سًٌٍوًٌٍاًٌٍلًٌٍ ًٌٍوًٌٍ ًٌٍجًٌٍوًٌٍاًٌٍبًٌٍ ًٌٍشًٌٍرًٌٍعًٌٍیًٌٍ


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


لینک کانال لطفا نشر بدید
https://t.me/joinchat/AAAAAFR_0mAzmFC2urKGSQ

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


الحمدلله

در کرکوک که کوردهای سکولار و مرتد کوردستان از اون به عنوان قدس کوردستان یا قبله ی کوردستان و غیره نا می بردند گروههای مختلفی حضور داشتند که مهمترین آنها نیروهای حزب اتحادیه میهنی (یکیتی) ، حزب دمکرات بارزانی و حزب کارگران اوجالان و احزاب کوچک به ظاهر اسلامگرای جماعت علی باپیر، اخوان الشیاطین صلاح الدین بهاء الدین و  حزب تغییر حضور داشتند .

حیدرالعبادی در عملیات حمله به کرکوک به رسانه ها گفت که حضور عناصر پ.ک.ک در این جنگ به منزله «اعلان جنگ علیه عراق» است و به این شکل حزب کارگران اوجالان فهمید که نباید و اجازه ندارد در این جنگ شرکت کند . حزب اتحادیه میهنی (یکیتی) از جبهات درگیری عقب نشینی کرده و راه را برای پیشروی نیروهای حکومتی عراق هموار نمودند. همانطور که پیش بینی می شد بازماندگانِ جلال طالبانی راه مؤسس این حزب را در پیش گرفتند. “حیدر ششو” یکی از فرماندهان نیروهای مدافع سنجار (شنگال) و عضو شورای مرکزی حزب اتحادیه‌ میهنی (یکیتی) از نیروهای عراقی و حشد استقبال نمود.
نیروهای عراقی هم به راحتی و بدون درگیریِ سنگین بر قسمت های مهمی از استان به ویژه شهر کرکوک و مناطق استراتژیک آن از جمله فرودگاه، مهم‌ترین پایگاه نظامی و میادین نفتی در غرب و شمال غرب این شهر تسلط پیدا کردند. ساختمان استانداری به تصرف حشد درآمده و استاندارِ قبلی کوردهای سکولار تحتِ تعقیب است.
الشرق الاوسط هم نوشت: “نیروهای عراقی بر کرکوک سیطره پیدا کردند و العبادی دستور برافراشته شدن پرچم عراق در کرکوک و همه مناطق مورد مناقشه با کردستان را صادر کرده است.”

بعد از کنترل کامل این استانِ نفت خیزِ استراتژیک توسط حکومت عراق، عملیاتِ پاک سازی تمامی آثار پارت دموکرات کردستان آغاز شده است.تمامی بنرها، عکس ها و تابلوهای مسعود بارزانی از خیابان ها پایین کشیده شده و در زیر پاهای چکمه پوشانِ حشد لگد مال می شود.
نیروهای حشد همچنان بدون درگیری تمامی پایگاه های اقلیم کردستان را دومینوار تصرف می کنند، سنجار، جلولا، خانقین و باقرت و استان دیاله یکی پس از دیگری سقوط کرده و موشمرگه ها بدون درگیری از تمام مواضعِ خود فرار کرده اند.
مسعود بارزانی خائن و کورد فروش ب عنوان رئیس موشمرگهای اقلیم ، اعلام کرد که خط ارتباط بین بغداد و اربیل به مرز قبل از عملیات تصرف موصل از دست دوله برگشته است. یعنی تاریخ  ۱۷-۱۰-۲۰۱۶ .

با بررسی آنچه که در کرکوک گذشت باید دریافته باشید که موشمرگهای سکولار کوردستان چنانچه از حمایت آمریکا، اسرائیل، ترکیه یا یکی از قدرتهای منطقه برخوردار نباشند هیچی نیستند . بزدلان و ترسوهائی هستند که در برابر مخالفین مثل موش می مانند، اما در برابر ملت بیچاره و فریب خورده خود مانند شیر عمل می کنند. تاریخ سکولاریستهای کوردستان یعنی فساد، کشتار و خیانت.  این را کومله ها و دموکراتها و احزاب حزب کارگران اوجالان و نیروهای بارزانی و اتحادیه ی میهنی به کرات تکرار کرده اند .

