شفافیت تنها راه اصلاحات


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


خدا یاور کسانی است که ایمان بیاورند و آنها را از تاریکی به روشنایی خارج میکند
✴️این کانال بمنظور کمک به شفافیت در جامعه ایجاد شده است
لطفا مطالب و مقالات خودتان را به ادمین بفرستید
@mahmood_aslian

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


جناب آقای حسن روحانی شما منتخب ملت بزرگ ایران هستید! «ادبیاتِ احمدی نڑادیِ منتخبِ علی خامنه ای» زیبنده شما نیست!


علی‌نظری:
وبسایت کلمه
در جامعه سیاسی ایران حسن روحانی به تدبیر و عقل گرایی شهره است و محمود احمدی نڑاد را بی تدبیر و جنگجو می شناسند.

اردوگاه اعتدال و اصلاحات در انتخابات های ۹۲ و ۹۶ یکی از شروط اصلی اش برای حمایت از شیخ دیپلمات عقلانیت، هوشمندی وی بود که بعنوان ملاک برتر و امتیاز ویڑه روحانی در مصاف با رقبا مورد لحاظ جامعه رای دهندگان ایرانی قرار گرفت. روحانی باید تا پایان دوره این ویڑگیهای ممتاز را در کسوت رییس جمهور حفظ نماید. با کمال تاسف در روزهای اخیر رجزخوانی های روحانی در رویارویی با ترامپ تبدیل به مضحکه درمحافل سیاسی جامعه گردید.

متعاقب این رجز خوانی، افکارعمومی از روحانی معقول، یک احمدی نڑاد را تداعی کرد، برای ما بعنوان حامیان انتخاباتی روحانی اصلا قابل هضم نیست که رییس جمهورمان سخنی بر زبان آورد که موجب ابتذال این مقام و جایگاه گردد و به عبارتی مضحکه عام و خاص تبدیل شود.

یادمان نمی رود در تیرماه ۹۰ زمانی که احمدی نڑاد خطاب به قدرت های بزرگ می گفت: اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه دانتان پاره شود…با چه واکنش های عجیب و غریبی روبرو شد!

در همان مقطع،مردمان ایران و جهان به رییس جمهور کم عقل وقت ایران خندیدند!
اکنون با اظهارات مشابه احمدی نڑاد توسط روحانی، همان سناریوی تمسخر رییس جمهوری در کوچه و بازار به بهانه رجزخوانی روحانی در برابر ترامپ در افواه محقق شده است.

«بازی با دم شیر »آن هم وقتی در نقطه مقابل ما دیوانه و جنگجویی چون ترامپ ایستاده است،اصلا توجیه پذیر نیست!؟

رجز خوانی در برابر رییس جمهور امریکا اگرمقتضای این اوضاع و احوال است باید توسط چهره های ارشد نظامی انجام شود.
رییس جمهور،دولت و وزارت خارجه درمواجهه با بحران های منطقه ای وجهانی رویه و ابزارهای متفاوتی با نظامیان در چنین بزنگاههایی دارند.

عقل و تدبیر،مذاکره و استفاده از ظرفیت بالنده دیپلماسی هوشمندانه باید سر لوحه اقدامات روحانی و تیم مذاکره کننده ما، آنهم برای مهار این بحران بزرگ باشد.

اتفاقا ریاست جمهوری برای افزایش انزوای هرچه بیشتر ترامپ در پهنه افکار عمومی جهان باید از مکانیزم هایی چون عقلانیت و تدبیر بهره جوید نه اینکه به
سبک «ترامپ جنگجو» رجزخوانی نماید! روحانی بهتر از نظامی ها می داند که اگر وارد معرکه جنگ نظامی یا اقتصادی با امریکا شویم قطعا ما در این مهلکه بیشتر از امریکایی ها ضرر خواهیم کرد.

آقای رییس جمهور همواره باید مصلحت کشور را در نظر بگیرد و برمبنای منافع ملی سخن بگوید.نه اینکه شاقول رفتار و گفتارش تایید و تمجید نظامیان باشد!!

در خصوص بستن تنگه هرمز هم باید اذعان داشت انتظار نخبگان سیاسی از روحانی،بیان سخنان سنجیده تری بود. اینکه جهان را تهدید به بسته شدن این تنگه نماییم، بصورت قهری ایران را در نقطه تقابل با قطر و عمان که از کشورهای دوست ما در حوزه خلیج فارس هستند،می کشاند.

انتظارما از رییس دولت دوازدهم همان حسن روحانی هوشمند، مدبر و عاقل است تا احمدی نڑاد کم عقل و ستیزه جو!

امیدواریم این روزهای سخت برای ملت ما در پرتو هوشمندی دولت و تیم دیپلماتیک ما در مذاکرات با ۱+۴ به بهترین شکل متضمن نتایجی مطلوب و دلچسب باشد
____
T.me/social_transparence


🔥 نامه آیت الله منتظری به رهبر انقلاب وقت، در باره وضعیت مردم و جامعه
‌ (مهر ۱۳۶۵)
🔥 آیا این فساد میراث خمینی است؟

"... با اجازه حضرتعالي قدري هم از آنچه در خارج زندانها مي‎گذرد گزارش دهم :
آيا مي‎دانيد كه مردم در اتوبوسها و تاكسيها و صفوف مرغ و تخم مرغ و بنزين و روغن نباتي و گوشت و امثال اينها علنا به مسئولين جمهوري اسلامي و حتي متاسفانه به شخص حضرتعالي فحش مي‎دهند؟
آيا مي‎دانيد روحاني و روحانيت در نظر مردم مورد تنفر واقع شده است ؟
آيا مي‎دانيد مردم در عين حالي كه به نماز جمعه مي‎آيند و شعار هم مي‎دهند اكثر آنان ناراضيند و به مسئولين فحش مي‎دهند؟
آيا مي‎دانيد در ادارات و وزارتخانه ها و متاسفانه بعضي دادستانيها و دادگاهها رشوه بيداد مي‎كند؟
آيا مي‎دانيد دزديهاي كلان با رشوه و سفارش و تلفن حل مي‎شود ولي دزديهاي كوچك تعقيب مي‎شود؟
آيا مي‎دانيد از بس دزدي و اختلاس و مخصوصا با لباس پاسدار و كميته زياد شده مردم احساس امنيت جاني و مالي نمي كنند؟
آيا مي‎دانيد فقرو گراني بيداد مي‎كند، حقوق و درآمد همان حقوق سابق ولي قيمت اجناس ده برابر يا بيست برابر شده است و در اين صورت بر فقرا چه مي‎گذرد؟
آيا مي‎دانيد در جمهوري اسلامي بر خلاف آنچه در فقه خوانديم نه جان مسلمان محترم است و نه مال او، قاضي حكم مي‎كند مال او را بدهيد خانه او را بدهيد كسي گوش نمي كند مخصوصا اگر در تصرف بنيادهاي انقلاب باشد؟!
آيا مي‎دانيد اكثر قضات خوب دلسرد و مستعفي شده اند و افراد فاسد يا ضعيف باقي مي‎مانند؟
آيا مي‎دانيد دارو از طرف دولت به داروخانه ها داده مي‎شود ولي نوعا جواب آنان در مقابل نسخه ها جواب رد است و همان دارو در دست دستفروشهاي دوره گرد به چند برابر قيمت پيدا مي‎شود و همچنين بسياري از لوازم ديگر، ولي كسي نيست از دستفروشها بپرسد دارو دست دولت است تو اين را از كجا آورده اي ؟! هر روز حدود يك ميليون جمعيت ايران سراغ دكتر و دارو و درمانگاه و بيمارستان مي‎روند و اكثرا ناراضي برمي گردند و دادرسي نيست، اين مسائل ديگر مربوط به جنگ نيست بلكه مربوط به ضعف مديريتها و برنامه ريزي است، و فرداست كه سرماي زمستان است و قرائن نشان مي‎دهد كه از نفت و سوخت خبري نيست .
آيا مي‎دانيد مواد مخدر در كشور بيداد مي‎كند و اعدامها و زندانها و جزيره بي اثر شده است و غالبا معلول فقر و بدبختي است ؟
تذكرا عرض مي‎كنم لازم است حضرتعالي در امور جاريه كشور و جبهه ها فقط به گزارشهاي مسئولين و بيت معظم قناعت نكنيد. مسئولين هميشه هم به لحاظ خودشان و رعایت حال حضرتعالی خوبیها را می گویند وبدیها را نمی گویند."
(متن کامل در خاطرات آیت الله منتظری،ج۲، ۱۱۶۵)
_____
T.me/social_transparence


