك "بند" نيست . ممكن است يك جمله و حتى گاهى يك كلمه باشد . بخش هاى تكرارى كوتاه تر از بندرا كه از نظر ملودى و محتوى در ادامه "بند" هستند ( و نه بخشي مستقل) ، گوشواره مى گوييم
و به جای ساختار بند-ترجیع،،ساختار بند-گوشواره بسازیم
این روش جدیدی نیست و قبلا هم وجود داشت
مگه این مکان اصطلاحا شعر و شاعری نیست؟
برای گریز از مشکلاتی که ساخت بند-ترجیع بند داره،،یه راه قبلن هم وجود داشت و اونم اضافه کردن گوشواره بود
تعریف و توضیح گوشواره رو هم گفتیم
بند و گوشواره
اين ساخت دقيقا مانند ساخت پيشين عمل مى كند،. يعنى بندها عينا تكرار مى شوند . اما كلمه يا جمله


مطالب قبلی مخصوصن چیزایی که مشترک بود بین شعر و ترانه و بنظرم هر ترانه سرایی باید میدونست رو قبلا گفتیم
از قواعد قافیه در ترانه گرفته تا هنجارهای نگارشی
دستور زبان
بایدهایی مثل رعایت قواعد دستوری و نکات مربوط به جابه جایی ارکان
تا نباید هایی مثل تقلید ...تکرار حشو و...
اما قبلا هم گفته م ترانه از مبحث ساختمان ترانه و تفاوت هاش با شعر تازه شروع میشه
نه اینکه مطالب گذشته اهمیت کمتری داشته باشن...ولی از اینجا یه خورده بحث بیشتر مربوط به ترانه ست و تخصصی ست
این هفته یه مرور میکنیم ساختمان ترانه رو
چون دوستان همچنان نوشته هاشون این ایراد رو داره
و از هفته ی بعد میریم و بحث وزن رو شروع میکنیم
و بازهم به تفاوت های شعر و ترانه اشاره میکنیم
یه توصیه هم بگم قبلش
معمولا اگه دوره ی ترانه بصورت حضوری باشه من خودم یکبار بحث وزن و عروض رو دوره میکنم بعد میام تفاوت هاش رو با ترانه میگم...تازه با این وجود میبینم دوستان کاملا گیج میزنن و مطالب جدید براشون ثقیله
ریشه یابی که میشه این قضیه میبینم تنها دلیلش اینه که طرف عروض پایه رو بخوبی نفهمیده
پس خواهش میکنم تا هفته ی آینده مبحث عروض جناب نجفی و مبحث قافیه دکتر لشکری رو حتما از کانال آموزشی دل عالم بخونید
البته آنها که احتیاج دارن
خب ... بنام خدا
تعریف ترانه رو کی یادشه؟؟
مدیونین اگه فکر کنین الان جواب بدین کلاستون میاد پایین و پشت سرتون میگن طرف هیچی حالیش نیست
ترانه شعری ست که ابعاد موسیقایی داره
منکه لا اقل میفهمم اکثریت قریب به اتفاق دوستان شاعر مطالب پایه ترانه رو نمیدونن ولی باور کنید حل مشکل ترانه ی امروز در دست شماست و من فکر میکنم شاعرها فقط میتونن ترانه سرای خوبی باشن...بزارید قریحه همچنان دستمایه ی کار باشه
باسلام و شب به خیر
قابلیت تلفیق با موسیقی رو داره
بله...ترانه کلامی ست که به منظور ادغام با موسیقی نوشته میشه
احسنت
خب پس یه جایی باید این قضیه نمود داشته باشه...یعنی یه جایی باید معلوم باشه که این شعر برای تلفیق با موسیقی نوشته شده
متر و معیار هایی هست که این موضوع رو مشخص میکنه
یکیش ساختمان ترانه ست
یعنی ترانه باید یه فرم خاصی داشته باشه که برای آهنگساز پیشنهاد موسیقیایی داشته باشه
برای اینکه بدونیم چطور میتونیم این ساختمان و پیشنهاد رو ایجاد کنیم باید ساختمان ترانمه رو بشناسیم
ترانه
همونطوری که هر ساختمانی از اجزایی تشکیل شده که یک بنا رو میسازن ...ترانه هم یک سنگ بناهایی داره که ساختامن ترانه رو تشکیل میدن
این ها 5 تا بیشتر نیستن و دوستانی که در تهران و جاهای دیگه جزیی به جز این 5 تا تعریف کردن جدیدن ...اراجیف میگن
حالا این 5 تا چی هستن
1-بند
3-گوشواره
4-پل
5- سکو
فقط همین هاست...هر جزیی که جدیدن داره اختراع میشه تنها حالتی از همین پنج تاست
- بند (verse) : هر ترانه اى دستِ كم يك بند دارد . بند، جزء اصلى و لازم هر ترانه است. ترانه هايى( هرچند اندك) فقط از يك بند تشكيل شده اند، اما چيزى كمتر از اين قابلِ تصور نيست. بندها طرح و داستانِ طرح را پيش مى برند و از نظر شكلى و مفهومى در امتدادِ يكديگرند.
٢- ترجيع بند (chorus) : اكثر ترانه هايى كه مى شناسيم، يك بندِ تكرار شونده دارند. گاهى دوبار ، سه بار و حتى بيشتر ، ترجيع بند همان قسمتى است كه بعد از تمام شدن يك بند مى شنويم و انتظار داريم كه در پايانِ بند يا بندهاى بعدى باز هم بشنويم . همان بخشى كه قرار است بعد از شنيدنِ آهنگ ، بيش تر از بقيه بخش ها در ذهنمان بماند؛ چون هم از نظر كلامي و هم از نظر موسيقيايى برجسته شده است و غالبا حرفِ اصلى يك قطعه موسيقى با كلام را در اين بخش مى شنويم .
تا اینجا رو که همه میدونن و من فقط یادآوری کردم
با همین دوتا یه سری ساختمان میشه ساخت
که اتفاقا خیلی هم متداول اند
ساختمان😊
و پرطرفدار
منظورم اون ساختمان نیست که شما زیاد میسازید استاد...ولی هستن آدمهایی که تو شهرای بزرگ از ترانه ساختمان ها ساخته اند😊😊
یکی ترانه ای که فقط "بند" داره
- تك بند (AAA)
ساخت مُكرر يا strophic
الف : بندِ ساده:
امروزه كمتر با ترانه هايى مواجه ايم كه صرفا از يك بند يا در واقع تكرار يك بند تشكيل شده باشند، اما اين ساخت در گذشته اى نه چندان دور چه در ايران و چه در جهان بسيار مورد استفاده قرار گرفته است. تهداد زيادي از ترانه هاي محلي ايرانى كه اتفاقا در دوران معاصر هم مورد استقبال موزيسين هاى سنتى و مدرن قرار گرفته و بارها بازسازي و بازخوانی. شده اند


زبان آسيب بزندو مفهوم را مخدوش يا گنگ و نامفهوم كند.
ملاک درست و غلط بودن یک جمله در ترانه چیه؟؟
زبان گفتار....آنهم به لهجه ای که اون ترانه گفته شده
سرِت و بذار رو شونه هام خوابت بگيره
بذار تا آروم دلِ بى تابت بگيره
(سرِت و بذار رو شونه هام، مسعود امينى)

ترانه سرا ميخواسته بگويد: (( تا دلِ بى تابت آروم بگيره)) و فرض بر آرام گرفتن بوده ، ولى با جابه جايى جزء معينِ فعلِ (( آروم گرفتن)) معنى هم عوض شده و آنچه مى شنويم اين معنا را مى دهد كه (( به آرومى دلت كه بى تابه، بگيره!))
نوعِ ديگرى از جابه جايىِ اركان كه متاسفانه در ترانه هاى ضعيف رواج دارد ، جايه جايى در افعالِ معين آن هم در زبانِ عاميانه است كه اصلاً معمول نيست و در حالت معمول مضحك است اگر كسى اين گونه حرف بزند.
خيلى سخته اون كسى كه اومد و كردت ديوونه
هوساش وقتى تموم شد ، بگه پيشت نمى مونه
( خيلى سخته، مريم حيدرزاده)