@soal_va_javab_sharey


حقیقت پیشمرگه های کوردستان👇


الحمدلله

پژاک مجموعه ای از مبارزان کُرد هستند که بقول رهبرانشان به حقوق ملت کُرد از نظام استبدادی وحاکمیت ایران به پا خواسته اند.
ولی در واقع چند ماه پیش در درگیری بین نیروهای عبدالله اوجالان همان ppkونيروهاي پژاک درگیری روی داد معلوم گردید که اینان از سوی خود حکومت ایران تغذیه خواهند شد. درکل همه نیروهای کرد مبارز چونکه اهداف معنوی در استراتژیک خود ندارند واصلا به شریعت اسلام اعتقادی ندارند وبرای بلند نمودن کلمه لااله الا الله بپا نخواسته اند نه مبارزه شان ونه کشته هایشان هیچ ارزش وبهایی ندارند بلکه اینان مانند افرادی هستند که میدان مین را برای دگران پاک میکنند.
همانند آنچه که کشورهای کفر در حمایت از کردهای سوریه نمود برای جلوگیری وشکست اهل جهاد وزمانی که دگر احتیاجی به آنان نماند آنان رابه بشار وروسیه تحویل دادند. ویا کردهای شمال عراق تا زمانی که احتیاج بود از آنان استفاده کردند وزمانی که خیالشان راحت شد اهل جهاد منافع آنان را تهدید نمیکند کردها را در برابر حشد شعبی تنها گذاشتن ونتیجه اش فتح کرکوک توسط حشد شعبی بود. درواقع حیف هست جوانان کُرد که باید الگوی مانند صلاح الدین ایوبی که در طول تاریخ دارند تابع رهبرانی هستند که خودشان در امن وامان باشند وجانشان را در راهی که هیچ سرانجامی ندارد هدر میدهند وهم در دنیا وهم قیامت درخسران خواهند بود.

@soal_va_javab_sharey


مختصری در مورد پژاک👇


الحمدلله،

سنت است هرگاه شخص مسلمان عطسه کرد، بگوید: «الحمدلله»، و برای کسی که صدای عطسه او را می شنود مستحب است بگوید: « یرحمک الله : خدا به تو رحم کند».

جواب ‌دادن به دعای عطسه‌کننده ی مسلمان، فرض کفایی است و برای تمام حاضرین مستحب می‌باشد، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: « فَإِذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ وَحَمِدَ اللَّهَ، کَانَ حَقًّا عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ سَمِعَهُ أَنْ یَقُولَ لَهُ: یَرْحَمُکَ اللَّهُ » بخاری (6226).

یعنی: «هرگاه یکی از شما عطسه کرد و الحمد لله گفت، بر هر مسلمانی که آن را می‌شنود لازم است که یرحمک الله بگوید».

و فرمود: «إِذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَحَمِدَ اللهَ، فَشَمِّتُوهُ، فَإِنْ لَمْ یَحْمَدِ اللهَ، فَلَا تُشَمِّتُوهُ»

یعنی: «وقتی یکی از شما عطسه کرد و الحمد لله گفت، جواب وی را بدهید (یرحمک الله) ولی اگر الحمدلله نگفت جواب وی را ندهید». مسلم (2992).

و باز سنت است که عطسه کننده در پاسخ دعای او بگوید: « یهدیکم الله ویصلح بالکم».

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إِذَا عَطَسَ أَحَدُکُمْ فَلْیَقُلْ: الحَمْدُ لِلَّهِ، وَلْیَقُلْ لَهُ أَخُوهُ أَوْ صَاحِبُهُ: یَرْحَمُکَ اللَّهُ، فَإِذَا قَالَ لَهُ: یَرْحَمُکَ اللَّهُ، فَلْیَقُلْ: یَهْدِیکُمُ اللَّهُ وَیُصْلِحُ بَالَکُمْ» بخاری (6224).

یعنی: «هرگاه یکی از شما عطسه کرد بگوید: الحمدلله، و دوست و برادرش (با شنیدن صدای عطسه او) بگوید: یرحمک الله، اگر به او گفت یرحمک الله، عطسه کننده هم بگوید: " یَهْدِیکُمُ اللَّهُ وَیُصْلِحُ بَالَکُمْ " خدا تو را هدایت کند و اصلاح نماید.