علی خامنه ای گفته است که اگر مسئولین مثل بازیکنان تیم فوتبال تمام تلاش خود را انجام دهند،( بازی با اسپانیا را هم مثال زدند،) مردم تلاش آنها را می بینند و حتی اگر مثل آن بازی نتیجه هم نگیریم باز مردم خشنود و راضی خواهند بود...
جناب خامنه ای ! منظورت مسئولان کدام کشور است!؟
اگر ایران منظور شماست، مگر در این کشور مسئول تر از خود شما هم کسی هست!؟
بسم الله، از خود شروع کنید!
آن مسابقه فوتبال، زنده پخش شد و مردم هزینه کرد قلبی بازیکنان را دیدند، نتیجه را هم دیدند، قضاوت کردند و از انچه حاصل آن قضاوت بود رضایت داشتند.
بیش از نیمی از بودجه کشور در اختیار شما و یا زیر مجموعه های شماست، بازی کنید و زنده، و بگذارید مردم قضاوت کنند و راضی شوند، چرا در تصویب FTAF کار شکنی کردید، شفافیت مالی بین المللی پرده از چه بر میدارد که شما نگران می شوید!؟
به عنوان فرمانده کل قوا بفرمایید چه مقدار موشک در سوریه انبار کرده بودید، چقدر پول آنها شده بود، برای چه اینکار را کردید، اسراییل چطور طی دو سه حمله همه را منهدم کرد، سود و زیان ملت ایران در یک فقره بازیِ حضور در سوریه چقدر بوده است، راست و حسینی بگویید و ببینید ملت از عملکرد شما مثل عملکرد تیم ملی دفاع میکند؟
بخش عظیم از بودجه در موسسات مذهبی فرهنگی زیر نظر شما هزینه میشود. لطفا ثمره تلاش خود در این بخش را هم مثل تلاش تیم ملی بصورت زنده پخش کنید، بگویید که اولا چه حجم از بودجه را می بلعند، بفرماید با این همه مصرف، دقیقا سهم آنها در تولید ملی کشور چیست؟ اگر این پول بصورت متناوب مثلا در میادین مشترک ما با قطر سرمایه گذاری می شد، چقدر در حفظ سرمایه های ملی و تولید و ارز آوری جلوتر بودیم!؟
آقای رهبر شما هرگز در مورد تلاش خود نه در این موارد و نه در موارد دیگر حرفی نمی زنید و نخواهید زد، طی این دوران طولانی رهبری، با کدام خبرنگار مصاحبه کرده اید، مصاحبه نمی کنید چون شما جوابگوی عملکرد خود نیستید، گمان می کنید که مدیریت آن بالا نشستن و باید-باید گفتن است.
آقای رهبر آن تلاش تیم ملی نتیجه مدیریت مردی مثل کارلوس کیروش است. اگر باور ندارید، رهبری تیم ملی را هم خود بدست بگیرد تا در جام بعدی نتیجه کار را ببینید!
اقای رهبر اگر جای شما مدیر توانمدی آن بالا بود که به جای هدر دادن منابع، فقط دارایی های خدادادی این ملت را خرج خودشان میکرد، الان حال روز ملت جور دیگری بود!
عکس های دبی هنگامی که انقلاب به پیروزی رسید را ببینید ، بعد به مشاوران خود بگوید یک مقایسه ای از درآمد سرانه امارات با امروز ما داشته باشند، اهالی آنجا خیلی هم تلاش نمیکنند، و این راحتی را مدیون مدیران ارزشمندی هستند که درپی رفاه آنها هستند و نه تفکرات مانیایی رهبری کردن جهان!
امارات را مثال زدم برای اینکه دم دست است، برای اینکه رقیب قدر و پرقدرتی برای ما نبوده برای اینکه وقتی با یک پرواز از روی تاریکی و سوت و کوری جنوب ایران بلند شوی، براحتی نور و روشنایی و رونق آن قابل مشاهده است، خیلی ای کیو نمیخواهد، با یک نگاه، و از این فرودگاه به آن فرودگاه رفتن میتوان به عمق فاجعه پی برد!
اقای رهبر، تیم هایی که در مسابقات نمی درخشند، در برگشت به خانه به سرعت مربی را عوض میکنند، یکی بهتر را جایگزین میکند، تیمی که شما مربی آن هستی ۴۰ سال است که می بازد و کسی جرات نمیکند شما را عوض کند که هیچ، شما از بقیه طلبکار هم هستید!
شما وقتی سخنرانی میکنید، گویی که رهبر اپوزیسون هستید، انگار نه انگار که مسئول اصلی همه ی مصائب خودِ شما هستید!

ارزش پول ملی طی شش ماه گذشته کمتر از نصف شده است، بخشی از تلاش خود برای جلوگیری از فاجعه را از طریق سیمای میلی پخش کنید، تا ملت به وجود شما افتخار کند و هورا کشان بریزد به خیابان و برقصد و بگوید رهبرم تلاشش را کرد، اما نشد!

*فوروارد کنید برسد به دستان پر تلاش او...
T.me/social_transparence


📚 نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران
✒ نوشته دکتر مسعود انصاری
🔹 فصل چهارم: روحانیون و انقلاب مشروطیت
🔸 بخش پنجم



🔹به دنبال تصویب قانون اساسی ۱۴ذیقعده سال ۱۳۲۴، مظاهر نارضایی طبقه روحانیون با قانون اساسی آشکارا در اعمال و رفتارآنها به منصه ظهور رسید. قبلا در ماه ذیحجه سال ۱۳۲۵، گروهی از روحانیون موانعی در راه برگزاری انتخابات نمایندگان مجلس در بعضی ایالات ایجاد کرده(1)، و در ماه محرم ۱۳۲۶، هنگامی که بحث درباره اصول متمم قانون اساسی آغاز شد، شیخ فضل الله نوری با ایجاد طرح تازه ای آشکارا در برابر ملیونی که مشغول ایجاد طرحهای اصلاحی برای سر و صورت دادن به اوضاع آشفته کشور بودند، علم مخالفت برافراشت. طرح شیخ فضل الله نوری عبارت است از این بود که وی ادعا میکرد در قانون اساسی مصوبه، حقوق مسلمانان از سایر اقلیت های مذهبی متمایز نشده است و بدین وسیله از یک طرف کوشش میکرد مردم را بر ضد دولت به شورش برانگیزاند و از دگر سو سعی داشت، به منظور پیش برد منافع شخصی خود، روابطش را با محمد علی شاه _ که او نیز به منظور در هم شکستن اساس انقلاب مشروطه در پی جلب حمایت ملاها بود _ حسنه نگهدارد.(2)

