𝑺𝒍𝒐


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


اِس‌لو🤍🍂
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-799981-H2sfuiu

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


...🍂
@slo_channel


سلام چطورین


رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند!🍂
@slo_channel






هیچ تکیه‌گاهی محکم تر از شونه های خودت نیست . .🍂


‏پرندگانی که در قفس به دنیا آمده‌اند فکر می‌کنند پرواز بیماری‌ست.
@slo_channel🤍


+ دیدی چینی ها خوب یاد گرفتن چطور ماشین های آشغال رو خوشگل بسازن؟
بعضیا خوب یاد گرفتن چطور بپوشن چطور رفتار کنن..
یادت نره گول نخوری، مؤدبن اما بی قلبن!
پولدارن، اما اصالت ندارن!
هرجا هرچیزی تو ذوقت خورد جدی بگیر. نذار قلبت توجیه کنه هرچیزی رو. از تنهایی بمیر ولی با کسی احساس تنهایی نکن..

امیرعلی ق


-و ما زمستان دیگرى را سپرى خواهیم کرد، با عصیان بزرگى که درون‌مان هست و تنها چیزى که گرممان مى‌دارد؛ آتش مقدس امیدواریست!

-ناظم حکمت🤍

@slo_channel


hi🪴


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
با وای فای appvpn خوبه کار میکنه


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
Vpn free خیلی خوبه هم واسه آیفون کار میکنه هم اندروید


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
عزیزم میشه بگی بچه ها فیلترشکن خوب برای ایفون معرفی کنن


اول راهنمایی یه رفیق داشتم که با هم مدرسه می رفتیم. خونه شون دو تا کوچه با ما فاصله داشت. من هر روز ساعت هفت صبح ، صبحونه خورده یا نخورده از خونه می زدم بیرون...زنگ مدرسه ساعت هفت و نیم می خورد. از خونه مون تا مدرسه بیست دقیقه راه بود.می رفتم دَم در خونه ی رفیقم دنبالش،در خونه شون رو می زدم آقا تازه از خواب بیدار می شد. همین طور که خمیازه می کشید می گفت الان میام. با خون سردی لباس می پوشید ، صبحونه می خورد، به موهای وزوزیش ژل می زد. هر بار صداش می زدم و می گفتم‌ کجایی دیر شد فقط یه کلمه رو تکرار می کرد. اومدم ... اومدم. ساعت هفت و نیم تازه تشریف فرما می شد. تا وقتی به مدرسه برسیم از استرس سکته می کردم چون می دونستم اگه‌ناظم مدرسه ما رو ببینه و نتونیم یواشکی بریم تو صف، یه تو گوشی مهمونش هستیم. هفته ای دو سه تا تو گوشی رو می خوردیم. به من و رفیقم می گفت کنار هم وایسیم، خودش رو به رومون بود. با دست راستش می زد تو گوش چپ من، با دست چپش می زد تو گوش راست اون. هر بار تو گوشی می‌خوردیم رو می کرد بهم و می‌گفت به جون هر چی مَرده از فردا زودتر بیدار میشم. نمی دونم چرا با این قسم های دروغش نسل ما مردا منقرض نشد. این داستان چند ماه تکرار شد و من برای اشتباه یکی دیگه بارها و بارها تنبیه شدم.
دوس نداشتم تنها برم مدرسه ، تو عالم رفاقت درست نبود به خاطر یه تو‌ گوشی قرار هر روزمون رو بی خیال بشم. یه روز که داشتیم می رفتیم مدرسه، صد متر مونده بود به مدرسه بهش گفتم صبر کن من یه خودکار بخرم‌ بیام، خودکار رو که خریدم‌ دیدم نیست. از دور دیدم وارد مدرسه شد.
چند دقیقه هم برام صبر نکرد.صبر نکرد چون نمی خواست به خاطر من چند دقیقه دیر برسه مدرسه ، نمی خواست به خاطر من حتی یه تو گوشی بخوره!
اون از چشم ناظم در رفت و من نه، اون روز تنها تو گوشی خوردم. نوش جونم مهم نبود دیگه درد نداشت ولی یه چی رو فهمیدم. اینکه تو‌ زندگی برای همه ی ما حداقل یک بار اتفاق افتاده که به خاطر اشتباه دیگران تنبیه بشیم اما باور کنید این تنبیه شدن نیست که درد داره، اون چیزی که درد داره این هست که بفهمی کسی که به خاطر اشتباهاتش مدت ها زجر کشیدی حاضر نیست یه بار ، فقط یه بار جای تو باشه... برای همین درد هست که خیلی از آدم ها تنها زندگی می کنن، تنها مدرسه میرن !

@slo_channel | حسین حائریان




آنتوان دوسنت اگزوپری میگه: هميشه شانس ديگرى خواهد بود، دوستى ديگر، عشقى ديگر، نيرويى ديگر. براى هر پايانى هميشه آغازى خواهد بود...🤍
@slo_channel


متن یک نامه خودکشی بجا مانده از دهه 1970: به سمت پل می‌روم، اگر در مسیر حتی یک نفر به من لبخند بزند، نخواهم پرید.
+به آدما لبخند بزنید؛ شاید با یه لبخند، فرشته نجات کسى باشید. :)


Hi...🪴





Показано 20 последних публикаций.

254

подписчиков
Статистика канала