اما اگر کسی در نماز بایستد، و عطسه کند، آیا می تواند الحمدلله گوید و یا شخص کنار وی دعای «یرحمک الله» بگوید؟

پاسخ: سخن گفتن در نماز آنرا باطل می کند. و منظور از سخن، سخنان آدم ها در نماز است، و دلیل آن نیز ماجرای معاویه بن حکم رضی الله عنه است، او هنگامی رسید که پیامبر صلی الله علیه وسلم با اصحابش نماز می خواند، (او نیز به جماعت ملحق شد) مردی عطسه کرد و گفت: «الحمدلله» معاویه نیز (در جواب عطسه کننده) گفت: «یرحمک الله»، مردم نیز با چشم هایشان به وی خیره شدند، معاویه گفت: وای بر من‌! مادرم به عزایم بنشیند (چه شده که اینگونه نگاهم می کنید؟) بقیه نیز با دست بر رانهایشان زدند و خواستند وی را بفهمانند تا ساکت شود (و بیشتر از این در نماز سخن نگوید)، او نیز ساکت شد، هنگامی که پیامبر صلی الله علیه وسلم نمازش را تمام کرد معاویه را فراخواند؛ معاویه گفت: پدر و مادرم فدایش باد، هیچ معلمی را بهتر و نیکوتر از از ایشان ندیدم که اینگونه تعلیم دهد، به خدا سوگند نه با خشم به من نگاه کرد و نه سرزنشم کرد! و بلکه فرمود: «إنَّ هذِهِ الصَّلاَةَ لاَ یَصْلُحُ فِیهَا شَیْءٌ مِنْ کَلامِ النَّاسِ، إنَّمَا هِیَ التَّسْبِیحُ وَالتَّکْبِیرُ، وَقِراءةُ ‏القُرْآنِ» «در این نماز هیچ چیز از سخنان مردم شایسته ‌گفتن نیست‌، بلکه نماز محل تسبیح و تکبیر و قرائت قرآن است». مسلم (537).

نکته ای که از حدیث مورد استناد برداشت می شود اینست که؛ اگر کسی در داخل نماز عطسه کرد برایش جایز است تا لفظ «الحمدلله» را بر زبان جاری کند، ولی دیگران نبایستی جواب وی را بدهند، زیرا می بینیم که در پایان نماز پیامبر صلی الله علیه وسلم شخص عطسه کننده را نصیحت ننمود که بار دیگر گفتن «الحمدلله» را تکرار نکند، ولی جواب دهنده به عطسه ی وی (یعنی معاویه بن حکم) را نصیحت نمود که در نمازش سخن نگوید. حدیث رفاعه نیز بر این امر دلالت دارد؛ چنانکه از رفاعه بن رافع روایت است.

از رفاعه بن رافع روایت است که گفت: ‏«صلیت خلف رسول الله صلی الله علیه وسلم فعطست فقلت: «الحمد لله حمدا کثیرا طیبا مبارکا ‏فیه کما یحب ربنا ویرضی» فلما صلی رسول الله و انصرف فقال: «من المتکلم فی الصلاة»... ‏فقال رفاعة: أنا یا رسول الله،...، فقال: «والذی نفس محمد بیده لقد ابتدرها بضع وثلاثون ملکا ‏أیهم یصعد بها». ترمذی (404)، نسایی (2/245).

یعنی: «پشت سر پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز می‌گزاردم ‌که عطسه  کردم و گفتم‌: «الحمد لله حمدا ‏کثیرا طیبا مبارکا فیه کما یحب ربنا ویرضی» چون پیامبر صلی الله علیه و سلم نماز را بپایان برد، فرمود:‌ «‌چه ‌کسی  بود که  در  نماز سخن ‌گفت؟‌‌» (کسی حرف نزد، سپس بار دوم نیز ‏سوال را تکرار نمود و کسی جواب نداد، سپس بار سوم آنرا تکرار کرد) رفاعه ‌گفت‌: من ‏بودم ای رسول خدا، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «سوگند بدانکس ‌که جـان محمد در ‏دست اوست سی واندی فرشته از هـم پیشی می‌گرفتند، ‌که ‌کدامیک آن (ذکر) را به  آسمان ببرند».‌‏

بنابراین شخصی که در نمازش عطسه می کند می تواند الحمدلله بگوید، اما دیگران نباید پاسخ وی را بدهند، و بهتر انست کسی که در نماز عطسه می کند با صدای پایین الحمدلله بگوید بگونه ایکه خودش صدا را بشنود.

@soal_va_javab_sharey


حکم عطسه و حکم آن در نماز👇


ودند.
به نمونه از عملیات های ضد احتلال امریکایی و مزدوران محلی شان می توان در این کلیپ توجه نمود: http://justpaste.it/lj1y

3⃣-((سرایا انصار التوحید)):این گروه هم از گروههای اهل سنت عراق بودند که از روی روزنامه نگاری و عملیات استخباراتی و اخبار عملیاتهای خود ضعیف عمل می کردند و به همین خاطر است که زیاد اسمشان به گوش مردم نرسیده است.