🔹محمدعلی شاه برای جلب نظر روحانیون به مجلس توصیه کردکه اصول قانون اساسی بر طبق قوانین و مقررات قرآن کریم (و یا شریعت حضرت محمد) پایه ریزی و تنظیم شود.(3)

🔹باتوجه به مقارن بودن زمان مذکور با برگذاری مراسم سوگواری ماه محرم، آخوندی بنام سید اکبر شاه از موقعیت استفاده و در مراسم سوگواری مذکور به صراحت در هنگام روضه خوانی با ایجاد قانون اساسی مخالفت ورزید. سپس سید اکبر شاه، شیخ زین الدین زنجانی و سید محمد تفرشی، جانشین رقیب تازه در گذشته سید عبدالله بهبهانی و هشتاد نفر آخوند دیگر به عنوان مخالفت با قانون اساسی و ایجاد مشروطیت در حرم حضرت عبدالعظیم بست نشستند.(4)

🔹با وجود اقدامات مذکور، معهذا سید اکبر شاه و طرفدارانش نتوانستند توجه مردم را به خود معطوف کنند و در شورانیدن مردم بر ضد قانون اساسی کاری از پیش نبردند.(5)

🔹در این زمان مخالفت روحانیون با قانون اساسی و حکومت پارلمانی هنوز پوشیده مانده و کاملا برملا نشده بود. در ضمن در خلال این اوضاع و احوال وقایعی رخ داد که حیثیت روحانیون را به نحو موثری لکه دار کرد. بدین شرح که در ماههای ربیع الاول و صفر سال ۱۳۲۶، گروهی از کشاورزانی که از ظلم و تعدی دو نفر از آخوندهای ملاک، یکی متولی باشی قم و یگری حاج آقا حسین مجتهد ثروتمند اراک عرصه به آنها تنگ شده بود، به مجلس پناهنده و از اجحاف و ستمگری آنها شکایت کردند. همچنین در این زمان بین طرفداران قانون اساسی و روحانیون طراز اول رشت و تبریز کشمکشهای شدیدی در گرفت. حاج خمامی مجتهد معروف رشت و اطرافیانش شهر را ترک و عازم تهران شدند.(6)

🔹در بحبوحه اوضاع و احوال مذکور، واقعه دیگری که به شان و مرتبت روحانیون ضربه بزرگ و جبران ناپذیری وارد نمود، این بود که مردم تبریز از طرز رفتار میرزا حسن، مجتهد شهر مذکور و گروهی از روحانیون تبریز به ستوه آمدند و آنها را از شهر اخراج کردند.(7)

🔹اضطراب و نگرانی روحانیون از ایجاد قانون اساسی و حکومت پارلمانی و پیروی آنها از رهبری شیخ فضل الله نوری در مخالفت با قانون اساسی تا ماه ربیع الثانی که امین السلطان با حمایت شیخ فضل الله نوری به نخست وزیری منصوب شد، در پس پرده و غیر آشکار بود. نوری در مجلس بر ضد تصویب قانون اساسی به مخالفت برخواست و پسرش به عنوان رابط عازم نجف شد. نوری پیشنهاد کرد کمیته ای مرکب از پنج نفر از روحانیون طراز اول بنام کمیته تطبیق قوانین با مقررات اسلامی بوجود آید و مصوبات مجلس فقط با تصویب کمیته مذکور صورت قانونی یابد. از طرف دیگر، گروهی از طلاب را تحریک کرد در خارج از مجلس بطور دائم در طرفداری از طرح او اقدام به تظاهرات نمایند و بدینوسیله نمایندگانی را که با طرح وی موافقت نشان نمیدادند، را مورد تهدید قرار داد. به علاوه نوری انجمنی از مجتهدین تبعیدی رشت و تبریز مرکب از شیخ عبدالله نوری، ملا محمد آملی و حاج میرزا لطف الله روضه خوان به منظور مخالفت و مبارزه با حکومت پارلمانتاریسم تشکیل داد. دو نفر اخیر (ملا محمد آملی و حاج میرزا لطف الله روضه خوان) مخصوصا در مخالفت با مجلس تا آنجایی که در قدرت داشتند، داد سخن دادند.

🔸منابعی که کتاب در این قسمت از آنها استفاده کرده:

1). تاریخ بیداری ایرانیان _ جلد اول _ صفحات ۶۶ و ۶۷
2). تاریخ معاصر یا حیات یحیی _ تالیف دولت آبادی _ جلد دوم _ صفحات ۱۰۸ و ۱۰۹
3). تاریخ بیداری ایرانیان _ جلد دوم _ صفحه ۸۵
4). تاریخ مشروطه ایران _ تالیف کسروی _ جلد اول _ صفحات ۲۲۴ و ۲۲۶
5). ماخذ بالا _ صفحات ۸۷ و ۲۹۰
6). مشروطه گیلان از یادداشتهای #رابینو ، از :م. روشن"
7). تاریخ انقلاب آذربایجان و بلوای تبریز _ تالیف ویجویه (۱۳۵۵) _ صفحه ۱۴
منبع: کتابهای ممنوعه
___
_
T.me/social_transparence


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
سخنان انقلابی یک روحانی
@social_transparence


🔥مدیران ثامن الحجج را گرفتید؛مدیران کاسپین و آرمان و فرشتگان و افضل توس و فردوسی و... کجایند؟

روزنامه مردمسالاری نوشت: چه کسی خبر دارد مدیران و اعضای هیات مدیره این موسسات مالی غیرمجاز چه کسانی هستند؟

🔥 مدیران وقت بانک مرکزی چه پاسخی دارند؟ اگر این موسسات غیرمجاز بوده‌اند چرا در تابلوی خود بدون استثنا تاکید می کردند که تحت نظارت بانک مرکزی هستند و اگر مجاز بوده‌اند، چرا به راحتی آب خوردن پول مردم را بالا کشیده‌اند؟

🔥 مدیران و اعضای هیات مدیره موسسات کاسپین و فرشتگان و فردوسی و افضل توس و آرمان و … کجا هستند تا پاسخ دهند؟
________
🔥 اگر غیر از علی خامنه ای و فرزندان ایشان، کسی دیگر عامل این همه بدبختی بوده باشد حتما افشا میشد.
اینهمه گرانی و کاهش ارزش ریال و گران شدن ارزاق عمومی بخاطر چاپ بدون پشتوانه است که بنوانندخسارت بیت علی خامنه ای را پرداخت کنند
خط قرمز نظام: افشا اختلاس و ثروت اندوزی فرزندان خلف علی خامنه ای است.