كه طبيعى بود گفته شود: اون كسى كه اومد و ديوونه ت كرد، وقتى هوساش تموم شد.
یه اشتباه دیگه هست که دوستان شاعر خیلی مرتکب میشن
حذف "را" ی مفعولی
اونهم دلیل داره
چون تو شعر اینو ایراد نمیدونن
ولی تو ترانه ما اصلا حذف "را" ی مفعولی نداریم
حذفِ راى مفعولى نيز در زبانِ عاميانه ، برعكسِ زبانِ معيار و مكتوب به هيچ عنوان مرسوم و مجاز نيست.
غروبِ سه شنبه خاكسترى بود
همه انگار نوكِ كوه رفته بودن
به خودم (( هى)) زدم از اينجا برو
اما موش خورده شناسنامه ى من!
( هفته خاكسترى ، شهيار قنبرى)
((را)) ى مفعولى حذف شده و مى بايست گفته شود : اما موش خورده شناسنامه ى من و !
حالا این رای مفعولی در ترانه گاهی به شکل کاملش گفته میشه
و گاهی یه "و" به مفعول اضافه میشه
جفت شم درسته
ولی شرط داره
شرطشم اینه که یه اشتباه دیگه رو مرتکب نشیم...دوگانگی زبان...از این نباید غافل شد
ترانه میتونه از اول تا آخرش زبانش معیار باشه...یا محاوره
یا اصلا به زبان خدابیامرز حافظ بنویسید
ولی اگه یه زبان رو انتخاب کردین تا آخرش باید همون باشه
وقتى به تو رسيدم ، او را دوباره ديدم
در باغِ سبزِ خونه!، از تو نفس كشيدم
( نسيمِ عاشق، اردلان سرفراز)
با توجه به اينكه زبانِ ترانه عاميانه است،( او را) دوگانه گى زبان است.
با توضیحاتی که دادید آقای امیری اینطور استنباط کردم که ترانه مهمترین بحثش اینست که موزون باشد و روان و بزبان محاوره و ساده و زیبا.. و قواعد شعری زیاد در ان اثر ندارد...درسته ؟
ببینید قواعد خاص خودش رو داره و در خیلی جاها این قواعد با شعر یکسانند ...در خیلی جاها این قواعد تفاوت دارن ...و در خیلی جاها هم این قواعد حتی با قواعد شعری در تضاد هستند...بگذارید یه مثال از تضاد شون بگم👇👇
ما گفتیم ملاک داوری و تشخیص در ترانه زبان گفتاره و لهجه ای که ترانه ازش تبعیت میکنه
خب
یه قاعده ی کلی ...که از اشتراکات شعر و ترانه ست👇👇
آوردن ضمیر متصل مفعولی و مفعول بطور همزمان چه در شعر و چه در ترانه اشتباهه
مثلا شما تو شعر نمیگید من تو رو دوستت دارم
منو رهام کن
منو خوابم میکنه
و...
ما هم تو ترانه اینو ضعف میدونیم
میگیم آوردن ضمیر متصل مفعولی و مفعول بطور همزمان از موارد حشوه
ولی ترانه سراها یک جا هست که این اجازه رو دارن
اونم برای سوم شخص مفرده
چون ترانه هایی که لهجه و گویش شون مشخص نشده ...ملاک تشخیص لهجه ی تهرانی ست
و تهرانی ها در زبان محاوره این ترکیب رو میسازن
مثلا میگن
اونو برش دار
اینو بزارش زمین
محمدو ببرش مدرسه
و....
برای سوم شخص این خالی از اشکاله
البته در ترانه
اونم بخاطر روی گل تهرانی ها..
پس اینطور نیست که ترانه قاعده مند نباشه
و قانون خاصی نداشته باشه
ولی قانون و قاعده ی خاص خودش رو داره


من و نزديك خودم كن/تا تو رو يادم بيارم
(تيتراژ ماهِ عسل،روزبه بمانى)
یا غزل👇👇
من و تو قصه ى يك كهنه كتابيم، مگه نه؟
يه سواليم،يه سوال بى جوابيم، مگه نه؟
يه روزى قصه ى پر غصه ى مام تموم ميشه
آخرش نقطه ى پايان كتابيم، مگه نه؟
پشتِ هم موجِ بلا ميشكنه و جلو مى آد
واى بر ما كه رو آب مثلِ حبابيم،مگه نه؟
كى ميگه ما با هميم،ما كه با هم جفتِ غميم
دو تا عكسيم و به زندونِ يه قابيم،مگه نه؟
اى خدا ابر محبت ديگه بارون نداره
آسمون خشكه و ما تشنه ى آبيم،مگه نه؟
محمد علی بهمنی
یا نیمایی👇👇
نيمايى
تعداد اركانِ عروضى در هر مصراع مساوى نيست و قافيه به دلخواه شاعر در جاهاى مختلف مى آيد:
بوى عيدي،بوى توپ
بوى كاغذ رنگى
بوىِ تندِ ماهى دودى،وسطِ سفره ى عيد
با اينا زمستون و سر مى كنم
با اينا خستگى م و در مى كنم
شادىِ شكستنِ قلكِ پول
وحشتِ كم شدنِ سكه ى عيدى از شمردنِ زياد
بوى اسكناس تانخورده ى لاى كتاب
با اينا زمستون و سر مى كنم
با اينا خستگى م و در مى كنم
و ...
(كودكانه،شهباز قنبرى)
یا سپید👇👇
با هر نگاه بر آسمانِ اين خاك
هزار بوسه مى زنم
نفسم را از رودِ سپيد و آسمانِ خزر
و خليج هميشگى فارس مى گيرم
من،
نگاهم از تنبِ كوچك و بزرگ و ابوموسى نور مى گيرد
من،
عشقم را در كوهِ گواتر
در سرخس و خرمشهر
به زبانِ مادرى فرياد خواهم زد.
-تفنگم در دست و سرودم بر لب-
همه ى ايران را مى بوسم،
من،
خورشيد هزارپاره ى عشق را
بر خاكِ وطن مى آميزم،
اى وارثانِ پاكى
من آخرين نگاهم بر آسمانِ آبىِ اين خاك
و خليج هميشگى فارس خواهد بود.
(خليج فارس،عادل حسنى)
و یا حتی تلفیقی...یعنی مجموعی از همه ی قالب ها👇👇
قالب تلفيقى
وفادارى به يك قالب در ترانه به هيچ عنوان الزامى نيست و عدم وفادارى امكانات تازه اى در اجرا فراهم مى كند. بعضاً چندين قالب در يك ترانه با هم در مى آميزند به ويژه در ترانه هايى كه بر روى ملودى ساخته مى شود:
ايران اى سراى اميد/بر بامت سپيده دميد
بنگر كز اين مهِ پر خون/خورشيدى خجسته رسيد
اگر چه دلها پر خون است/شكوهِ شادي افزون است
سپيده ى ما گلگون است/كه دستِ دشمن در خون است
اى ايران غمت مٓرِساد/جاويدان شكوهِ تو باد
راهِ ما،راهِ حق،راهِ بهروزى ست/اتحاد،اتحاد،رمز پيروزى ست
صلح و آزادى،جاودانه بر همه جهان/خوش باد جاودانه خونِ عاشقان
تو حین کارگاه من معمولا این مثالها رو از بچه ها میپرسم و از شون میخوام که اونا مثال بیارن از قالب های مختلف
و هر چه که به قالب های بی قافیه تر مثل سپید و یا حتی نیمایی نزدیک میشیم میبینن که آوردن مثال سخت تره
خب چرا سخت تره ...چون به خاطر سپاری ترانه های بی قافیه سخت تره
و اونجا با اولین ابزار ایجاد و تالیف یک ترانه ی خوب آشنا میشیم ...بحث قافیه
از این بحث میگذریم الان ...به دو دلیل....یکی اینکه استاد عزیز و معظم سرکار خانوم لشکری به تفصیل این بحث رو تدریس کردن و من خودم هم گفتم اینو در قالب چهار نکته کلیدی قافیه
ایرادات اساسی دوستانی که بطور جدی دنبال میکنن هم تو این زمینه تقریبا رفع شده
حالا اگه کسی ایراد داره میتونه بره مطالب رو از کانال آموزشی دل عالم برداره و باز هم اگه سوالی بود بنده در خدمتم
یک سوال رعایت قافیه باید در پایان بیت باشه ؟ نمیشه در مصراع هم هم قافیه باشه؟
بله...چرا نشه ...بهش میگن قافیه درونی ....یکی از وزن های مشهور و متداول ترانه هم که همون مفاعیل مفاعیل مفاعیل هست اتفاقا خیلی مستعده برای ایجاد قافیه درونی و نمونه های اینجور قافیه هم زیاده در روزگار ما....
دلایل استقلال ترانه و شعر گفتیم که زیاد هستن
ولی خب یکی دیگه از اونا تفاوت هایی ست که در دستور زبان دارن
ما در ترانه یک سری باید و نباید داریم
کعه البته به چند تاییش اشاره کردیم ولی بازهم مهمترین هاش رو با هم مرور میکنیم
ببینید دوستان ..درسته که ترانه به زبان عامیانه ست
ولی این دلیل نمیشه که هر جور دوست داشتیم بنویسیم
مثلا یکی از ایرادات مشهور اینه که آقا یا خانوم مثلا ترانه سرا
چون هر جوری راحته فکر میکنه و حرف میزنه
و ارکان دستوری رو هر جور دلش میخواد تو گفتار میچینه
اونوقت فکر میکنه همونجوری هم بنویسه دیگه ترانه ی درستی نوشته
غافل از اینکه در گفتار ما همیشه فرصت توضیح بیشتر ...تکیه کلامی ...آهنگ زیر و بمی و...
داریم
ولی وقتی مینویسیم ممکنه این فرصت رو نداشته باشیم
پس از مشهور ترین و متاسفانه متداول ترین ایراد ترانه امروز شروع میکنیم
جابه جایی ارکان دستوری
جابه جايى اركان دستورى
جابه جايىِ اركان ممكن است معنى را مخدوش كند و يا تنها فصاحتِ كلام را از بين ببرد و يا هنجارهاى پذيرفته شده و بديهىِ دستورىِ زبان را رعايت نكند. اين نكته در ترانه هايى كه به زبان عاميانه نوشته مى شود بسيارحائز اهميت است. چرا كه زبانِ عاميانه بر خلافِ زبانِ معيار و يا زبانِ كتابتِ قديم، هنجارها و عاداتِ شنيدارىِ مشخص ترى دارد و هرگونه سهل انگارى در اين ميان مى تواند به فصاحتِ