4⃣-((سرایا الجهاد الاسلامی)): این گروه هم از گروههای سنی بودند که بر منهج سلف عمل می کردند.که این گروه هم چندان اخباری از کارها و عملیات های جهادی خود منتشر ننموده اند.

5⃣-((سرایا الغرباء)):این گروه امیر آن ابوعبدالله محارب الجبوری تقبله الله بود.که بعدا شیخ محارب الجبوری تقبله الله سخنگوی رسمی دولت اسلامی عراق شد.خداوند شهادتش را قبول کند.

6⃣-((کتائب الاهوال)):این گروه هم جمعی از جهادی های سنی سلفی بودند که از روی دادن اخبار عملیاتهای ضد احتلالی ضعیف عمل کردند ولیکن خیلی کوبنده جهاد می نمودند در میدان عمل.

7⃣-((جیش اهل السنه و الجماعه)):این گروه مسلح هم که امیر آن شیخ عبدالله الناصر بود از گروههای مجاهد در منطق اهل سنت بودند و علیه مرتدین مناطق خود در حال مبارزه های جانانه بودند.

↙️از جمله به این عملیاتهایشان در این لینک می توانید رجوع بفرمایید: http://justpaste.it/lj4m

8⃣-((کتائب المرابطین)):جمعی از اهل سنت جهادی بودند و نقش مهمی را ایفا می کردند.

9⃣-((کتائب الانبار)):سخنگوی این جماعت خطاب النجدی بعد از شهادت ابی مصعب زرقاوی بیعت خود را با هم چنین با ابی حمزه المهاجر تقبلهما الله اعلان نمودند.و اعلان نمودند بر هرچیزی که ((مجلس شوری المجاهدین ))رای بدهد بر آن گردن می نهند .این سخنان در 15/6/2006در شهر حدیثه استان الانبار اعلان شده است.

حال در تعریف شرعی دولت در کتب احکام سلطانیه امده است که:
اگر دو جیز داشته باشند دولت هستند
1.رجل و سرباز
2.مال و پول

که دولت هر دو را داراست

صحیح بودن خلافتش هم مسسله ای دیگر است.

اما برادران و خواهران نکته ای لازم است بگویم که کسانیکه علم شرعی کافی نداشته باشند و فقط با نگاه کردن به تلویزیون های صهونیست ها بخواهد به حقیقت برسد د بخواهد دولت اسلامی بسنجد گمراه خواهد شد و دولت را محکوم خواهد کرد

به همین خاطر قبل سخن گفتن بهتر است تحقیق کنیم

@soal_va_javab_sharey


الحمدلله

یک دولت اسلامی است و خلافتش بر اساس منهج نبوت است

تاریخ شکل گیری دولت خلافت اسلامی

✍دولت عراق اسلامی از این جماعات ساخته شده بود: ➊ -مجلس شوری المجاهدین که همه گروههای مسلح و مبارز زیر پرچمش بودند. ➋ - جماعة جند الصحابة ➌ - كتائب أنصار التوحيد و السنة ➍ - سرايا ملة إبراهيم ➎ - سرايا فرسان التوحيد ➏ - جيش الفاتحين(سابقا تعدادی از کتیبه هایش در زیر پرچم القاعده فی بلاد الرافدین گرد آمده بودند و اکنون 4کتیبه دیگر آن هم به این پیمان حلف المطیبین پیوسته اند) ➐ -کتائب کردستان.
این دولت با همکاری دهها کتیبه و هزاران مجاهد دیگر تشکیل شده بود از جمله:

🔻مانند کتیبه ی الجیش الاسلامی در بغداد و الانبار و از این دسته که عملکرد این کتیبه پس از شکل گیری دولت اسلامی عراق اسمش به انصار السنه (انصار الاسلام کنونی) تغییر یافت.چند کتیبه از كتائب ثورة العشرين و تعدادی کتیبه از جیش المجاهدین و بیعت بیشتر از 70درصد از عشایر اهل سنت منطقه.

✅و شیخ ابو عمر البغدادی تقبله الله به عنوان امیر دولت انتخاب شد و تمامی مناطق سنی را تحت کنترل خود داشت و از این زمان به بعد اعلام شکل گیری وزارت برای دولت اسلامی عراق صورت گرفت.
لینک تشکیل وزارت توسط ابی عمر البغدادی تقبله را هم در این لینک مشاهده نمایید: https://archive.org/details/The_Islamic_State_of-Iraq