🔥 اگر اعلام میشد مینوشتند: ۴(م خ)
م=مجتبی، میثم، مصطفی،محسن
۴ پسر علی خامنه ای
__
T.me/social_transparence


امروز دوم امرداد، سالروز درگذشت شاعربزرگ ایران ، حمدشاملو

شاملو در خاطرات خود می نویسد:

پس از پیروزی انقلاب 57 ،بنا به دوستی و اشنایی که با ژان پل سارتر ،نویسنده و فیلسوف نامدار فرانسوی داشتم و سرمست از سرنگونی رژیم گذشته بودم،نامه ای به سارترنوشتم ودرانتهای نامه نوشتم جناب سارتر؛،شما از بابت پیروزی انقلاب به ما تبریک نگفتید ؟! سارتر بزرگ به من جوابی داد ، که تا سال های سال هنوز در مغزمن درنگ می دهد...
سارترنوشت:شماچگونه قیامی که رهبران ان روحانی و نتیجه آن حاکمیت حکومت مذهبی و روحانیون گردیده را انقلاب می نامید ؟! مگرنه این که انقلاب دگرگونی رو به جلو است، شما برگشت به قهقرا کرده اید!این انقلاب نیست!
سارتر ادامه می دهد شما در آینده ناچار ومجبور به انقلاب واقعی خواهید بود،و ان رخدادی چون رنسانس اروپا است. یعنی به زیر کشیدن مذهب از اریکه ی قدرت که هیچ زبانی جز انقلاب متاسفانه آن را چاره ساز نیست !
___
T.me/social_transparence


جناب علی خامنه ای، اینجوری نمیشود مملکت را اداره کرد.


فیروز محمودی

۱ – نمیشه یک جنگ را ۸ سال با شعار ادامه داد و بعد از ۸ سال با جام زهر آنچه را که دلسوزان گفته بودند قبول کرد در حالیکه هیچ دستاوردی نداشته و از مردم نیز انتظار ایثار و فداکاری داشت.

۲ – نمیشه یک گروه ۶ نفری از روحانیون و آن هم انتصابی نه تنها برای تمام قوانین موضوعه یک مملکت بلکه برای قانونگذاران آن نیز تصمیم بگیرند و مطابق خواسته های خود عمل کنند و در عمل ما نهاد قانونگذاری قوی با قانونگذارانی مستقل و مردمی داشته باشیم.

۳– نمیشه تمام اختیارات و از آن جمله سیاست گذاری داخلی و خارجی در همه زمینه های اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی و… در دست نهادهای مختلف باشد و هنگام گرفتن بودجه سرو دست بشکنند اما هنگام ایجاد مشکل و پاسخگویی از خود سلب مسئولیت کرده و تنها دولت را مقصر بدانند.

۴ – نمیشه لیاقت افراد را بر اساس یقه و پیشانی و .. و جدیدا بر اساس ژن و نسبت فامیلی تشخیص داد و به مدیریتهای خرد و کلان منصوب کرد و از ان سو ادعای مدیریت جهان را داشت.

۵– نمیشه ماشین آشغال و به درد نخور را بیش از ۲۰ سال با نام حمایت از کالای ایرانی با چندین برابر قیمت به مردم انداخت و باعث آلودگی و تصادف و دها مرض دیگر شد و در عین حال به مردم پاسخ نداد که چرا کالای ایرانی بهتر نمی شود و نیز این پولهای چندین برابر کجا می رود؟

۶ – نمیشه یک ادم ناشناخته و تازه از راه رسیده را با اشاره ای رئیس جمهور کرد که هشت سال یک مملکت را به نابودی بکشاند ، بعد از ملت خواست باور کنند که او واقعا انتخاب آنان بوده و به عنوان رئیس جمهور قبولش کنند.

۷– نمیشه کسانی را که به گفته خود مقامات ۱۵ میلیون رای داشته اند بدون تشکیل هیچ دادگاهی بیش از ۸ سال در حصر نگاه داشت و از مردم خواهان روی گردانی از آنها شد.

۸– نمیشه رئیس جمهور را مردم انتخاب کنند اما این رئیس جمهور نتواند همکاران خود را انتخاب کند و دیگران این کار را انجام دهند و در نهایت نیز همان کسانیکه اعضای دولت را تعیین کرده اند با نادان فرض کردن مردم آن را ناکارامد بخوانند و فکر کنند مردم هم باور میکنند.
۹ – نمیشه به نام دشمنی با کشوری که هزاران کیلومتر با ما فاصله دارد بیش از ۳۰ سال یک گروه شبه نظامی با هزینه های گزاف در کشوری دیگر ایجاد کرد، آن را با ساختن موشکی که شعار نابودیش روی آن نوشته شده تهدید به نابودی کرد و در ادامه به جنگ داخلی کشوری در همان منطقه پیوست و دها میلیارد دلار هزینه کرد اما انتظار عکس العملی از آن کشور نداشت و نیز شاهد جستجوی عده ای در میان زباله ها برای تکه ای نان نبود.

۱۰– نمیشه اکثریتی از جان و دل و از راههای قانونی کار و تولید نمایند اما عده ای کوچک با رانت ارتباط و اقازادگی و اسکله و قاچاق و… از آنها پیشی گرفته و همه زحماتشان را بر باد دهند و در عین حال انتظار تولید و اشتغال را داشت.

۱۱- نمیشه هیچ زمینه تفریح و شادی و کار برای جوانان کشور ایجاد نکرد و زمانی هم که خود زمینه ساز یک شادی و تفریح می شوند آنان را دستگیر و به زندان انداخت و یا از آنان خواست که برای تخلیه روحی و روانی و … صرفا به مساجد پناه ببرند.

۱۲ – نمیشه به نام “مستضعفین” اموال ” مستکبرین” را مصادره نمود و بعد خود آن اموال را در اختیار گرفته و در ویلاهای آنان ساکن شد.

۱۳ – نمیشه مطبوعات را بست و اقازاده ها را رها و رانتخور تربیت نمود و در عین حال ادعای مبارزه با فساد نمود.

۱۴– نمیشه بدون دلیل عقلانی ۴۰ سال بر روی پرچم تنها ابرقدرت مسلط جهان رژه رفت ، به او مرگ بر گفت و به مبارزه اش طلبید اما تحریمهای او را ظالمانه خواند.

۱۵– نمیشه ادعای رهبری جهان اسلام را داشت اما بزرگترین مذهب اسلام یعنی اهل تسنن در پایتخت کشور حق داشتن یک عبادتگاه را نداشته باشند.

۱۶ – نمیشه با همسایه ای که در طول تاریخ بیشترین خیانتها را به این ملت و سایر ممالک همجوارش با تصرف خاک و نیز پشت پا زدن به پیمانها کرده هم پیاله شد و انتظار وفای به عهد و دوستی از او داشت.

۱۷ – نمیشه دست گوسفند دزد را قطع کرد اما دزدهای هزارهزار میلیاردی که موفق به فرار نشده اند را ازاد گذاشت و یابه چند سال حبس آنچنانی محکوم کرد و از مردم نیز انتظار اعتماد به قانون و دستگاه قضایی را داشت.
…و صدها نمی شود دیگر.