آموزش. ترانه سرایی

قصد داریم یه چکیده ای از مطالب گذشته رو مرور کنیم ... و چون من هم مثل همه ی شماها که مثلا کارگاه ها رو بصورت جدی دنبال میکنید ،،آدم تنبلی هستم ،،نتونستم وقت بگزارم و مثال جدید بنویسم براتون ...مثالها ممکنه تکراری باشه مگر اونایی که حین کارگاه یادم بیاد
خب ...بنام خدا ...از نقطه ی صفر این کارگاه شروع میکنیم از جایی که ترانه رو تعریف کردیم
اگه کسی یادش میاد که به چه کلامی ترانه گفته میشه 30 ثانیه فرصت داره که بنویسه طبق زمان بندی حقیر
بله...ممنون از همراهی دوستان...ترانه کلامی است که به منظور تلفیق با موسیقی نوشته میشه
یعنی هدفمند هست و هدفش هم ادغام با موسیقی ست
ما در کارگاه ترانه قراره یاد بگیریم که چطور بنویسیم تا یک کلام قابلیت تلفیق با موسیقی رو داشته باشه
ترانه ریشه در شعر داره
اما مستقل از شعر است
و دلایل این استقلال هم زیادن
و پیش پا افتاده ترین این دلایل محاوره بودن ترانه ست...که به تنهایی باعث نمیشه یک شعر از ترانه مستقل شه
یعنی یه شعر هم میتونه محاوره باشه و شعر باشه
ترانه نباشه
اگه از من بپرسن میگم ترانه وجه متعالی شعر است...جایی که شاعر باید با کلمات ساده و قابل فهم و عامیانه ,,معانی و مضامین و تصاویر را به تصویر بکشه
ترانه یک قالب شعری نیست
بقول عزیزی،،تکرار میکنم،،ترانه یک قالب شعری نیست
ترانه میتواند در قالب های متنوعی نوشته بشه
معمول ترین و پر استفاده ترینش چارپاره ست
چهار پاره
در دوره معاصر شكل گرفته و ابتدا به صورتِ دو بيتىِ پيوسته بوده كه با عدمِ رعايتِ قافيه در مصراعِ اولِ بيتِ اول، چهارپاره پديد آمده است. فرمولِ بنيادينِ آن به شكلِ زير است: ( حروفِ لاتين نشانه ى الزام در قافيه است.)
بندِ نخست
A __________ __________
A __________ __________
بندِ دوم
B __________ __________
B __________ __________
اینکه چارپاره خیلی پرکاربرده دلیلش این نیست که خیلی بهتره که در این قالب نوشته بشه
یا مزیتی نسبت به بقیه قالب ها داره
من به شخصه فکر میکنم بخاطر اینه که قابلیت بالایی برای ایراد جملات محاوره داره
و از طرفی هم بر میگرده به ضعف خلاقیت ترانه سراهای ما
البته اگه بشه اسم خیلی هاشونو ترانه سرا گذاشت
الان که هر کی با ننه ش قهر میکنه میره ترانه سرا میشه...که البته بد هم نیست...منم اولین ترانه مو از شما چه پنهون با ننه م قهر بودم که نوشتم😜😜
خب بگذریم
قالب های متنوع دیگری هم هست
و اصولا ترانه به قالب محدود نیست
مثلا میتونه مثنوی باشه👇👇
هر بند از دو بيت تشكيل شده كه رعايتِ قافيه در پايان ابيات به صورت دو به دو الزامى است:
من و درگير خودت كن/تا جهانم زير و رو شه
تا سكوتِ هر شبِ من/با هجومت رو برو شه

بى هوا بدونِ مقصد/سمت توفانِ تو ميرم
من و درگير خودت كن/تا كه آرامش بگيرم

با خيالِ تو هنوزم/مثل هر روز و هميشه
هر شبِ حافظه ى من/پرِ تصويرِ تو ميشه

با من غريبگى نكن/با من كه درگيرِ توام
چشماتو از من برندار/من ماتِ تصويرِ توام

تو همين جايى هميشه/با تو شب شكلِ يه روياست
آخرين نقطه ي دنيا/تو جهانِ من همين جاست

تو همين جايى و هر روز/من به تنهايیم دچارم


به هزار سال میرسه
B جمعه وقت رفتنه، موسم دل کندنه

شکل های کوتاه شده ی این ترکیب یعنی AAB و ABB نیز در ترانه های ایرانی استفاده گسترده ای دارد
و...
تو مث شادی خراب کردن یه عروسکی
ترجیع بند:
من نمازم تورو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
(B) بند:
تو قشنگی مثه شکلایی که ابرا میسازن
گلای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازن
اگه مردای توو قصه بدونن که اینجایی
برای بردن تو با اسب بالدار میتازن
ترجیع بند:

من نمازم تورو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
(B) بند:
تو بزرگی مث اون لحظه که بارون میزنه
تو همون خونی که هرلحظه تو رگهای منه
تو مث خواب گل سرخی، لطیفی مث خاک
من همونم که اگه بی تو باشه چون میکنه
ترجیع بند:

من نمازم تورو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
محسن کاشانی خودمون خیلی از این ساختار استفاده میکنه برای ترانه هاش و موفق هم هست
ببینید بچه ها...این مهم ترین مبحث ترانه سرایی هست بنظر من
درسته که ممکنه سخت هم باشه
ولی خیلی لازمه
از همه ی تکنیک ها لازم تره
حتی از ترانه بر ملودی
چون مثلا ترانه سرایی که روی ملودی نمیتونه شعر بزاره...درسته که ضعف داره ولی بهر حال ترانه سرا هست
ولی کسی که نتونه تو یه فرم موسیقیایی شعر بگه ...اصلا ترانه سرا نیست
در خوش بینانه ترین حالت یه شاعره
که فقط مینویسه...
ما گفتیم ترانه کلامی ست برای ادغام با موسیقی
پس یه جایی باید این بعدش به چشم بیاد ...یه جایی باید معلوم شه که این شعر برای ادغام با موسیقی نوشته شده
یکی از ترانه سراهایی که خیلی در این زمینه موفق عمل کرده اهورا ایمان هست
حتما ترانه هاشو خوندین
البته نمیخوام این حرف منو جانب داری از ایشون بدونید یا به حساب همکاری های ادبی و پژوهشی یا رفاقت بینمون
حد اقل کسایی که منو میشناسن از نزدیک میدونن من با یغما گلرویی - بابک صحرای با خیلی از بچه ها دوستم و تقریبا همه ی آثارشون رو خوندم
ولی اگر میخواهید نمونه های موفق کلام رو بخوانید که قابلیت بالایی برای تلفیق با موسیقی دارن من آثار اهورا رو پیشنهاد میکنم
ترانه هاش برای ابی رو بخونید
یا ترانه ها یی که برای معین نوشته
یا ناصر عبداللهی
یا احسان خواجه امیری-مانی رهنما و..


بطور کلی بگم ترانه سرایی زحمت هم دارد
تا اینجا 5 جزء مهم ترانه رو معرفی کردیم شامل بند-ترجیع بند-گوشواره- پل و سکو
ساختارهای پایه رو هم با این 5 تا توضیح دادیم
البته با اینها میشه بی نهایت ساختمان درست کرد ...ولی همه اصولی و موسیقیایی نیستند
سلام آقای امیری
تلکیف دادید ولی همش خراب در میاد تنبلی نکردم
فکر میکنم 5 تا ساختار کلی رو توضیح دادیم و قرار شد این هفته با گفتن چند تا ساختار دیگه این بحث رو تمام کنیم
خیلی سخت ترانه
نه سخت نیست ...فقط تمرین میخواد...بهر حال ترانه سرایی وجه متعالی شعر هست...جاییست که شما به کلمات و موسیقی محدود میشید و برای داشتن مهارت در نوشتن این ژاندر باید تمرین کنید
چشم
حالا از این هفته یه تغییراتی در روند آموزش میدیم که بهتر بتونه کمک کنه به دوستان
خب از بحث اصلی دور نشیم
بریم سراغ ساختارهای باقیمانده
بند- ترجیع بند + پل (AABA)
ساخت سه گانه "(Ternary)
این ساخت که ساخت راک اندرول یا فرم بیتل ها نامیده میشود، دومین ساخت پر تولید و پر مخاطب در جهان است. بسیاری از ترانه های آشنای ایرانئ ( به خصوص پس از شکل گیری ترانه نوین) در این ساخت نوشته شده اند. پل معمولا در بخش سوم آهنگ وارد میشود . یعنی بعد از یک یند- ترجیع بند و تکرار آن. اگر نگاهی به ساختمان ترانه های موفق و مشهور یا به اصطلاح هیت در جهان امروز داشته باشید ، شاید بیش از همه با همین ساخت روبرو شوید.
(در نظر داشته باشید که در این الگو هم A به بند واحد اشاره ندارد و بند و ترجیع بند را نشان میدهد).
نمونه ی اول:
حرف
شهیار قنبری- واروژان
(A) بند:
اگه سبزم ، اگه جنگل
اگه ماهئ ، اگه دریا
اگه اسمم همه جا هست
روی لب ها تو کتابا
اگه رودم ، رود گنگ تم
مث مریم اگه پاک
گه نوری به صلیب ام
اگه گنجی زیر خاک
ترجیع بند:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
(A) بند:
اگه پاکم مث معبد
اگه عاشق مث هندو
مث بندر واسه قایق
واسه قایق واسه یارو
اگه عکس چهل ستون ام
اگه شهری بی حصار
واسه آرش تیر آخر
واسه جاده یه سوار
ترجیع بند:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
(B) پل:
اگه قیمتی ترین سنگ زمین ام
توپ تابستون دستای تو برف ام
(در تعداد زيادى از ترانه هاى ايرانى از جمله همين مورد، ((پُل)) در بخش دوم مى آيد و بخشِ سوم تكرارِ بخشِ اول است. در واقع اين ساخت نسبت به استانداردِ AABA يك بند كمتر دارد و الگوى آن را مى شود به اين شكل نشان دادABA)