🔰پس از شهادت ابی عمر البغدادی تقبله الله امیر بعدی دولت عراق اسلامی شیخ دکتر ابوبکر الحسینی القریشی البغدادی حفظه الله تعیین گردید.لازم به ذکر است تا زمانی که شیخ اسامه بن لادن مانده بود امرای جهادی در عراق مانند ابومصعب زرقاوی و ابوحمزه المهاجر و ابوعمر البغدادی هم چنان بر بیعت رسمی خود بودند اما پس از شیخ اسامه بن لادن امیر القاعده که شهید شدند و ایمن الظواهری امیر القاعده گردیدند هیچ گونه بیعت رسمی از جانب امیران دولت عراق اسلامی صورت نگرفته است و صرفا امرای دوله اسلامی جهت وحدت در صفوف مجاهدین و برای احترام گزاری به رسم سابق از لفظ امیر برای ایمن الظواهری استفاده می نمودند که در قسمتهای بعدی این مطالب در این مورد بیشتر شرح خواهیم داد باذن الله.

🍂اما خلاصه این است که در زمان امیری ایمن الظواهری در القاعده هیچ مستند رسمی و بیانیه کتبی مبنی بر بیعت امیرالمومنین ابی عمر بغدادی تقبله الله و ابوبکر البغدادی حفظه الله با ایمن الظواهری وجود ندارد(البته شهادت فاسقینی مانند ابوماریه قحطانی هراری و ابوالحسن الکویتی از قضات شرعی جبهه النصره را شاهد می گیرند که هیچ باوری به این کذابین نداریم و شهادت صادقین است که برای ما حجت است که در ادامه به شرح بیشتری در این باره خواهیم پرداخت) که شرح آن در ادامه صورت خواهد گرفت.خلاصه اگر از این مطالب بگذریم امیرالمومنین دولت اسلامی عراق شیخ ابوبکر بغدادی به امارت رسیدند و سرانجام در سال 2014با مساعد شدن شرایط برای تشکیل خلافت اسلامی بر پایه نبوت شیخ ابوبکر البغدادی حفظه الله اعلان خلافت نمودند و بر قدرت مجاهدین بیشتر و بیشتر افزوده شد و دولت عراق اسلامی با در دست داشتن قسمت اعظم عراق و سوریه و شکستن مرزهای سایس بیکو(این مرز در بین صدام حسین و بشاراسد و حسنی مبارک ترسیم شده بود در بین سوریه و عراق) خلافت اسلامی که آرزوی دیرینه مسلمین است تشکیل دادند و اسم دوله العراق الاسلامیه برای مدتی به دوله الاسلامیه فی العراق و الشام تغییر یافت و پس از مشورت های لازم در مجلس مجاهدین این اسم بخاطر اعلان رسمی خلافت در 2014و در هم شکستن حدود و مرزها و ثغور به اسم ((الدوله الخلافه الاسلامیه)) یا ((الدوله الاسلامیه)) تغییر نام یافت.

👈از الله متعال خواهان امتداد روز افزون آنان هستیم ان شاء الله

✍چگونگی تشکیل دولت خلافت اسلامی

🔰بعد از شهید شدن شیخ احمد الخلایه (ابی مصعب زرقاوی) این جماعت بدون امیر ماند تا اینکه عبدالمنعم عزالدین علی البدوی ملقب به ابوحمزه المهاجر(1968-2010) به امیری تنظیم القاعده در عراق در آمد.

👈در15/2/ 2006 ((مجلس شوری المجاهدین فی العراق))اعلان تشکیلش به امارت عبدالله بن رشید البغدادی صورت گرفت،این مجلس تشکیل شده بود از مشارکت تعدادی از گروههای مسلح و جماعات جهادی که نقش مهمی در مبارزه با احتلال و اشغال گری کفار حربی امریکایی داشتند و اینگونه در مورد آن سخن گفته شده که مغز متفکر این اقدام شیخ ابی مصعب زرقاوی تقبله الله بوده است.(یعنی در زمان حیاتش این ایده را مطرح کرده بوده و در زمان ابوحمزه المهاجر از فکر به عمل مبدل شد).

👥گروههایی که این مجلس را بنیان نهادند:
1⃣-((تنظیم القاعده فی بلاد الرافدین)):با گروههایی که به آنها بودند و اسمشان ذکر گردید که به امیری شیخ ابی مصعب زرقاوی و سپس شیخ ابی حمزه المهاجر تقبلهما الله بودند.