اینجوری نمیشه حکومت و مملکت داری کرد. اگر اینجوری میشد الان نوادگان شاه عباس و شاه طهماسب یا نتیجه های ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و.. هنوز حاکم بودند و نوبت به امروزی ها نمی رسید. بوی نامطبوع بی لیاقتی و فساد مملکت را گرفته. اگر مسولین می توانند اصلاح کنند و اصلاح شوند و گرنه خدا میداند چه خواهد شد البته تاریخ هم می داند
___
T.me/social_transparence


مطلب وارده
با سلام
در پاسخ به مطالب جناب اقای زیدآبادی
جریان سوم شهروندی ،دولت حقوقی
در نظام جمهوری اسلامی عمدتا دو جریان سیاسی اصول گرا و اصلاح طلب برای کسب قدرت در قوه مجریه مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا باهم رقابت داشته اند که در این سال ها مدتی اصولگریان و زمانی اصلاح طلبان پیروز انتخابات بوده اند اما علی رغم این که چهار دهه قدرت سیاسی و تصمیم گیری در حوزه های مختلف سیاسی,اقتصادی فرهنگی اجتماعی و قانونگذاری کشور در اختیار این دو جریان قرار دارد تاکنون نتوانستند در تحقق رفاه عدالت اجتماعی حقوق وآزادیهای اساسی ترسیم آینده جامعخ و حل معضلات شهروندان و برنامه ریزی برای حال و اینده کشور موفق عمل کنند غفلت بلند مدت از مسئوليت پذیری این دو جریان باعث پیامدهای ناگوار اجتماعی اقتصادی فرهنگی زیست محیطی و حقوقی گردید این امر اعتراضات شهروندان مسئوليت پذیر ایرانی را به همراه داشت .شهروندانی که مسئوليت پذیر شده و ادامه این روند را بر علیه منافع کشور و خودشان می دانند.
براین اساس جریان سوم شهروندی با محوریت شهروند و براساس حقوق شهروندی و مسئوليت پذیری تک تک شهروندان در قبال سرنوشت خود ودیگر شهروندان و منافع و ثروت های عمومی و حال و اینده کشور بنیان گذاری گردید که دارای تعریف اهداف اصول و ارکانی است که فعالیت این جریان را هدایت می کنند.
جریان سوم شهروندی نه در طول و نه در عرض جریان های اصولگرا و اصلاح طلب بلکه در موازات آنها فعالیت می کند.
جریان سوم شهروندی جریانی حقوقی است با اندیشه ی نو و مسئوليت پذیری شهروندان جوان برای تحقق حقوق مدنی فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی قضایی و تامین امنیت فعالیت می کند این جریان راهکارهای ۱_راهکار قانونی صلاح قوانین و تصویب قوانین جدید ۲_راهکار قضایی ۳_راهکار مدنی ۴_راهکار سیاسی را برای تحقق حقوق شهروندی شهروندان ایرانی و بهبود وضعیت کشور اتخاذ می نماید زیرا که براین باور است تازمانی که خواسته و مطالبات شهروندان ایرانی به قانون یا احکام قضایی تبدیل نشود از ضمانت اجرایی کافی برخوردار نخواهد بود.
جریان سوم شهروندی عالی ترین هدف خود را تحقق دولت حقوقی می داند که بموجب ان کلیه قوانین و مقررات و تصمیمات و اقدامات بر مبنای احترام و رعایت حقوق بشر و شهروندی اتخاذ گردد و تصمیمات مقامات با حقوق بشر و شهروندی و ازادی های شهروندان توازان و تناسب داشته باشد و دولت در اعمال سلطه و قدرت پایبند حقوق بشر و شهروندی است و در حدود اختیارات مصرح قانونی اعمال حاکمیت نماید.
جریان سوم شهروندی فرهنگی از که نه تنها مصونیتی برای هیچ شخصی وجود ندارد بلکه حقوق شهروندان بطور بارز توسط قانون حفاظت و حمایت می شود و دولت مسئوليت دارد به حقوق شهروندی شهروندان ایرانی احترام بگذارد و احترام به این حقوق را تضمین کند.
جریان سوم شهروندی جریان حقوقی که با محوریت شهروند و بر مبنای حقوق شهروندی و مسئوليت پذیری شهروندان پویا و توسعه یافته ایرانی و برای تحقق دولت حقوقی بنیان گذاری شده است و مبشر برابری تعهد شفافیت تنوع مطالبه گری پاسخ گویی صلح توسعه مدارا بردباری ازادی تکثرگرایی شایسته سالاری و کرامت انسانی است.

مسعد سلیتی
وکیل پایه یک دادگستری

سایت جریان سوم شهروندی
www.j3shahrvandi.com
_______
T.me/social_transparence


اضطرابی که امروز در دل من هست بی گمان در چشمان نگران تک تک ایرانیان مشهود است. جامعه ما همواره در استرس بوده است.
- رفتارهای وحشیانه و غنیمت کشانه انقلابیون ۵۷ و نوع برخورد با آثار و تمدن و حتی مردمان مستأصل بجا مانده از نظم پیشین، بیرحمانه و اسیرمابانه بود.
در مراجعه به حافظه تاریخی این چهار دهه ی بی اعتبار و غبار آلود اثبات می کند که ما لحظه ای بی اضطراب و بدون تشویش خاطر نداشته ایم:

۱- اعدام .
سالهای آغازین، ایجاد شوک و اضطراب ممتد.
- دهه اول این حکومت طایفه سالار شیعه با ترور و بمب گذاری های بی مهابانه و گروگان گیری های دیپلماتیک و حتی اعدام های نامتوازن مخالفان از سوی حاکمان شرع بشدت و تعصب ادامه یافت. انواع محدودیت های متحجرانه مانند حجاب اجباری آرامش مردم را نشانه گرفت تا شادابی اندیشه را از جامعه بزداید تا مردمانی سترون، مضطرب و خشن و بی اعتماد بیکدیگر را پرورش دهد.

۲- امتداد جنگ
بیش از یک دهه استرس و کشتار بی نتیجه.
- نعمتی خدادادی که حاکمان دینی بسان روضه به آن چسبیدند تا بی کفایتی این طایفهء غالب بر مستضعفین با اقتصاد متلاطم کوپنی پنهان بماند.

۳- حکومت مطلقه اطلاعاتی.
- ادامه اضطراب و نگرانی در جامعه با
کشتار و قتل عام زندانیان ۶۷ و پیدایش ننگی به نام خاوران
- ترور مخالفان برون مرزی
بمب گذاری و حمایت های ایدئولوژیک در سراسر جهان بر ضد ارزش های دنیای آزاد در دو دهه اول انقلاب ادامه یافت.
- قتل های زنجیره ای در بین کانون نویسندگان و اندیشمندان و نخبگان جامعه و انسداد و قلع و قمع رسانه ها و روزنامه نگاران مستقل.

۴- پیشا برجام
- اقتصاد یارانه ای و آغاز آرامش از نوع مسکن متزلزل مهری.
- چانه زدن های منفعت طلبان اروپایی و لاس زدنهای دموکراتیک استمرار طلبان بیش از ۱۲ سال و تحمیل ده ها قطعنامه سازمان ملل علیه شادابی و آرامش مردم.
- غارت گری اموال و دارایی های مردم در خصوصی سازی های طایفه ای و وابسته به حکومت و سپاه.

۵- پسا برجام
ما همچنان مضطرب و ناشاد و نگرانیم .
اشغال هر از گاهی سفارتخانه ها
راهزنی های آشکار در سپرده گذاری ها و سیستم بانکداری اسلامی مستهلک،
فروش سهام مشارکت جعلی و اختلاسهای کلان از مردم.
فشار و اجبار و کشتار در زندانها
- اخلال و دخالت در امور همسایگان.