****
هرچند ساخت ترانه به اين موارد محدود نمى شود اما اكثريت قريب به اتفاق ترانه هاى موسيقى مردمى را مى توان در اين الگو ها ترسيم كرد. در ضمن، اين ساخت ها را نبايد مطلق و كاملا بسته ديد و همانطور كه در توضيحِ نمونه ها اشاره شد، اين الگو ها منعطف بوده و با بسط يا تغيير در آنها ، بدونِ بر هم زدنِ شاكله ى ترانه مى توان دست به نوآورى زد و مطابق با ويژگى هاى كلام و موسيقى، فرم هايى تازه ايجاد كرد. همينطور مى توان از ساخت هاى پويا و متنوع (VAriational) استفاده كرد كه هرچند مانند ساخت هاى ذكر شده داراى بخش بندى (sectional) هستند و بر پايه ى فرم هاى رايج شكل گرفته اند اما كمتر به تكرار پايبند بوده و بر مبناى گسترش تِم شكل مى گيرند.
در پايان اين بحث ، نمونه هايي را بررسي مى كنيم كه با تغيير در ساخت هاي استاندارد ، ساخت هاى تازه و منفاوتى ايجاد كرده اند.
ادامه ی ترانه:
اگه نوری به صلیب ام
اگه گنجی زیر خاک
ترجیع بند:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
(A) بند:
اگه پاکم مث معبد
اگه عاشق مث هندو
مث بندر واسه قایق
واسه قایق واسه یارو
اگه عکس چهل ستون ام
اگه شهری بی حصار
واسه آرش تیر آخر
واسه جاده یه سوار
ترجیع بند:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
(B) پل:
اگه قیمتی ترین سنگ زمین ام
توپ تابستون دستای تو برف ام
یه ساختار دیگه داریم که بهش میگن دوبل باینری...یا دوتایی مضاعف...من این ساختار رو خیلی دوست دارم چون با هر وزن عروضی میشه بهش ملودی های مختلفی داد...اصلا انگار نمیخواد این ساختار کهنه شه
در این الگو بندهای اول و دوم و بندهای سوم و چهارم مشابه یکدیگر هستند و آن را به صورت AABB نشان میدهیم. همین ساخت به صورت یک در میان هم استفاده میشود، مثل ترانه جمعه اثر شهیار قنبری - اسفندیار منفرد زاده که در آن بندهای اول و سوم و دوم و چهارم همسان هستند و آن را Double binary یا دوتایی مضاعف میگویند و به صورت ABAB نشان داده میشود:

A توی قاب خیس این پنجره ها
B نفسم در نمیآد، جمعه ها سر نمیاد
Aعمر جمعه


ین اجزای مختلف رو توی ترانه های این سه تا آلبوم بیان و پیدا کنن و نوع ساختمانش رو بنویسن
ستاره های سربی- ابی
فصل تازه - احسان خواجه امیری
دلتنگی- ستار
ببخسید اسم آلبوم یادم نبود طول کشید
تو این سه تا با ساختارهای پایه آشنا میشید
و دوستان لطف کنن انجام بدن
وقتی ساختارهای پایه رو یاد بگیرید
میدونید که از نظر موسیقیایی وقتی بند تموم شد چطوری باید ادامه بدین
و ترانه ها تون پیشنهاد موسیقیایی داره
و اونوقت دیگه آهنگساز نیازی نیست برای اینکه میزان های موسیقی خودش رو پر کنه بره بنویسه:
پول پیتزا نداروم سیت سمبوسه میخروم..اگه اون مهندسه میروم پی اچ دی میگیروم
یا مثلا :
دختر آبادانی بیقراره...عاشق شده و خبر نداره
یا خوشگلا باید برقصن
یا تکون بده تکون بده...بدنو تکون بده
این شاهکارها همه ش تقصیر ترانه سراهای ماست
اینکه ساختنارمند بلد نیستن بنویسن و خب آهنگساز خودش مینویسه و میشه این شاهکارهایی که عرض کردم
البته هنوز مبحث ترانه بر ملودی مونده که نقش اصلی رو اون مبحث برای گذر از این خلق شاهکار ها دارهپ
داره
ساختارهای پایه رو گفتیم...چند تا ساختار رو هفته آینده اضافه میکنیم و مبحث ساختمان ترانه تموم میشه
─═हई╬🌺🌼🌼🌺╬ईह═─


ما تلفیق شد و با اضافه شدن این دو اجزای ترانه ی نوین کامل شدن
وقتی یک ملودی مدام در گوش تکرار بشه مخاطب بعد از گذر مقداری زمان نسبت به اون کلمات وآهنگ بی اعتنا میشه
این حاصل تحقیقات علمی روز دنیا بود
اروپایی هاهم روشهایی رو داشتن برا گذر از این فضا
منتها حالاما داریم روند ساختمان ترانه رو در زبان فارسی بررسی میکنیم
خب
اون دو تا جزء چی بودن؟
دو تا جزء مهم اینا بودن..."پل" و "سکو"
تا اینجا سه تا رو گفتیم..پس پل میشه شماره چهار
٤- پل (bridge) : پُل با شكل گيرى و گسترش موسيقى راك به طور جدى وارد ساختمان ترانه شد. پُل ، بندى است كه اغلب فقط يكبار در ترانه مى شنويم. معمولا وقتى دو بار تكرار بند و ترجيع بند را شنيديم ، با پُل مراجه مى شويم. يك بندِ مستقل كه از نظر شكلي و مفهومى با بقيه ى ترانه منفاوت است . اگر ترانه به تكرار افتاده باشد ، پُل فضا را مى شكند و حواسِ مخاطب را دوباره متوجه كار مى كند ( چيزى شبيه گره افكنى در فيلمنامه نويسي) . اين بخش از ترانه در متونِ بريتانيايى middle-eight هم ناميده شده كه اشاره به جايگاه پُل در استانداردِ ٣٢ ميزانى (٨-٨-٨-٨) دارد.
و آخرین تعریف...سکو
سکو رو در واقع همون "پیش ترجیع " هم میگن
چون معمولا قبل از ترجیع بند میاد
٥- پيش ترجيع يا سكو (pre-chorus) : در بعضي ترانه ها بعد از بند اصلي ، بندي وجود دارد كه مانند ترجيع بند در هر بخش از آهنگ تكرار مى شود و در واقع زمينه سازٌ ترجيع بند است . شايد بشود گفت كه اين ترانه ها ترجيع بندى طولانى تر يا دوبندي دارند. اما براى اشاره ى دقيق به اين بخش ، از اصطلاح هاى " پيش - ترجيع" يا سكو استفاده مى كنيم . "سكو"يى كه شنونده را از بند به سمت هدفِ آهنگ يعنى ترجيع بند پرتاب ميكند
مثال میزنم که بهتر بتونین درک کنید این دوتا جز رو
نمونه ى دوم ( بند-ترجيع بند همراه با بيش ترجيع يا سكو)
(بند با حرفِ A سكو با حرفِ B و ترجيع بند با حرفِ C مشخص مى شود).

تا روز مبادا...
شهيار قنبري- عبدى يمينى
بند (A)
پسِ پشتِ پنجره عادتِ مرگه
باغِ پاييزي ما مسلخِ برگه
واژه پوسيده، دلِ غزل گرفته
جايى كه شبنم گل خودِ تگرگه

بند (A) :
وقتى ميرغضب خدارندِ زمينه
وقتي هر شب زده اى ستاره چينه
از تو خوندن از تو سر رفتن و موندن
عادت و حسرت ديرينه همينه

سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خواب پريا
با تو رقصيدن تا آخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تل هميشه حتى تا روزِ مبادا
ترجيع بند (C) :
نورِ ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شامِ بي ما
تا تهِ روزً مبادا...!
بند (A) :
اي هواي تازه باغِ معلق
اي قديمى مثلِ خوابً دورِ زرورق
همتى كن پاي اين طاق شكسته
دل دلي كن اي صداي خوبِ برحق
سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خوابِ پريا
با تو رقصيدن تا اخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تا هميشه حتي تا روز مبادا
ترجيع بند (C):
نور ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شام بي ما
تا ته روز مبادا
این کارگاه رو دوست نداشتم چون شما کم حرف زدین
برا همین اینو میگذاریم به بحث...کسی ترانه رو یادش میاد که با توجه به تعریفی گفتیم درش از پل استفاده شده باشه؟
دو دقیقه وقت دارید مطابق با زمان بندی حقیر
همون ترانه دختر شيرازي ؟! ✋
حرف- شهیار قنبری
بند:
اگه سبزم اگه جنگل
اگه ماهی اگه دریا
اگه اسمم همه جا هست
روی لب ها تو کتابا
اگه رودم رود گنگ ام
مث مریم اگه پاک
اگه نوری به صلیبم
اگه گنجی زیر خاک
ترجیع:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
دوباره بند:
اگه پاکم مث معبد
اگه عاشق مث هندو
مث بندر واسه قایق
مث قایق واسه پارو
.
.
.
دو باره ترجیع:
واسه تو قد یه برگم
پیش تو راضی به مرگم
ببینید دوبار بند و ترجیع بند بود
اگه این بشه سه بار مطابق با نتیجه ی تحقیقات مخاطب دوست داره بزنه آهنگ بعدی
اینجاست که پل میاد و همه چیزای منظم قبل رو میزنه بهم
پل:
اگه قیمتی ترین سنگ زمینم
توی تابستون دستای تو برف ام
اگه حرفای قشنگ هر کتابم
برای اسم تو چند تا دونه حرفم
اگه سیل ام پیش تو تو قد یه قطره
اگه کوه ام پیش تو قدر یه سوزن
اگه تن پوش بلند هر درخت ام
پیش تو اندازه ی دکمه ی پیرهن
پل رو ببینید...تفاوت های وزنی و ملودیک زیادی با قبل داشت
دوبار بند و ترجیع بنمد داشتیم
ترجیع بند
ولی عینا مثل هم بودن
یه پل اومد ساختار رو عوض کرد
گاهی این پل شده رابط بین بند و ترجیع بند...و ترانه سراهایی اومدن از همین ساختار الهام گرفتن
یه ترانه اردلان سرفراز فکر میکنم نوشته برای ابی
یه جاش هست ملودی عوض میشه و میگه:
به تو پل میزنم از ترانه هامو
خب
حالا ما اجزا رو شناختیم
پنج تا جز بیشتر نداریم
دوستانی هم که جدیدا در تهران و جاهای دیگه میان و اجزای جدیدی رو معرفی میکنن همه مزخرف میگن
منتها با این 5 تا جز خیلی ساختمان میشه ساخت
اینجاش دیگه آموزشی نیست
سه تا آلبوم رو من معرفی میکنم دوستانی که کارگاه رو بصورت جدی دنبال میکنن بعنوان تمرین


شما احتمالا وقتی هرچیزی از وزن میشنیدید ،،مفهوم وزن عروضی براتون تداعی میشد و به وزن عروضی نسبت میدادید
از اینجا به بعد مفهوم وزن گفتیم عوض میشه
در هفته ی قبل یه مقدار به "وزن" پرداختیم
و اونواع وزن رو هم تا حدودی که برای یک ترانه سرا نیاز بود بررسی کردیم
وزن عددی- وزن کمی- وزن عروضی- وزن موسیقیایی
تا اینجا کسی سوالی داره؟
الان تو این ترانه ی دختر شیرازی وزن موسیقیایی کاملا تکرار میشه...هرچند اگر وزن عروضی ممکنه بعضی جاها تغییر کنه
در واقع ملودی تکرار میشه
خب ...این نوع ساختمان یه خورده خسته کننده بود
با دومین جز اومدن و یه ساختمان جدید ساختن
بند-ترجیع بند
٢- بند - ترجيع بند (AB)
ساختِ دوتايي (binary) يا verse-chorus
بعد از دهه ٦٠ ميلادى بيشتر اثار مردم پسند در تمام دنيا با چنين ساختى عرضه شده اند. يك بند، ترجيع بند و سپس تكرار درباره ى اين الگو .
گاهى بندى بينِ بند اصلى و ترجيع بند قرار مى گيرد كه همان طور كه اشاره شد به ان " پيش ترجيع" يا "سكو" مى گوييم . در نمايشِ اين ساختار بند با حرف A و ترجيع بند با حرف B مشخص مى شود.

