#سوتی_های_منو_آقامون 🌿*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀.•.✿
باسلام خدمت همه عزیزان
سوتی که میخوام تعریف کنم مربوط به دوستانمه که ساکن اراک هستن.
من دوسال تو شهرکی در اراک زندگی میکردم،تو شهرکی که ما بودیم خانم آرایشگری از تهران اومده بود سالن آرایشگاه باز کرده بود.
ایام نزدیک عید نوروز بود.
چند تا از دوستانم که ترک زبان هم بودند تمام هم و غم خودشون رو گذاشته بودن برا خونه تکونی و نظافت،تا به قول معروف زندگیشون برق بندازن و قرار گذاشته بودن همگی روز آخر،یعنی یک روز مونده به عید برن پیش آرایشگر تهرونی به خودشون برسن و مو رنگ کنن و....
القصه روز موعود خانمهای خسته و هلاک رفتن آرایشگاه و به محض ورود به حیاط منزل آرایشگر متوجه وضع بهم ریخته و نابسامان خانه شدند.با سرک کشیدن و فضولی دیدن بله خونه هم نگو شلخته خونه بگو...
خلاصه وارد آرایشگاه میشن و شروع میکنم به زبون ترکی از این خانم آرایشگر بد گفتن که...
چقدر شلخته اس،بیچاره شوهر و بچه هاش،مگه واجبه پول در بیاره بشینه به زندگیش برسه؛اگه هوو بیارن سرش حقشه و از این قبیل حرفها...
تا تونستن حرف زدن تا نوبتشون شده
خانم آرایشگر هم براشون سنگ تموم گذاشته و البته در سکوت
موقع حساب کردن پول رو گرفته و با لهجه شیرین ترکی تشکر کرده و سال خوبی رو براشون آرزو کرده...
این بندگان خدا اینقدر شوکه شدن که بقول خودشون برای بیرون رفتن همدیگه رو هل دادن از خجالت...
دیگه نتیجه گیری با خودتون عزیزان
😂😂👍👍😄😂😂
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀.•.✿
❁@shik_madmazel2 •🌳🎩•࿐
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀.•.✿
باسلام خدمت همه عزیزان
سوتی که میخوام تعریف کنم مربوط به دوستانمه که ساکن اراک هستن.
من دوسال تو شهرکی در اراک زندگی میکردم،تو شهرکی که ما بودیم خانم آرایشگری از تهران اومده بود سالن آرایشگاه باز کرده بود.
ایام نزدیک عید نوروز بود.
چند تا از دوستانم که ترک زبان هم بودند تمام هم و غم خودشون رو گذاشته بودن برا خونه تکونی و نظافت،تا به قول معروف زندگیشون برق بندازن و قرار گذاشته بودن همگی روز آخر،یعنی یک روز مونده به عید برن پیش آرایشگر تهرونی به خودشون برسن و مو رنگ کنن و....
القصه روز موعود خانمهای خسته و هلاک رفتن آرایشگاه و به محض ورود به حیاط منزل آرایشگر متوجه وضع بهم ریخته و نابسامان خانه شدند.با سرک کشیدن و فضولی دیدن بله خونه هم نگو شلخته خونه بگو...
خلاصه وارد آرایشگاه میشن و شروع میکنم به زبون ترکی از این خانم آرایشگر بد گفتن که...
چقدر شلخته اس،بیچاره شوهر و بچه هاش،مگه واجبه پول در بیاره بشینه به زندگیش برسه؛اگه هوو بیارن سرش حقشه و از این قبیل حرفها...
تا تونستن حرف زدن تا نوبتشون شده
خانم آرایشگر هم براشون سنگ تموم گذاشته و البته در سکوت
موقع حساب کردن پول رو گرفته و با لهجه شیرین ترکی تشکر کرده و سال خوبی رو براشون آرزو کرده...
این بندگان خدا اینقدر شوکه شدن که بقول خودشون برای بیرون رفتن همدیگه رو هل دادن از خجالت...
دیگه نتیجه گیری با خودتون عزیزان
😂😂👍👍😄😂😂
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•.❀.•.✿
❁@shik_madmazel2 •🌳🎩•࿐