۶ - و حالا هم اضطراب پس از وتو برجام از سوی آمریکایی ها و جهش سهمناک نرخ ارز و طلا .
قطعی های مکرر برق و آب و اینترنت که جز ملزومات و حقوق بدیهی زندگی شهروندی است.

بله ، وقاحت تبهکارانه استبداد جری تر شده است.
دقت کنید : حکومت مطلقه در طول این چهار دهه اصرار به مبارزه با هر آنچه از آن و مال مردم است کرده . فرهنگ و تاریخ و شادی و موسیقی و ارتباط و تعامل شهروندان با همدیگر و جهان آزاد را نشانه گرفته است تا جامعه ای متشتت و منزوی ایجاد کند.
حکومت همیشه منشا اشغال و اضطراب و اخلال و اغتشاش و پارازیت در نشاط و اندیشه مردم بوده تا نگرانی و استرس را در جامعه گسترش دهد تا خود را پناه آخر مردمان ترسیده و مستضعف شده معرفی کند.

- ماهیت و وجود خود برجام مایه ی اضطراب و ننگ ایرانیان با شرف است و هیچ کس در شکست و یا سرنوشت برجام مقصر نیست جز جمیع دولت و حکومتی نادان و ناکارآمد.

مقاله وارده از : فراتن
_______
T.me/social_transparence


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ


🔥 إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ

چون یاری خدا و پیروزی فراز آید.

🔥 وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

و مردم را ببینی که فوج فوج به دین خدا درمی آیند.

🔥 فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا

پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه که او توبه پذیر است
________________
🔥 در بحبوحه پیروزی انقلاب استاد ما این سوره را میخواند و میگفت: انتخاب مهندس بازرگان به نخست وزیری بهترین کار است تخصص و مدیریت مهندس بازرگان باعث رشد و توسعه ایران خواهد شد و فوج فوج مردم به اسلام خواهند پیوست.
ما دانشجویان مسلمان خود را آماده میکردیم تا در رشد و توسعه میهنمان مشارکت فعالی داشته باشیم.
سایر افرادی که در خا ج از کشور تحصیل میکردند خود را به ایران میرساندند تا در این مسابقه خدمت شرکت کنند.
🔥 در این بحبوحه بود که دکتر بهشتی مسئله اولویت تعهد بر تخصص را مطرح کرد. همچنان که میدانید تخصص را با مدارک دانشگاهی یا امتحان میتوان اندازه گرفت ولی تعهد را نمیتوان،
با این جمله دکتر بهشتی تصفیه ادارات از افراد متخصص شروع شد هیئت های پاکسازی افراد متخصص را از ادارات و کارخانجات بیرون کردند و افراد غیرمتخصص ریشو جای آنها را گرفتند.
با انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری و شعارهای او امیدوارمان کرد که در غیاب بازرگان ، شاید بنی صدر بتواند کاری کند.
بعد از انتخاب بنی صدر، نخست وزیری رجایی به او تحمیل شد.
مرحوم حسن جارالهی (از مدیران شرکتهای سازمان گسترش)نقل میکرد: وقتی پدرم (حاج محمد جارالهی از بنیان گذاران مدرسه علوی) از رادیو شنید که محمدرجایی قرار است نخست وزیر شود، گفت من را خوب میشناسم دیگر مملکت خراب میشود.
بهرحال نگذاشتند که بنی صدر هم کار کند.
حالا پس از چهل سال از پیروزی انقلاب مشاهده میکنیم که جوانان مسلمان فوج فوج از دین خارج میشوند.
به استناد آمارهای واتیکان بیشترین نوکیش های مسیحی جوانان مسلمان ایران است.
در این خارج شدن از دین جوانان مسلمان نتیجه حاکمیت و.عملکرد علی خامنه ای و فساد حاکم بر بیت و اطرافیان اوست.
___
T.me/social_transparence


🔸تهدیدهای روحانی، مقتضی یا علت تامه؟

🔸محمد قوچانی روزنامه نگار ،عضو حزب کارگزاران و از مشاوران روحانی، در روزنامه سازندگی می نویسد:
"تنها راه مواجهه با آمریکا راهی است که دولت روحانی در پیش گرفته : سخن گفتن با ترامپ مانند خود او به اتکای نیروهای سیاسی، مدنی و نظامی ایران، ایجاد اجماع ملی و تقویت نهاد دولت و امید دادن به ملت که البته حتما باید با اصلاح اساسی در هیات دولت و کارآمدی وزیران و مدیران باشد."

این تقریبا حاصل مقاله بلند نویسنده است. اما پرسش در باره شروطی است که آقای قوچانی تلویحا و برای اثبات راهبرد روحانی " تنها راه مواجهه با آمریکا" دانسته: اتکا به نیروهای سیاسی،مدنی و نظامی، ایجاد اجماع ملی و تقویت نهاد دولت و امید دادن به ملت... .
از نویسنده می پرسیم کدامیک از این شرایط نرم افزاری، در داخل فراهم شده تا راهبرد روحانی نقش علت تامه را بازی کند تا حدی که تهدیدهای روحانی در میان مردم و نهادهای مدنی جدی و راهبردی تلقی شود؟! روحانی با اتکا به کدامیک از گزینه های فوق که عملی کرده است دست به تهدید می زند؟!
نزدیک به شش سال از دولت روحانی می گذرد، انباشت قول و قرارهای صورت نگرفته و به ویژه بکارگیری مردان ناکارآمد در رده های مختلف مرکز و مناطق مختلف کشور و... چه امیدی برای ملت حتی به اندازه تک خال باقی گذاشته است.
آقای قوچانی معتقد است :"روحانی همان روحانی چه در سیاست داخلی و در سیاست خارجی است"
مشخص نیست نویسنده بر اساس کدام مصداق منبعث از نظرخواهی مردم ، جامعه و تحلیل گران و ناظران اهل فن چنین ادعایی دارد. آیا اجماعی بر این نظر سراغ دارد.؟!
آقای قوچانی اعتقاد دارد مذاکره باید از موضع عزت باشد؛ نکته غیر قابل انکار. اما این ایده آرمانی است که گاه با یک گام به عقب می توان چند گام به پیش برداشت چنانکه پیامبر در صلح با مشرکان مکه در حدیبیه انجام داد با این که در نقطه ضعف بود اما نتایج آن گرانمایه شد و قرآن از آن به فتح مبین تعبیر کرد.
مجتبی لطفی
از شاگردان آیت الله منتطری
___
T.me/social_transparence