2⃣-((جیش الطائفه المنصوره)): به امیری شیخ ابوعمر الانصاری. این گروه از قدرتمندتر ین گروهها در الانبار و چند جای دیگربغداد ب


دولت اسلامی👇


الحمدلله،

زنهایی که عده می گذرانند، شش نوع هستند:
نوع اول: زن حامله که عده اش در صورت وفات شوهر یا طلاق، وضع حمل است. چنانکه الله تعالی می فرمایید:« وَأُولاتُ الأحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ یَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ » [الطلاق: 4] « و عدّه ی زنان باردار این است که وضع حمل کنند»
نوع دوم: زنی که شوهرش وفات کرده و او حامله نیست، عدّه ی این زنان این است که از وقتی که شوهرانشان وفات می یابند، چهار ماه و ده روز عدّه بگذرانند.
الله تعالی می فرماید [وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنْکُمْ وَیَذَرُونَ أَزْوَاجًا یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا » [البقره:234]
«و کسانی از شما که می میرند و زنانی می گذارند آن زنان باید چهار ماه و ده روز عده بگذرانند»
نوع سوم: زنی که عادت ماهیانه دارد، این زن اگر طلاق داده شود یا نکاحش فسخ گردد باید بعد از طلاق سه بار عادت ماهیانه و یا سه بار پاک شدن از حیض انتظار بکشد.
[وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ » [البقره: 228]
«زنان مطلقه باید (بعد از طلاق) سه بار عادت ماهیانه( و یا سه بار پاک شدن از حیض) انتظار بکشند.»
نوع چهارم: زنی که به علت کمی سن و یا به سبب پیری عادت ماهیانه ندارد،عده ی چنین زنی سه ماه است.
چون الله تعالی می فرماید:« وَاللائِی یَئِسْنَ مِنَ الْمَحِیضِ مِنْ نِسَائِکُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللائِی لَمْ یَحِضْنَ » [الطلاق:4]
[زنانی که ناامید از عادت ماهیانه اند، و همچنین زنانی که هنوز عادت ماهیانه ندیده اند، اگر (درباره ی حکم عده ی ایشان ) مترددید، بدانید که عده ی آنان سه ماه است.]
نوع پنجم: زنی که عادت ماهیانه اش بند آمده و او دلیلش را نمی داند. عدّه ی چنین زنی یک سال است؛ چون امام شافعی می گوید: این قضاوت عمررَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ بین مهاجرین و انصار است. تا جایی که ما می دانیم کسی به آن اعتراض ندارد.
نوع ششم: زنی که شوهرش مفقود است، عده ی چنین زنی این است که بعد از مدّتِ انتظار کشیدن برای شوهر، چهار ماه و ده روز عدّه بگذارند.(یعنی چنین زنی، پس از اینکه مدتها برای پیدا شدن شوهرش جستجو می کند و انتظار می کشد، اما در نهایت مأیوس می شود. پس از ناامید شدن، در سوگ شوهر می نشیند و چهار ماه و ده روز عدّه می گذراند و از آن پس می تواند ازدواج کند.)

@soal_va_javab_sharey


حکم عده زنان👇


الحمدلله

شکی نیست که در دارالاسلام احکام شریعت و اجرا کردن حدود الهی اجرا میشود ولی در دارالکفراحکام شرک و کفری است ولی در دارالاسلام که به فضل الله دولت الاسلامی حاکم است احکام و حدود الهی به وسیله امامی که تعیین شده است اجرا میشود وهجرت کردن به ان واجب است والله واجب است ای مسلمانان هجرت کردن از دارالکفر به دارالاسلام واجب است بر تمام مسلمین که توانایی هجرت دارند . و هیچ شرطی در ان نیست که اجازه شوهر لازم باشد . بله هجرت کردن واجب است برای تمام زنان مسلمان و نه فقط برای مردان .و هیچ شرطی هم برای اجازه شوهر نیست در ان و یا داشتن محارم برای سفر .هرکس توانایی دارد هجرت کند به دارالاسلام و دارالخلافت و واجب است برای او سفر حتی اگر محرمی همراهش نیامد و در این اجماع است . بله و علما براین اتفاق دارند به جواز هجرت بدون محرم اگر محرمی همراهش نیامد امام نووی رحمه الله در شرح صحیح مسلم میگوید علما اتفاق دارند به اینکه زن اجازه ندارد خارج شود برای حج وعمره بدون محارم . الابرای هجرت از دارالکفر به دارالاسلام که بدون محرم هم جایز است اما برای خارج شدن برای حج و عمره هم بین فقها اختلاف نظر هست اما برای هجرت کردن از دارالکفر به دارالاسلام هیچ اختلافی نیست چه محرم همراهش باشد و چه همراهش نباشد و چنان که نبی اکرم صلی الله علیه وسلم قرارکرد وقتی که مهاجرات به مدینه هجرت کردند بدون محرم و شکی نیست که ان مهاجرات و صحابیات از خیرالگذشتگان بودند و بهتر بودند از این خواهر سوال کننده . و من این خواهر سوال کننده را نصیحت میکنم که درس بگیرد از سرگذشت ام سلمه رضی الله عنهما که هجرت کرد به حبشه و از انجا هجرت کرد به مدینه
ام سلمه میگوید من سلمه را برداشته و با شتری که داشتم به تنهایی به همراه سلمه به سوی مدینه حرکت کردم در بین راه عثمان بن طلحه که در زمره مشرکین را بود دیدم . به من گفت ای دختر ابا امیه به کجا میروی . گفتم به یثرب نزد شوهرم .گفت چه کسی همراهیت میکند . گفتم جزالله و این فرزندم کسی همراهم نیست .

