Репост из: دیوار فرهاد حسنزاده
خب، به لطف مدیران انقلابی یکی از سنگرهای فهم و آگاهی هم فتح شد و به تاریخ پیوست. نشریه دوچرخه که بیست و دوسال از عمرش میگذشت همچون جوان ناکامی به کام نیستی فرستاده شد و آب از آب تکان نخورد. نشریهای که چند نسل با آن خاطره داشته و دارند، بدون هیچ توضیح و توجیهی برای مخاطبانش به تاریکیها پیوست. دوست ندارم برخورد عاطفی کنم و بگویم در شانزدهسالی که از رکابزنهای دوچرخه بودم غمها و شادیهایمان در تحریریه چهقدر بود و خودمان چه حجم خاطره داریم. یکی از دوستان گفته بود بیایید نشستی برای آسیبشناسی برگزار کنید و علل و ... را بررسی و ریشه یابی کنید. پیشنهاد خیلی خوبی است. البته هرگاه توانستید علل این فجایع را آسیبشناسی کنید:
۱.
۲.
۳.
راستش را بخواهید فهرست مبسوطی از خشکاندنیها نوشته بودم که فقط به نام بردن از چندتایشان اکتفا میکنم. خشکاندنیهایی مثل رودخانهها، دریاچهها، جنگلها، خلاقیت دانشآموزان و دانشجویان، خشکاندن ریشههای ارتباط فرهنگی و تاریخی و اشتراکات ملی و ...
بگذریم.
گویی عدهای مأموریتشان همین خشکاندن است و برای این کار از خودمان حقوق میگیرند. و البته رسانههای غیرتبلیغاتی از قدیم مزاحم و دستوپاگیر بودهاند و باعث طراوت و روشنگری و آگاهی میشدند. هفتهنامهی دوچرخه هم یکی از همین خشکاندنیهاست. در سالهای گذشته برای بقایش خیلی جنگیدیم و با ورود هر مدیری آستینها را بالا میزدیم تا از تمامیت آن دفاع کنیم. اما رفتهرفته دفاع ما ضیعف شد و کم شدیم و در دولت جدید، ابتدا انتشار کاغذیاش را متوقف کردند (مثل نفت که بریزی پای درخت) بعد از چند ماه به راحتی کلهپایش کردند.
همیشه در این خاک سیاستزده، کودکان اولین و بهترین قربانیان بوده و هستند. من فقدان این سرمایه فرهنگی و ملی را به همهی کسانی که با ما خاطره داشتند را تسلیت عرض میکنم و به تبر به دستان میگویم: مراقب زیر پایتان باشید. کودکان و نوجوانانی که امروز حقوقشان را نادیده میگیرید و از برنامهها و امکانات فرهنگی، به بهانهی کسری بودجه و موارد غیر ضروری حذف میکنید، کودکانی که امروزشان را زیر پا له میکنید، طراوت و شادابیشان را از جای دیگری کسب میکنند. دست کم گرفتن بچهها کج فهمی بزرگ شماست که ارزش سنگریزهای را پای کوهی نادیده میگیرد. چرا که در کوهستان، سنگینترین صخرهها را سنگریزهها نگه میدارند وای به روزی که سنگریزه بخواهد شانه از تکبر کوه خالی کند.
#نشریه_دوچرخه
#حقوق_کودکان
#دانایی #توانایی #آگاهی
#روزنامه_همشهری
#مطبوعات_کودک_و_نوجوان
#رحمت_ایزدی
۱.
۲.
۳.
راستش را بخواهید فهرست مبسوطی از خشکاندنیها نوشته بودم که فقط به نام بردن از چندتایشان اکتفا میکنم. خشکاندنیهایی مثل رودخانهها، دریاچهها، جنگلها، خلاقیت دانشآموزان و دانشجویان، خشکاندن ریشههای ارتباط فرهنگی و تاریخی و اشتراکات ملی و ...
بگذریم.
گویی عدهای مأموریتشان همین خشکاندن است و برای این کار از خودمان حقوق میگیرند. و البته رسانههای غیرتبلیغاتی از قدیم مزاحم و دستوپاگیر بودهاند و باعث طراوت و روشنگری و آگاهی میشدند. هفتهنامهی دوچرخه هم یکی از همین خشکاندنیهاست. در سالهای گذشته برای بقایش خیلی جنگیدیم و با ورود هر مدیری آستینها را بالا میزدیم تا از تمامیت آن دفاع کنیم. اما رفتهرفته دفاع ما ضیعف شد و کم شدیم و در دولت جدید، ابتدا انتشار کاغذیاش را متوقف کردند (مثل نفت که بریزی پای درخت) بعد از چند ماه به راحتی کلهپایش کردند.
همیشه در این خاک سیاستزده، کودکان اولین و بهترین قربانیان بوده و هستند. من فقدان این سرمایه فرهنگی و ملی را به همهی کسانی که با ما خاطره داشتند را تسلیت عرض میکنم و به تبر به دستان میگویم: مراقب زیر پایتان باشید. کودکان و نوجوانانی که امروز حقوقشان را نادیده میگیرید و از برنامهها و امکانات فرهنگی، به بهانهی کسری بودجه و موارد غیر ضروری حذف میکنید، کودکانی که امروزشان را زیر پا له میکنید، طراوت و شادابیشان را از جای دیگری کسب میکنند. دست کم گرفتن بچهها کج فهمی بزرگ شماست که ارزش سنگریزهای را پای کوهی نادیده میگیرد. چرا که در کوهستان، سنگینترین صخرهها را سنگریزهها نگه میدارند وای به روزی که سنگریزه بخواهد شانه از تکبر کوه خالی کند.
#نشریه_دوچرخه
#حقوق_کودکان
#دانایی #توانایی #آگاهی
#روزنامه_همشهری
#مطبوعات_کودک_و_نوجوان
#رحمت_ایزدی