پرونده تجاوز ایرانشهر؛ بازهم بازداشت معترضان
عدالت علی خامنه ای

خبرگزاری هرانا – مولوی ناصر ریگی بهادرزهی روحانی اهل سنت، توسط ماموران سپاه در جریان حمایت از پرونده دختران ایرانشهر بازداشت شد. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، هفته گذشته یکشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۷، مولوی ناصر ریگی بهادرزهی توسط ماموران سپاه پاسداران بازداشت شد. نامبرده فعال مدنی و عضو سفیران مدرسه ساز بود. یک منبع مطلع گفت: “مولوی ناصر برای حمایت از مولوی طیب و دختران ایرانشهر در گروه ها فعال بود و امضا جمع آوری می کرد”. وی افزود: “پس از آتش سوزی داروخانه پاستور در فضای مجازی متنی جعلی به نام وی پخش کردند که خود را عضو سهاب معرفی می کرد و آتش زدن داروخانه پاستور را به عهده گرفته بود، که توسط مولوی ناصر ریگی تکذیبیه پخش شد و خواستار بازداشت افرادی شد که به نام وی مطلب دروغ پخش کرده اند”. این منبع در ادامه گفت: “یک هفته بعد از پخش این متن و جوابیه اش مولوی ناصر توسط ماموران سپاه بازداشت شده و به زاهدان منتقل شد”. تا این لحظه هیچ خبری از مولوی ناصر ریگی نیست. گفتنی است که “مرتضی شیرانی” روز پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۷، از اطلاعات سپاه به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد. یکی از بازداشت شدگان اخیر که در ویدیو اعترافات اطلاعات سپاه از فعالان مجازی تصویر تارش منتشر شده “مرتضی .س ۱۸ ساله و اغتشاشگر” معرفی شده است که احتمال تقارن وجود دارد. شیرانی با بالاگرفتن اعتراضات مردمی در ایرانشهر در واکنش به وقوع تجاوزهای پرشمار و ناامنی در منطقه به همراه جمع کثیری از فعالان محلی بازداشت شده بود. لازم به ذکر است در پی اعلام خبر تجاوز به ۴۱ دختر در ایرانشهر توسط مولوی طیب امام جمعه اهل سنت این شهر تجمعاتی در سطح شهر شکل گرفت. پس از آن ماموران دست به بازداشت تعدادی از شرکت کنندگان در تجمع و افراد پیگیر پرونده زدند. دادستان کل کشور نیز از تعقیب قضایی و برخورد با مولوی طیب خبر داد. شهرستان ایرانشهر یکی از شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان است.
__
T.me/social_transparence


سپنتا نیکنام: نمادی از حقانیت انواع هویت‌های سرکوب‌ شده در ایران!

✍کوروش برارپور - کنشگر جامعه مدنی ایران
🗓۲شنبه - یکم اَمردادماه ۱۳۹۷

✅نظام جمهوری اسلامی همچون هر نظام سیاسی دیگری و مانند هر موجود زنده‌ی‌ دیگری دارای «دوره عمر» یا «چرخه‌ی حیات اجتماعی» است. این چرخه، از مرحله‌ی ایجاد و کودکی آغاز میشود و پس از طی مراحل رشد سریع و بلوغ وارد مراحل تکامل، پیری و سپس مرگ میشود.
✅نظام‌های سیاسی «هوشمند» بواسطه‌ی بازخوردهایی که از محیط‌ پیرامون‌شان دریافت می‌کنند، اقدام به حذف خطاهای‌ استراتژیک و بازآفرینیِ فرایندهای بیمار و ساختارهای‌ معیوب‌شان می‌کنند تا عمری جاودانه بیابند(مانند نظام‌های حکومتی در کشورهای توسعه‌یافته).
✅ولی در کشورهای توسعه‌نیافته‌ای چون ایران و در نظام کم‌هوشی چون جمهوری اسلامی، ساختارهای سیاسی - حقوقی‌اش بگونه‌ای طراحی شده‌اند که (آن نظام) هیچگاه از مرحله‌ی کودکی از چرخه‌ی حیات اجتماعی‌اش فراتر نرفته و دچار عارضه‌ای به‌نام «پیریِ زودرَس» و «مرگ در کودکی» شود!
✅از پایش رفتارهای سیاسی - اجتماعی مردم و زمامدارن کنونی ایران چهار پدیده‌ی زیر در نظام کشورداری ایران قابل دریافت است:
1⃣دوره‌ی عمر نظام جمهوری اسلامی به‌رغم سپری کردن ۴۰سال از حیات اجتماعی‌اش، هیچگاه از مرحله‌ی کودکی فراتر نرفته‌است
2⃣سبک رهبری آن نظام، سبکی تمامیت‌خواه و استبدادی است
3⃣میانگین بلوغ سیاسی - اجتماعیِ مردم و حاکمان ایران از سطحی «نابالغ» فراتر نرفته‌است
4⃣مدل توسعه از دیدگاه رهبران و زمامداران ایران، مدل «اقتصاد معیشت» است که در ادبیات سیاسی و رسانه‌ای ایران به «اقتصاد مقاومتی» یا «اقتصاد تاب‌آور» معروف است
✅با چنین توصیفی که از میزان یا سطح بلوغ سیاسی - اجتماعی مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی و رهبرانش شد طبیعی است‌که انواع هویت‌ها در ایران اعم از هویتِ: ملی، مذهبی(اقلیت‌ها)، جنسیتی، نسلی، علمی، هنری، فرهنگی و تمدنی توسط دو هویت غالبِ انقلابی و مذهبی(شیعه) سرکوب یا خفه شوند!
✅با اینحال، برخلاف اقدامات بدور از اصولِ دمکراتیک شورای نگهبان که اکنون ۴۰سال است درقالب «رد صلاحیت افراد» صورت می‌گیرد، اقدام مجمع تشخیص مصلحت نظام در تایید عضویت «سپنتا نیکنام» بعنوان عضو شورای شهر یزد، قابل ستایش است.
✅شورای نگهبان طی ۴۰سال گذشته تاکنون، یا صلاحیت افرادی را رد کرده تا بر مسند امور قرار نگیرند و یا صلاحیت افرادی دیگر را تایید کرده تا زمام امور را بدست گیرند. ولی نتیجه‌ی این اقدامات آن شورا این بوده که افراد رد صلاحیت‌شده به مخالفان و دشمنان نظام تبدیل شوند و افراد تایید صلاحیت‌شده نیز عاملی برای گسترش فساد سیستماتیک در ایران بوده‌اند و به شکل بسیار گسترده‌ای تار و پود جامعه‌مان را با فساد عجین کرده‌اند.
✅اما در تحلیل و ارزیابی عملکرد دو نهاد مجمع تشخیص و شورای نگهبان درخصوص کَیس سپنتا نیکنام، موارد زیر قابل برداشت است:
1⃣هم راه‌حل موقت و منفیِ شورای نگهبان (درخصوص سپنتا) از جنس «رفتار» است و هم راه‌حل موقت و درعین‌حال مثبتِ مجمع تشخیص
2⃣اصلاح یا ایجاد تغییر در رفتار دستگاه‌ها و بازیگران قدرت در ایران شاید در کوتاه‌مدت به حل مساله‌ای خاص منتج شود ولی در درازمدت با عوض شدن شکل مشکل، مساله‌های خاص دیگری بروز خواهد کرد
3⃣رفتارهای غلط زائیده‌ی «ساختارهای بیمار» و ساختارهای بیمار نیز خود، زائیده‌ی «شرایط اولیه‌ای نامطلوب» از یک نظام سیاسی‌اند
4⃣برای اصلاح یا ایجاد تغییر در رفتارهای اشتباه و برآمده از ساختارهای سیستمی بیمار و ساختارهای سیاسی - حقوقیِ معیوبی چون شورای نگهبان و دیگر ساختارهای مرتبط با آن، باید در «شرایط اولیه‌ی نظام جمهوری اسلامی» تغییر ایجاد کرد
5⃣با توجه به اینکه شرایط اولیه‌ی نظام جمهوری اسلامی در «ایدئولوژیِ تک‌هویتی(دین‌گرایی افراطی یا شیعه‌گری)» قفل شده و این شرایط اولیه در «قانون اساسی کشورمان» گنجانده شده، بنابراین «ایجاد تغییر در قانون اساسی»، راه‌حل چاره‌ساز برای اعتلای انواع هویت‌های خفه‌شده یا سرکوب‌شده در ایران است.
✅نتیجه:
ایجاد تغییر در قانون اساسی یا «طراحی قانون اساسی جدید»، راه‌حلی چاره‌ساز برای برونرفت از بن‌بست‌های استراتژیک و همچنین بالندگیِ نظام کشورداری ایران و زنده‌شدن انواع هویت‌هاست. در غیر اینصورت، سازوکارهای «استبداد» و «فساد» که منجر به حذف استعدادها و رد صلاحیت‌ها میشوند، همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند و نظام جمهوری اسلامی را در سراشیبی فروپاشی و سقوط ناگهانی قرار خواهند داد.
مطلب وارده
🔥 پی نوشت : در این مطلب رفتار علی خامنه ای رفتار جمهوری اسلامی قلمداد شده است. در حالیکه به نظر ما جمهوری اسلامی ایران در غیاب علی خامنه ای و بیت فاسد و روحانیت مفتخور، پویایی کافی برای بازسازی خود و انطباق با شرایط روز را دارد که نویسنده در بخش آخر بوضوح توضیح داده است
T.me/social_transparence