نمونه ى اول ( بند-ترجيع بند)
خالى
زويا زاكاريان-سياوش قميشي

بند (A) :
من، خالى از عاطفه و خشم
خالى از خويشي و غربت
گيج و مبهوت بينِ بودن و نبودن
عشق، آخرين همسفرِ من
مثلِ تو من و رها كرد
حالا دستام مونده و تنهايي من
ترجيع بند (B):
اي دريغ از من كه بي خود مثلِ تو
گم شدم، گم شدم تو ظلمتِ تن
اي دريغ از تو كه مثلِ عكسِ عشق
هنوزم داد ميزنى تو آينه ى من
بند (A) :
واي، گريمون هيچ ، خنده مون هيچ
باخته و بزنده مون هيچ
تنها آغوش تو مونده، غير از اون هيچ
اي، اي مثِ من تك و تنها
دستام و بگير كه عمر رفت
همه چى توىى، زمين و آسمان هيچ
ترجيع بند (B):
در تو ميبينم ، همه بود و نبود
بيا پر كن من و اي خورشيد دل سرد
بي تو مي مىرم ، مثلِ قلبِ چراغ
نور تو بودي ، كى من و از تو جدا كرد
این ساختمان خیلی پرطرفداره
منم اقرار میکنم اکثر کارهام اینجوری بوده...
ولی ایرادات بزرگی داره
کلا روش خلاقانه ای نیست
پیشنهاد موسیقیایی هم نداره برای آهنگساز
اگه دقت کرده باشید الان خیلی از ترانه های بازار امروز موسیقی ملودی ای سبیه بهم دارن
شبیه به هم
و این اتفاقا همه ش تقصیر آهنگساز های ما نیست
قسمت عمده ش به اعتقاد حقیر تقصیر عدم خلاقیت ترانه سراهاست
همانطور كه در اين نمونه مي بينيد در مواردي ترجيع بند ملودي تكرارى اما كلام متفاوت دارد، ترانه ي "گل و تگرگ" از ايرج جنتي عطايي- سياوش قميشي نيز به همين شكل است. اما اين شيوه از اين بابت كه اثرِ محتوايي ترجيع بند را كاهش مي دهد و به خاطرسپارى آن را دشوار مى كند ، چندان قابل توصيه نيست و قطعا تكرار كلام در ترجيع بند تاثير بيشترى خواهد داشت ).
خب...چاره چی بود برای گذر از تکرار و یکنواختی؟
یه راهی قبلا هم وجود داشت
اینکه به جای ترجیع بند گوشواره بگزارن
گوشواره (refrain) : گاهى آن بخش ِ تكرارى ترانه، يك "بند" نيست . ممكن است يك جمله و حتى گاهى يك كلمه باشد . بخش هاى تكرارى كوتاه تر از بندرا كه از نظر ملودى و محتوى در ادامه "بند" هستند ( و نه بخشي مستقل) ، گوشواره مى گوييم
و به جای ساختار بند-ترجیع،،ساختار بند-گوشواره بسازیم
این روش جدیدی نیست و قبلا هم وجود داشت
ب: بند و گوشواره
اين ساخت دقيقا مانند ساخت پيشين عمل مى كند،. يعنى بندها عينا تكرار مى شوند . اما كلمه يا جمله اي تكرارى در انتهاى هر بند مى ايد . اين "گوشواره" معمولا حاوى عنوانِ آهنگ هم هست. ياختِ " بند و گوشواره " به نوعى زمينه سازِ شكل گيرى پر طرفدارترين ساختِ ترانه يعنى " بند-ترجيع بند" است كه در بخش بعد به ان خواهيم پرداخت . اما لازم است بگوييم تفاوت اصلى اين دو ساخت در تفتوت ماهيت و كاركرد گوشواره يا ترجيع بند است كه به آن اشاره كرديم. گوشواره يك جمله موسيقيايي در ادامه بند و از نظر محتوايى نوعى جمع بندى است . اما ترجيع بند بندي مستقل دو موسيقي و نقطه اوج آهنگ و به لحاظ محتواىى جايگاه هدفِ كلام و پيام قطعه است. در اير ساخت هر بند و گوشواره با حرف A مشخص مي شود.
به عنوان نمونه به ترانه محلى "مستم مستم" با ساختمان بند و گوشواره توجه كنيد.
(A) بند :
يك گل سايه چمن ، سايه چمن ، تازه شكفته ، تازه شكفته
نه دستم به ش مي رسه، به ش مي رسه، نه خُش مى افته، نه خُش مى افته
گوشواره:
"مستُم مستُم مستُم،تيغت بُريده شستُم"
(A) بند:
بيا بريم قبله كوتى ، قبله كوتى ، قالى كنيم فرش، قالى كنيم فرش
بورياى سرخ و سفيد ، سرخ و سفيد، منقلى پر تَش ، پر تش

گوشواره:
"مستم مستم مستم ، تيغت بريده شستم"
و ...
البته به بند و ترجیع بند پرداخته ایم ...
خب پس در واقع ساختار بند- گوشواره هم با اینکه زیبایی های خاص خودش رو داشت ...در واقع یک بازگشت به عقب بیش نبود
خب ...اینجا دو تا جز دیگه به پیشنهاد اردلان سرفراز و شهیار قنبری با فرم موسیقیایی


جلسه هفتم. کارگاه ترانه سرایی

مدرس :محمد امیری دوماری
بحث تخصصی ترانه سرایی:

قسمت قبل برگشتیم یکبار دیگه به تعریف ترانه رجوع کردیم
ترانه کلامی برای ادغام با موسیقی ست
ولی این بعد موسیقیایی کلام کجا نمود پیدا میکند؟
ترانه های امروزی که معمولا یه چهارپاره ست با رعایت قواعد و قوانین شعری و عروضی
و در جلسه قبل گفتیم هرچند دانستن عروض لازم است اما مفهوم وزن در ترانه تفاوت هایی با شعر دارد
و گفتیم عروض تنها یکی از ابزار های ایجاد نظم در ترانه ست
برای اینکه بهتر با مفهوم وزن در ترانه آشنا بشیم و بیشتر بعد موسیقیایی ترانه رو بررسی کنیم گفتیم میاییم و به ساختمان ترانه میپردازیم
اینکه ترانه کلا چه ساختمانی داره
از چه اجزایی تشکیل شده؟
و برای درک بهتر مکطلب اومدیم و با یک تاریخچه که سیر تکاملی ترانه رو نشون میداد به معرفی اجزای مختلف ترانه پرداختیم
اولین جز مهم رو گفتیم بند هست
- بند (verse) : هر ترانه اى دستِ كم يك بند دارد . بند، جزء اصلى و لازم هر ترانه است. ترانه هايى( هرچند اندك) فقط از يك بند تشكيل شده اند، اما چيزى كمتر از اين قابلِ تصور نيست. بندها طرح و داستانِ طرح را پيش مى برند و از نظر شكلى و مفهومى در امتدادِ يكديگرند.
دومیش ترجیع بند
٢- ترجيع بند (chorus) : اكثر ترانه هايى كه مى شناسيم، يك بندِ تكرار شونده دارند. گاهى دوبار ، سه بار و حتى بيشتر ، ترجيع بند همان قسمتى است كه بعد از تمام شدن يك بند مى شنويم و انتظار داريم كه در پايانِ بند يا بندهاى بعدى باز هم بشنويم . همان بخشى كه قرار است بعد از شنيدنِ آهنگ ، بيش تر از بقيه بخش ها در ذهنمان بماند؛ چون هم از نظر كلامي و هم از نظر موسيقيايى برجسته شده است و غالبا حرفِ اصلى يك قطعه موسيقى با كلام را در اين بخش مى شنويم .
با همینم دوتا جز مهم...دوتا ساختمان مختلف میشهساخت
میشه ساخت
یکی ترانه ای که فقط "بند" داره
- تك بند (AAA)
ساخت مُكرر يا strophic
الف : بندِ ساده:
امروزه كمتر با ترانه هايى مواجه ايم كه صرفا از يك بند يا در واقع تكرار يك بند تشكيل شده باشند، اما اين ساخت در گذشته اى نه چندان دور چه در ايران و چه در جهان بسيار مورد استفاده قرار گرفته است. تهداد زيادي از ترانه هاي محلي ايرانى كه اتفاقا در دوران معاصر هم مورد استقبال موزيسين هاى سنتى و مدرن قرار گرفته و بارها بازسازي و بازخوانى شده اند، چنين ساختى دارند. براي نشان دادن هر بند اين ساختار از حرف A استفاده ميكنيم .
براي نمونه به ترانه " دختر شيرازى " توجه كنيد:
(A) بند
دختر شيرازى جونم ، دختر شيرازي
چشاتو به من بنما تا شوك راضي
چشام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر؟
بادوم تو بازار نديدي ؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه

(A) بند :
دختر شيرازي جونم ، دختر شيرازي
موهات و به من بنما تا شوم راضي
موهام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر ؟
كمند تو بازار نديدي؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه
بند:
...
( همينطور كه مي بينيد يك بند كه داراي ملودي واحدي ست يا تعييراتى كوچك در كلام ، چندبار تكرار مى شود و آهنگ به پايان مى رسد .
البته در بيشتر موارد ، كلام در بندهاى مختلف كاملا متفاوت است و فقط ملودى ثابت مى ماند)
خب تا اینجا


منظور فقط کلام نیست
ممکنه ملودی تکرار بشه
این موضوع تو کارگاه های خصوصی چون میشه خوند اونجا بهتر قابل درکه...ولی در آموزش مجازی سعی میکنم ترانه هایی رو کثال بزنم که همه شنیدین
و بتونین تکرار ملودی رو. متوجه بشین
خب
حالا میخوایم مثال بزنیم برای ساختار بند-ترجیع بند
نمونه ى اول ( بند-ترجيع بند)
خالى
زويا زاكاريان-سياوش قميشي

بند (A) :
من، خالى از عاطفه و خشم
خالى از خويشي و غربت
گيج و مبهوت بينِ بودن و نبودن
عشق، آخرين همسفرِ من
مثلِ تو من و رها كرد
حالا دستام مونده و تنهايي من
ترجيع بند (B):
اي دريغ از من كه بي خود مثلِ تو
گم شدم، گم شدم تو ظلمتِ تن
اي دريغ از تو كه مثلِ عكسِ عشق
هنوزم داد ميزنى تو آينه ى من
بند (A) :
واي، گريمون هيچ ، خنده مون هيچ
باخته و بزنده مون هيچ
تنها آغوش تو مونده، غير از اون هيچ
اي، اي مثِ من تك و تنها
دستام و بگير كه عمر رفت
همه چى توىى، زمين و آسمان هيچ
ترجيع بند (B):
در تو ميبينم ، همه بود و نبود
بيا پر كن من و اي خورشيد دل سرد
بي تو مي مىرم ، مثلِ قلبِ چراغ
نور تو بودي ، كى من و از تو جدا كرد
همه تقریبا شنیدین...با ملودی بخونین اینو برا خودتون
ببینید...کلام دوجا فقط تغییر میکنه از نظر ملودی و وزن شعری
یکی تو بند یکی ترجیع بند
ولی هر کی گفت ایراد بزرگ این ساختار چیه؟؟
با اینکه خیلی پرطرفداره
ولی خسته کننده ست ...مخصوصا اگه ترانه ریتمش شاد نباشه
اشکال وزنی داره
نه الان اصلا منظورمون وزن نیست...اتفاقا ایراد وزنی هم نداره...ایراد عروضی داره...گفتیم معنای وزن در ترانه متفاوته که کارگاه جناب نجفی تموم شه مفصل بهش میپردازیم
و ترانه درسته که به وزن احتیاج داره ولی اصلا نیازی به عروض نداره
خب
ایراد بزرگش خسته کننده بودنش هست
مخصوصا اگه آهنگ سنگین یا به اصطلاح غلط رایج همون غمگین باشه
و یا اینکه ترانه یه خورده طولانی بشه
همین خالی ابی رو من خودم هر بار خواستم به زور تا آخر تحملش کردم
دیگه گوش بعد از یه مدتی دنبال یه چیز دیگه ست تو ترانه
اگر پیدا نکنه میزنه track بعدیپ
بعدی
مطمئنم برای ترانه ی خالی ابی این اتفاق برای خیلیا افتاده
دیگه نمیتونی تحملش کنی
کلام زیباست...ملودی قشنگه ولی خسته کننده ست
(همانطور كه در اين نمونه مي بينيد در مواردي ترجيع بند ملودي تكرارى اما كلام متفاوت دارد، ترانه ي "گل و تگرگ" از ايرج جنتي عطايي- سياوش قميشي نيز به همين شكل است. اما اين شيوه از اين بابت كه اثرِ محتوايي ترجيع بند را كاهش مي دهد و به خاطرسپارى آن را دشوار مى كند ، چندان قابل توصيه نيست و قطعا تكرار كلام در ترجيع بند تاثير بيشترى خواهد داشت ).
خب برای رفع این مشکل چیکار کردن؟؟یه جزء دیگه اضافه کردن به ساختار ترانه
پیش ترججیع یا سکو
نمونه ى دوم ( بند-ترجيع بند همراه با بيش ترجيع يا سكو)
(بند با حرفِ A سكو با حرفِ B و ترجيع بند با حرفِ C مشخص مى شود).

تا روز مبادا...
شهيار قنبري- عبدى يمينى
بند (A)
پسِ پشتِ پنجره عادتِ مرگه
باغِ پاييزي ما مسلخِ برگه
واژه پوسيده، دلِ غزل گرفته
جايى كه شبنم گل خودِ تگرگه

بند (A) :
وقتى ميرغضب خدارندِ زمينه
وقتي هر شب زده اى ستاره چينه
از تو خوندن از تو سر رفتن و موندن
عادت و حسرت ديرينه همينه

سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خواب پريا
با تو رقصيدن تا آخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تل هميشه حتى تا روزِ مبادا
ترجيع بند (C) :
نورِ ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شامِ بي ما
تا تهِ روزً مبادا...!
بند (A) :
اي هواي تازه باغِ معلق
اي قديمى مثلِ خوابً دورِ زرورق
همتى كن پاي اين طاق شكسته
دل دلي كن اي صداي خوبِ برحق
سكو (B):
با تو رفتن تا تهِ خوابِ پريا
با تو رقصيدن تا اخرِ صداها
چه شكوهى داره با تو، با تو رفتن
تا هميشه حتي تا روز مبادا
ترجيع بند (C):
نور ديروز و هنوزم
اي چراغ سايه سوزم
گر بگير از شام بي ما
تا ته روز مبادا

بقیه رو بعدا ادامه میدیم ان شاء الله..


...مگه چقدر ملودی میشه مثلا روی مفاعیل مفاعیل مفاعیل گذاشت تو قالب چهارپاره؟
درود جناب امیری
یک سوال داشتم
البته شاید هنوز زوده براش
و شاید مرتبط نباشه... اگه صلاح میدونید پاسخ بدید🌹🙏
و این ایراد اتفاقا ایراد آهنگسازهای ما نیست
بفرمایید
سوالم درباره ملودی هستش
ایا میشه شبیه وزن های شعر کلاسیک شلکلش رو بصورت نوشتاری دید؟
که بر اساسش شعر سرود؟!
یا شنیداریه؟
ایراد از ترانه سراهاست که ساختمان ترانه رو نمیشناسن و در اثرشون خبری از پیشنهادات موسیقی نیست...یعنی اون تعریف ترذانه رو رعایت نکردن...شعر گفتن فقط
سلام جناب امیری افتخار حضور دارم
اصلا متوجه سوالتون نشدم...ساختمان ترانه رو میفرمایید که میشه دید؟؟
نه چون شنیدم بعضی اهنگ ساز ها
اول ملودی رو خلق میکنن
و سپس ترانه سرا بر اون اساس ترانه مه
خواستم بگم
چطور میشه ملودی رو بر وزن عروضی سوار کرد؟
یه ترانه ی تک بندی فرستادی بودین برام ...خیلی قشنگ بود...ایرادش فقط همینه...بعد از این مبحث یادم بندازین اصلاحش کنیم با هم بره برای ساخت...خواننده شم معرفی میکنم بهتون
بر اون اساس ترانه میگه*
خب الان بحث همینه...شما وقتی با ملودی طرف هستین خیلی جاها نمیشه وزن رو عروضی سوار کرد و باید از وزن های دیگه استفاده کنین...ولی در همه ی اونها باید ساختار ترانه رعایت شده باشه...مثلا وقتی شما تکرار میبینید تو ملودی ،،وقتی ساختار ترانه رو بشتناسید متوجه میشید این تکرار ترجیع بند هست یا گوشواره و چه چیزی باید بسرایید
یکی از مباحث این کارگاه ترانه بر ملودی هست که بهش خواهیم پرداخت در آینده نزدیک
خب...از بحث بند و گوشواره دور نشیم من یه توضیح دیگه بدم در مورد این ساخت
به عنوان نمونه به ترانه محلى "مستم مستم" با ساختمان بند و گوشواره توجه كنيد.
(A) بند :
يك گل سايه چمن ، سايه چمن ، تازه شكفته ، تازه شكفته
نه دستم به ش مي رسه، به ش مي رسه، نه خُش مى افته، نه خُش مى افته
گوشواره:
"مستُم مستُم مستُم،تيغت بُريده شستُم"
(A) بند:
بيا بريم قبله كوتى ، قبله كوتى ، قالى كنيم فرش، قالى كنيم فرش
بورياى سرخ و سفيد ، سرخ و سفيد، منقلى پر تَش ، پر تش