و به فضل الله ام سلمه به تنهایی و به سلامتی به مدینه رسیدند الله ای زنان مسلمان به دارالاسلام هجرت کنید و گوش به سخن مرجفین ندهید

#فتاوی_عبر_الاثیر

@soal_va_javab_sharey


حکم هجرت کردن زن بدون اجازه شوهر و بدون محرم👇


الحمدلله

علماء رحمهم الله در مورد لعن کردن شخص معین با هم اختلاف دارند .
خلاصه گفتار و اقوال اهل علم این است که اگر مقصود دعای بد وزجر ، برای طواغیت ، وکفار باشد اشکالی ندارد،

و اما اگر قصد لعن کننده این باشد که برایشان حکمی صادر کند که آنها دور هستند از رحمت الله جایز نیست ، مگر اینکه قصد لعن کننده کسی باشد که در حالت کفر مرده و باید بدانید تنها کلماتی که برای لعن کفار وطواغیت می توان بکار برد، این است که شخص لعن کننده بگوید الله لعنت کند فلانی و فلانی را ، آنهم من باب دعا است .

اما اینکه شخص بگوید فلانی ملعون است این کلمه در مورد شخص زنده اصلا جایز نیست به خاطر اینکه شاید این شخص بعدا اسلام بیاورد

🌟انما الا عمال بالخواتيم🌟

👈ترجمه :

🔹جز این نیست که اعمال انسان در آخر محاسبه میشود🔹

عن ابي هريره رضي الله عنه عن رسول الله ﷺ
عنه قال :
🌟ان الرجل ليعمل الزمن طويلة بعمل اهل الجنة ثم يختم له عمله بعمل اهل نار و ان الرجل ليعمل الزمن طويلة بعمل اهل نار ثم يختم له عمله بعمل اهل الجنة 🌟متفق علیه

👈تـــــــــــرجمــــــــه

🔹از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که ایشان از پیامبر اکرم ﷺ روایت می کنند. پیامبر گفت ، مردی زمان زیادی اعمال خوب اهل بهشت را انجام میدهد ولی در آخر خاتمه اش در جهنم است و مردی زمان زیادی اعمال بد اهل جهنم را انجام میدهد ولی خاتمه اش بهشت است .🔹

ولی اگر شخصی که در حالت کفر مرده است لعن کردن او به هر گونه ای که باشد اشکالی ندارد.

#فتاوی_عبر_الاثیر

@soal_va_javab_sharey


حکم لعن کردن طواغیت👇


الحمدلله

برای مسلمانان جز عید فطر و عید قربان و همچنین روز جمعه؛ عید دیگری وجود ندارد، همچنان که سنت هم بر این دلالت می کند.

و اضافه کردن عیدی و جشن گرفتن و تبریک گفتن و تهنیت گفتن به آن؛ جدید و بدعت است؛ فرق نمی کند با مسلمانان باشد یا همراه کفار.

اما اگر این عید از اعیاد کفار از جمله نصاری، یهود یا مجوس و یا امثال آن ها باشد؛ تحریم شرکت ڪردن در آن تاکید می شود؛ بلڪه بعضی از علما بر مرتکب این کار حکم کفر داده اند؛ والعیاذ بالله.

الله تعالی در وصف مؤمنان میفرماید: "و کسانی هستند که به (زور) شهادت نمی دهند" [فرقان: 72]

از ابن عباس -رضي الله عنهما- روایت است که میفرماید: (زور) یعنی اعیاد مشرکین (پس معنی آیه می شود: وکسانی هستند که در اعیاد مشرکین شرکت نمی کنند).

عمر بن خطاب -رضي الله عنه- میفرماید: بر مشرکان در روز عیدشان به معابدشان وارد نشوید، چون غضب الله بر آنها فرود می آید.