گوشواره:
"مستم مستم مستم ، تيغت بريده شستم"
و ...
اما اين ساخت صرفا به چنين ترانه هايى محدود نمى شود يكي از كاربر دهاي با قدمت ساخت مكرر، ملودي سازى بر روي شعر است . در موسيقي امروزي ما مي شود و اثار سهيل نفيسي اشاره كرد و خوانش او از اشعار نيمايي و سپيد . در البوم هاي "ر ي ر ا" و "چنگ و سرود" مي توانيد قطعات متعددي را با اين ساختار بشنويد. براي مثال قطعه مهتاب تك بند و قطعه داروگ نمونه اي از بند و گوشواره است
پس صبر میکنم تا اون موقع
ممنون 🌹🙏🌾
حالا...در ساختار موسیقیایی امروز این گوشواره به تنهایی نمیتونه پوشش دهنده ی همه ی میزان های موسیقیایی تکرار شونده باشه...
جناب امیری فرمودید وزن ثابت خواننده رو دچار محدودیت تکرار میکنه و تغییرو شکست وزن لازمه...این تغییر تا چه اندازه باید فاحش و اشکار باشه؟؟؟
به جای اینکه یه گوشواره بیاد تکرار بشه...پیشنهاد میکنن یه بند تکرار بشه که مفهومش از همه بیشتر مد نظر هست(ترجیع بند)
در مورد تغییر وزن در یک بیت که گفتم الان اصلا فکر کنید نداریم...بعدا که مباحث موسیقیایی کلام تموم شد میگم...ولی در مورد تغییر وزن از بندی به بند دیگه بین کارشناسان یه اختلافاتی هست...مثلا سعید کریمی و آقای افشارو بابک صحرایی و ... عقیده دارن که قاعده ی خاصی نیست..منتها آقای اهورا ایمان ،،بنده و یکی دو نفر از دوستان اعتقادمون بر اینه که اینهم قاعده و قانون داره...چه بسا که اگه رعایت نشه باعث بشه اجرای ترانه سخت بشه و دلیل اینکعه خیلی از ترانه ها رو خواننده ها تو کنسرت ها نمیخونن همینه...
یک مقاله ای رو دارم ترجمه میکنم به اتفاق آقای اهورا ایمان که کفصل به همین بحث میپردازه
اصلا عنوانش هست محدودیت های شکست وزن در ترانه
فکر میکنم بعد از عید آماده شه
حالا فعلا بنا رو میگذاریم بر این اساس که قاعده ی خاصی نیست
شما وزن یک بند در ترانه تون میتونه هر چه که دوست داشتید با بند قبلی متفاوت باشه
خب ..برگردیم به بحث؟؟
حالا...در ساختار موسیقیایی امروز این گوشواره به تنهایی نمیتونه پوشش دهنده ی همه ی میزان های موسیقیایی تکرار شونده باشه...
برای همین پیشنهاد دادن که یک بند تکرار شه...
که همون ترجیع بنده
و یک ساختار دیگه شکل گرفت
ساختار بند-ترجیع بند
٢- بند - ترجيع بند (AB)
ساختِ دوتايي (binary) يا verse-chorus
بعد از دهه ٦٠ ميلادى بيشتر اثار مردم پسند در تمام دنيا با چنين ساختى عرضه شده اند. يك بند، ترجيع بند و سپس تكرار درباره ى اين الگو .
بچه ها یه نکته...تا حالا بحث در تکرار ها کلام بود...یعنی وقتی میگفتیم تکرار داریم یعنی مثلا یک بند دوباره تکرار میشه
کلام دوباره تکرار میشه
از الان یه قرار داد به این کارگاه مون اضافه میشه
از الان اگه گفتیم تکرار منظور


است و غالبا حرفِ اصلى يك قطعه موسيقى با كلام را در اين بخش مى شنويم .
تا اینجا رو حدس میزنم همه میدونستید قبلا
چون شاعران هم با این معانی زیاد سروکار دارن
٣- گوشواره (refrain) : گاهى آن بخش ِ تكرارى ترانه، يك "بند" نيست . ممكن است يك جمله و حتى گاهى يك كلمه باشد . بخش هاى تكرارى كوتاه تر از بندرا كه از نظر ملودى و محتوى در ادامه "بند" هستند ( و نه بخشي مستقل) ، گوشواره مى گوييم .
مثال این هفته کمتر میزنیم ..چون هدف دارم از این کار
یکی اینکه کلا یه بخش از ترانه سرایی هست مربوط به ذوق و قریحه ی شماست ...اونو که نه من نه هیچ کس دیگهخ نمیتونه درستش کنه
یه بخش دانستنیهای ترانه ست ...یعنی همین بخش هایی که تا حالا جلسه قبل گفتیم
یه چیزایی هم تکنیکه...یعنی درسته اکتسابیه ولی باید براش زحمت بکشید
بخاطر همین از این هفته ما تو کارگاه تمرین هم داریم
جمعه عصر ها هم تمارینی رو که حل میکنید تو پی وی جواب میدم
خب حالا سه تا از اون پنج تا جزء رو گفتیم
کسی میتونه با هخمین سه تا ترانه ای رو مثال بزنه؟؟
براي نمونه به ترانه " دختر شيرازى " توجه كنيد:
(A) بند
دختر شيرازى جونم ، دختر شيرازي
چشاتو به من بنما تا شوك راضي
چشام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر؟
بادوم تو بازار نديدي ؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه

(A) بند :
دختر شيرازي جونم ، دختر شيرازي
موهات و به من بنما تا شوم راضي
موهام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر ؟
كمند تو بازار نديدي؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه
بند:
...
( همينطور كه مي بينيد يك بند كه داراي ملودي واحدي ست يا تعييراتى كوچك در كلام ، چندبار تكرار مى شود و آهنگ به پايان مى رسد .
البته در بيشتر موارد ، كلام در بندهاى مختلف كاملا متفاوت است و فقط ملودى ثابت مى ماند)
از سروده های خودمون بگیم ؟
این ترانه فقط یک بند داره
دیگه جزء دیگه ای بهش اضافه نمیشه
اینجور ترانه ها رو بهش میگن ساخت مکرر
١- تك بند (AAA)
ساخت مُكرر يا strophic
الف : بندِ ساده:
امروزه كمتر با ترانه هايى مواجه ايم كه صرفا از يك بند يا در واقع تكرار يك بند تشكيل شده باشند، اما اين ساخت در گذشته اى نه چندان دور چه در ايران و چه در جهان بسيار مورد استفاده قرار گرفته است. تهداد زيادي از ترانه هاي محلي ايرانى كه اتفاقا در دوران معاصر هم مورد استقبال موزيسين هاى سنتى و مدرن قرار گرفته و بارها بازسازي و بازخوانى شده اند، چنين ساختى دارند. براي نشان دادن هر بند اين ساختار از حرف A استفاده ميكنيم .
براي نمونه به ترانه " دختر شيرازى " توجه كنيد:
(A) بند
دختر شيرازى جونم ، دختر شيرازي
چشاتو به من بنما تا شوك راضي
چشام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر؟
بادوم تو بازار نديدي ؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه

(A) بند :
دختر شيرازي جونم ، دختر شيرازي
موهات و به من بنما تا شوم راضي
موهام و مى خواى چه كنى بي حيا پسر ؟
كمند تو بازار نديدي؟ اين م مثلِ اونه
وليكن نرخش گرونه
بند:
...
حالا برای اینکه ترانه یه خورده از اون یکنواختی در بیاد گاهی میومدن و بهش یه گوشواره اضافه میکردن
میشده یه چیزی شبیه این👇🏻👇🏻
يك گل سايه چمن ، سايه چمن ، تازه شكفته ، تازه شكفته
نه دستم به ش مي رسه، به ش مي رسه، نه خُش مى افته، نه خُش مى افته
گوشواره:
"مستُم مستُم مستُم،تيغت بُريده شستُم"
(A) بند:
بيا بريم قبله كوتى ، قبله كوتى ، قالى كنيم فرش، قالى كنيم فرش
بورياى سرخ و سفيد ، سرخ و سفيد، منقلى پر تَش ، پر تش

گوشواره:
"مستم مستم مستم ، تيغت بريده شستم"
و ...
یعنی ساختارش میشده: بند-گوشواره
ب: بند و گوشواره
اين ساخت دقيقا مانند ساخت پيشين عمل مى كند،. يعنى بندها عينا تكرار مى شوند . اما كلمه يا جمله اي تكرارى در انتهاى هر بند مى ايد . اين "گوشواره" معمولا حاوى عنوانِ آهنگ هم هست. ياختِ " بند و گوشواره " به نوعى زمينه سازِ شكل گيرى پر طرفدارترين ساختِ ترانه يعنى " بند-ترجيع بند" است كه در بخش بعد به ان خواهيم پرداخت . اما لازم است بگوييم تفاوت اصلى اين دو ساخت در تفتوت ماهيت و كاركرد گوشواره يا ترجيع بند است كه به آن اشاره كرديم. گوشواره يك جمله موسيقيايي در ادامه بند و از نظر محتوايى نوعى جمع بندى است . اما ترجيع بند بندي مستقل دو موسيقي و نقطه اوج آهنگ و به لحاظ محتواىى جايگاه هدفِ كلام و پيام قطعه است. در اير ساخت هر بند و گوشواره با حرف A مشخص مي شود.
خانوم آذین هستن؟؟
خیلی از بچه ها ترانه فرستادن ساختارش تک بند هست
ولی این ساختار خیلی از نظر تلفیقی محدوده
نوشتنش یه خورده سخته...چون شما خیلی آهنگساز رو محدود میکنید و جلوی خلاقیتش رو میگیرید
در واقع یه چهار پاره نوشتید دادید به آهنگساز ..که اتفاقا وزن عروضی هم از بالا تا پایین ثابته
خب تو موارد محدودی میاد و میسازه
ولی از یه جایی به بعد دیگه همه ی ملودی ها شبیه هم میشه
همین بلایی که سر موسیقی ما اومده
چکارش کنه آهنگساز


اين شعر ٥ هجايى است كه اين موضوع موردِ استقبال برخى از ترانه سرايان قرار گرفته و ترانه هايى با اين وزن نوشته اند
يادِ ياران كن/دردى درمان كن
شهزاده ى عشق/سر تا پا ايثار
از آتش گذشت/به خاطر بسپار
تيشه ى فرهاد/دلى درياور
دردِ شيرين و /به خاطر بسپار و ...
(گريه در رگبار، شهيار قنبرى)
ترانه ی شکوه بنده هم بر همین اساس نوشته شده..اکثرا دوستان شنیده ن
تو بخند که شاه قصه ،کیش و مات خنده هاته
شهد صدتا نخل خرما،توی اون بم صداته
تو بمون که چتر مهرت ،روسر زندگی واشه
نقل بی وفایی گل،حرف آدما نباشه
و...
شکوه..محمد امیری
خب پس وزن در ترانه محمدود به عروض نیست
محدود
ولی برای اینکه این محدودیت ها رو یه ترانه سرا بشکنه باید اول عروض رو یاد داشته باشه
یه وزن دیگه هم داریم در ترانه که خیلی مهمه...وزن موسیقیایی
تعریف ترانه رو یادتون هست؟؟
گفتیم ترانه کلامی ست برای ادغام با موسیقی
الان ترانه سراهای ما همه دارن کلام مینویسن...ولی از کجا بفهمیم این کلام ترانه هست یا نه؟؟
یعنی باید یه خاصیت موسیقیایی داشته باشه دیگه
خب..یکی از خاصیت های مهمش رو میگذاریم بعد از اتمام کارگاه عروض جناب نجفی و میاییم و تفاوت های وزنی ترانه رو میگیم
ولی از اون مهم تر هم داریم در ترانه
اکثر بچه هایی که از این گروه برای من ترانه فرستادن و نظر خواستن بهشون گفتم که خوبه ولی ساختمان ترانه نداره
و این شروع مبحث امروز ماست
به فراخور نیاز از امشب دوتا جلسه رو میگذاریم برای اینکه بگیم ساختمان ترانه یعنی چی
البته اینم بگم...کسانی که تا همین جای کارگاه رو واقعا کار کرده باشن از 70-80 درصد ترانه سراهای امروز مارکت موسیقی ما بیشتر بلدن
به شخصه اعتقاد دارم ترانه سراهای ما شاعرانی هستن که اصلا بویی از تکنیک های ترانه سرایی نبردن
شما ترانه سراهای دنیا رو ببینید..همگی موسیقی رو میفهمن...پل مک کارتنی خودش آهنگسازه...جان لنون حتی تنظیم هم میکنه...حالا من نمیگم ترانه سرا باید حتما به اونجا برسه ولی چندین بار ترانه سراهای مشهوری رو دیدم تو استودیو حتی معنی ساده ترین مفاهیم تلفیق کلام و موسیقی رو نمیدونه
اوایل کارم بود یه آهنگسازی بهم گفت من برای اینجای آهنگم bridge میخوام...من نفهمیدم چی میگه
یه وزن مفاعیل مفاعیل مفاعیل نوشتم با یه قافیه درونی بهش دادم
اونم البته گوشم یه خورده مسلط بود
خلاصه بعدا که کارگاه های شهیار قنبری و چند تا اساتید دیگه رو رفتم فهمیدم هیچ کس نمیدونسته اینا رو
همه همینکارو کردن
کاری که در عرف ترانه سرایی دنیا اصلا نمیبینید
خب بزارید با یه سوال شروع کنیم
معنی شکست وزن بنظر شما چیه؟؟
یک دقیقه وقت دارید طبق زمان بندی حقیر
یعنی هجاها تعدادشون مساوی نباشه
خب ...ببینید در شعر یک مفهومی داریم اصطلاحا میگن وزن شکست
حالا ممکنه وزن یه جای کار عوض شده باشه
ممکنه تو یه بیت تعداد هجاها مطابق با عروض درست نباشه
همینکه خانوم عزیز گفت
مورد اولی یعنی عوض شدن وزن در ترانه اشکالی نداره که هیچ...خوب هم هست
مورد دوم هم وجود داره ...ولی من به بچه هایی که تازه شروع به ترانه سرایی میکنن میگم فکر کنید نداریم اصلا
چون یه قواعدی داره که رعایتش تسلط به مباحثی رو میطلبه که الان وقتش نیست بگیم
من تو دو سه تا تصنیف فقط جرات کردم اینکار رو بکنم...بهشم اعتقاد چندانی ندارم
و بنظر من اگر بر روی یک ملودی ترانه سرایی نمیتونه کلام صحیح بگذاره حداقل در 90 درصد موارد ضعف از دایرهی واژگانی شاعره نه ضعف زبان
خب...حالا بر اساس این تغییر وزن که خودش دو نوع هست...یکی وزن عروضی و یکی وزن موسیقیایی ساختمان یک ترانه شکل میگیره
قبلا از اینکه ساختمان رو بخوایم معرفی کنیم باید اول اجزای این ساختمان رو بشناسیم
ترانه را چون سازه اى در نظر بگيريد. اين سازه از چه مواد و قطعاتى ساخته شده؟ كنارِ هم قرار گرفتن كدام اجزا اين كلّ را شكل داده است؟
يك قطعه موسيقى با كلام اجزاء مختلفى دارد كه برخى كلامى (lyrical) و برخى موسيقيايى (musical) هستند. در اين قسمت به بخش هاى كلامى يك آهنگ مى پردازيم و در مراحلِ پيش رفته تر تركيبِ اين دو دسته را بررسى مى كنيم.
این اجزا چند تا هستن
بند
ترجیع بند
گوشواره
سکو
پل
1- بند (verse) : هر ترانه اى دستِ كم يك بند دارد . بند، جزء اصلى و لازم هر ترانه است. ترانه هايى( هرچند اندك) فقط از يك بند تشكيل شده اند، اما چيزى كمتر از اين قابلِ تصور نيست. بندها طرح و داستانِ طرح را پيش مى برند و از نظر شكلى و مفهومى در امتدادِ يكديگرند.
٢- ترجيع بند (chorus) : اكثر ترانه هايى كه مى شناسيم، يك بندِ تكرار شونده دارند. گاهى دوبار ، سه بار و حتى بيشتر ، ترجيع بند همان قسمتى است كه بعد از تمام شدن يك بند مى شنويم و انتظار داريم كه در پايانِ بند يا بندهاى بعدى باز هم بشنويم . همان بخشى كه قرار است بعد از شنيدنِ آهنگ ، بيش تر از بقيه بخش ها در ذهنمان بماند؛ چون هم از نظر كلامي و هم از نظر موسيقيايى برجسته شده


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram


خب تا اینجا موارد مشترک با شعر رو تا جاییکه در روند کارگاه های ترانه سرایی معمول هست گفتیم
رسیدیم به وزن که از مسائل مهم ترانه ست
خب نباید های ترانه تموم شد...یعنی الان مباحث مشترک شعر و ترانه اینجا تموم شد و از این جلسه بحث کاملا تخصصی میشه..البته عروض رو هم ما در پایه با شعر مشترک هستیم...منتها تفاوت های چشم گیری هم داریم...تاجاییکه تقطیع هم در ترانه کمی با تقطیع ابیات شعری متفاوته.....

پیشنهاد میکنم اول کارگاه عروض ایشون رو کاملا مطالعه بفرمایید و پیگیری کنید
خب..برگردیم به بحث...پس عروض رو ارجاع دادیم به مباحث قبلی کانال تا بعد از تموم شدنش بیایم و تفاوت های ترانه و شعر رو بگیم
منتها یک مسئله ای خیلی مهمه
و پایه ی آموزش های ترانه
در خصوص وزن باید یه توضیحی بدم که پیش در آمد بحث امروز باشه
ببینید در شعر وقتی صحبت از وزن میشه ..همه معمولا برداشت شون وزن عروضیه
که درست هم هست
منتها وزن در ترانه کمی متفاوته
ما اینجا ابزار های ایجاد نظم رو داریم
که یکی ش عروضه
و اتفاقا پیش پا افتاده ترین و از مد افتاده ترینش
کلا عروض در شعر فارسی رو ما از عرب ها گرفتیم
وتازه هر چی پیش میرن ،،پژوهشگران این عرصه به این نتیجه میرسن که ریشه ش حتی عربی هم نیست
هندیه
حالا به این کار نداریم ولی نمیدونم چرا ول کنش نیستیم
حداقل در ترانه
یه نکته رو هم تو پرانتز بگم که ابزار های ایجتد نظم در زبان های مختلف هم فرق میکنن
ایجاد
انواع ابزار رو داریم حالا من به چند نمونه ش اشاره میکنم
اول در شعر...بعد میرسیم به ترانه
انواع وزن
وزن كمىّ: كه اساس آن بر تكرارِ منظم چيدمانِ هجاهاى كوتاه و بلند در هر مصراع است. (شعر پارسي،عربى،تركى،هندى و ... بر اين مبناست)
یعنی همون عروض خودمون
وزنِ ضربى يا تكيه اى: كه اساسِ آن تساوى در تعدادِ تكيه ها در هر مصراع است و تعداد هجاها مى تواند تغيير كند.(شعرِ انگليسى،آلمانى و ...)
وزنِ آهنگى: در زبانهايى ديده مى شود كه معناى واژگان بستگى به زير و بمى در خوانش دارد.( زبانهاى چينى و ويتنامى و ...)
وزنِ عددى: كه وزنِ هجايى نيز خوانده مى شود، مبتنى بر تساوىِ تعدادِ هجاها در هر مصراع است. ( شعر فرانسوى، ژاپنى و ...) برخى عقيده دارند شعرِ پارسىِ پيش از اسلام چنين وزنى داشته است. قديمى ترين نمونه اى كه از اين وزن در شعرِ پارسىِ پيش از اسلام يافت شده 'شهنامه ى سلجوق' از شاعرى خراسانى در قرنِ هشتم هجرى است.
وزن ضربی و آهنگی رو الان اصلا نمیخوایم بهش بپردازیم ولی با یه سرچ ساده تو اینترنت میتونید نمونه هاش رو ببینید
اما وزن عددی و عروضی همین الان هم کاربرد دارن در ترانه فارسی
از تجربه هاى جدى و قابل تامل در وزنِ عددى در شعرِ معاصر "شبانه ى ١و٢" از احمد شاملوست:
يه شبِ مهتاب/ماه مى آد تو خواب
من و مى بره/كوچه به كوچه
باغِ انگورى/باغِ آلوچه
دره به دره/صحرا به صحرا
اونجا كه شبا/پشتِ بيشه ها
يه پرى مى آد/ترسون و لرزون
پاش و مى ذاره/ تو آبِ چشمه
شونه مى كنه/موى پريشون و ...
تمامىِ مصراع های

Показано 20 последних публикаций.

57

подписчиков
Статистика канала