و عبدالله بن عمر بن العاص -رضي الله عنهما- می فرماید: "اگر شخصی به شهرهای عجمها( ايرانيان وغيره) سفر کرد و مانند ايشان در نوروز و مهرجانشان شرکت کرد و به ايشان شباهت نمود و بر همين وضعيت باقی ماند تا از اين دنيا رفت پس روز قيامت همراه ايشان حشر خواهد شد.

امام مالڪ -رحمه الله- میفرماید: (جایز نیست که) همکاری شوند در چیزی از عیدشان؛ چرا که این به تعظیم شرک آنان و یاری رساندن آنان در شرکشان حساب می آید، و شایسته حکام و سلاطین است که مسلمانان را از این اعمال نهی کنند.

امام ابن القیم -رحمه الله- می فرماید: و اما تبریک گفتن به مراسمات کفار که مختص به آنهاست؛ به اتفاق حرام می باشد، مثل اینکه بخاطر اعیادشان و روزه هایشان به آنها تبریک بگویی که مثلا: عید بر شما مبارک و یا امثال این نوع تبریک؛ این عمل اگر صاحبش را کافر نکند؛ حتما که جزو محرمات است... (تا جایی که میفرماید): بلکه این عمل گناهش نزد الله بزرگتر و شدیدتر است از تبریک گفتن به شراب خوردن و قتل نفس و مرتکب شدن زنا و امثال اینها، و بسیاری از کسانی که دین نزد آنان ارزشی ندارد در این امر واقع میشوند در حالیکه زشتی و قبح آنچه انجامش می دهند را نمی دانند، پس کسی که گناه یا بدعتی و یا کفری را به شخصی تبریک بگوید؛ به تحقیق که در معرض خشم و غصب الله قرار گرفته است. [انتهای کلامش -رحمه الله-]

و ابو حفص حنفی -رحمه الله- می فرماید: هر کس که تخم مرغی را در اعیاد کفار به مشرکی به عنوان بزرگداشت همان روز عید هدیه بدهد؛ به الله تعالی کفر ورزیده است.
🌹والله مستعان🌹

#فتاوی_عبر_الأثير

@soal_va_javab_sharey


حکم جشن گرفتن سر سال (کریسمس)👇


الحمدلله

در روایت ابو هریره وارد شده است که کفت: " أن النبی صلی الله علیه وسلم لقیه فی بعض طرق المدینة وهو جنب، قال أبو هریرة: فانخنست منه، فذهبت فاغتسلت، ثم جئت فقال أین کنت یا أبا هریرة؟ قال: کنت جنباً فکرهت أن أجالسک وأنا علی غیر طهارة، فقال: سبحان الله!! إن المسلم -وفی روایة- المؤمن لا ینجس " (متفق علیه)
یعنی: " پیامبر صلی الله علیه و سلم او (ابوهریرة) را در یکی از کوچه های مدینه دید در حالیکه او (بوهریرة) جُنُب بود، ابو هریرة گفت: " سپس از او (پیامبر صلی الله علیه و سلم) پنهان شدم، و رفتم غسل کردم سپس آمدم، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: کجا بودی ای ابوهریرة؟ گفت: من جُنُب بودم و شایسته ندیدم که نزد تو بنشینم در حالی که پاک نباشم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: " سبحان الله ! بدرستیکه مسلمان – و در روایتی مؤمن – نجس نمیشود".

@soal_va_javab_sharey


آیا مومن نجس میشود👇


الحمدلله

امام "ابن القیم" انواع هجر قرآن را در کتاب مفیدش که آن را به "الفوائد" نامیده؛ شمارش نموده و می فرماید: هجر قرآن چند نوعی می باشد:

یکی از آن ها: هجر گوش فرا دادن و ایمان آوردن به آن می باشد.

دوم: هجر عمل کردن به آن و رعایت حلال و حرام آن می باشد؛ اگر چه آن را هم بخواند و به آن هم ایمان داشته باشد.

سوم: هجر تحکیم نمودن و تحاکم به سوی آن در اصول و فروع دین می باشد.

چهارم: هجر تدبر و فهم و شناخت منظور متکلمش (که الله می باشد).

پنجم: هجر شفا خواستن و تداوی به وسیله ی آن می باشد.

و همه ی اینها داخل قول الله تعالی می شود که می فرماید: «و پیامبر -صلی الله علیه وسلم- می فرماید: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها ساختند» [فرقان: 30].

اگر چه بعضی از آن هجرها (حکمش) از بعضی دیگر سهل تر می باشد؛ والله أعلم.

#فتاوى_عبر_الأثير

@soal_va_javab_sharey

Показано 20 последних публикаций.

137

подписчиков
Статистика канала