پاسخ مجدد زیدآبادی به جوابیه عیسی سحرخیز

سلام بر عیسا خان گرامی و عزیز
بله نتیجۀ بحث من دلسرد کننده است اما لزوماً اشتباه نیست! به حاشیه رفتن هم لزوماً به دنبال زندگی رفتن و رها کردن امر سیاست نیست بلکه به معنای تعیین جایگاه مناسب در شرایط بغرنج و چشم به آینده‌ای دورتر دوختن است. این وضع در تاریخ از جمله تاریخ معاصر ما برای بسیاری از نیروهای سیاسی پیش آمده است. به نظرم تعیین دقیق جایگاه در هر نقشۀ سیاسی بسیار مهم است و از اتلاف نیروها جلوگیری می‌کند. اصرار بر بازی کردن همیشگی در وسط میدان در هر نوع چینش و آرایشی، شاید ریشه در نوعی اراده گرایی بی حد و حصر  داشته باشد که معمولاً هم نتیجه بخش نیست و وضع را بغرنجتر می‌کند. البته اینجا منظور فعالیت گروهی و جمعی است و گرنه فعالیت فردی منطق ویژۀ خود را دارد.
ارادت احمد زیدآبادی
_
T.me/social_transparence


یادداشت عیسی سحرخیز درباره نوشته احمد زیدآبادی(مطلب قبلی)

نیروی سومِ ابتر؟

بحث «نیروی سوم»، «خطِ سه»، «جریانِ سوم» و ده ها نام مشابه نه تنها در ایران بلکه در اغلب کشورهایی که نظام دو حزبی داشته و دارند، و نه اکنون، بلکه از پیش از جنبش ملی کردن نفت و دولت دکتر مصدق مطرح بوده و خواهد بود و گمان نمی‌رود که در آینده نیز حذف شدنی باشد.

این روزها، در شرایط بن بست کنونی دو جریانِ «چپ» و «راست» قدیم، یا «اصلاح طلب» و «محافظه کار» جدید که جریان های دیگری به موازات، در حاشیه یا در دو قطب آن ها شکل گرفته، بالیده و حتی به قدرت رسیده اند، بحث «نیروی سوم» باز بالا گرفته است، چه از نوع «برانداز» یا «پایداری» آن، چه از آن نوع اکثر جامعه ی ایران را به شکلِ بی نام و نشان و تشکیلات منسجم، به صورت جنبشی، زیر پوششِ «اقشار خاکستری» نمایندگی می‌کنند.

در حقیقت، در وضعیت کنونی جامعه ی ایران، هیچکدام از دو جناح فعال در نهادهای قدرت قادر نیستند در انتخاباتی نیمه آزاد، نمایندگان خود را به کاخ ریاست جمهوری، خانه ملت یا شوراهای شهر و روستا بفرستند، الا این که بتوانند این جریان اثرگذار را با خود هم دل و هم راه کنند- البته بحث کودتا، شبه کودتا و مهندسی انتخابات امری خاص و استثنائی ست که جایی برای ایفای نقش اقشار خاکستری باقی نمی‌گذارد.

با دوست عزیز، احمد زیدآبادی هم رای و هم سخن هستم که «هم حکومت و هم جریان اپوزیسیون برانداز خارج از کشور، دو قطبی‌سازی را به نفع خود می‌دانند و در جهت تحقق کامل آن می‌کوشند»، اما این نتیجه گیری را درست نمی‌دانم که «به حاشیه رفتن نیروهای میانه در شرایط دو قطبیِ در حال ظهور، ظاهراً سرنوشتی مقدر است؛ مگر اینکه حکومت متقاعد شود که حضور مؤثر و مستقل این نیرو می‌تواند شرایط بهتری از  وضعیت دو قطبی ایجاد کند».

این تفکر که در شرایط کنونی حاکم بر کشور راهی برای «جریانِ سومِ ابتر» باقی نمی‌ماند جز متقاعد کردن حکومت و رهبری به انجام اصلاحات از بالا در چارچوب به رسمیت شناختن حق و حقوق ملت یا دست کم اجرای بلامنازع قانون اساسی جمهوری اسلامی، نسخه‌ای بی اثر است چون تمام نشانه ها و قرائن حاکی از آن است که اگر هیچ شخصیت حقوقی و حقیقی نمیتواند حکومت را در جهت به رسمیت شناختن  این جریان متقاعد سازد.

پرسش این است پس در چنین اوضاع و احوالی فعالان سیاسی و کنشگران اجتماعی باید بی خیال مردم، منافع ملی، مصالح بین المللی ایران شوند و به ناچار خانه نشین شوند یا تنها در پی کسب و کار خود باشند؟

بعید می‌دانم که هیچ عقل سلیمی چنین نسخه‌ای بپیچد یا منظور دوست عزیز، احمد زیدآبادی که تمام عمر مفید خود را صرف آموختن دانش سیاسی یا امر سیاست ورزی کرده نشان دادن این راه باشد.

تجارب مردم و احزاب دیگر کشورهای جهان هم که اغلب از دل حکومت های فاشیستی، استبدادی، دیکتاتوری و… آزادی، عدالت، دموکراسی و مردمسالاری بیرون کشیده اند، راه های دیگری را نشان می‌دهد.

درست است که هر کشور شرایط خاص خود را دارد و نسخه ی دیگر کشورها را برای همه نمی‌توان پیچید، اما توجه به تجارب دیگران مفید است، همانگونه که گذشته چراغ راه آینده است؛ تنها نباید ناامید بود و از پای ننشست!

_
T.me/social_transparence


نیروی سوم ممکن است؟

 احمد زیدآبادی

در حال حاضر اکثریت قابل توجهی از ایرانیان، چشم به همین جریان سوم دارند؛ اما این اکثریت در بلاتکلیفی و انفعال و سردرگمی به سر می‌برند و تنها راه فعال و زنده کردن آنها، حضور مؤثر جریان سوم در صحنۀ سیاسی کشور است.

فضای ایران به سرعت در حال دو قطبی شدن است. در واقع هم حکومت و هم جریان اپوزیسیون برانداز خارج از کشور، این دو قطبی‌سازی را به نفع خود می‌دانند و در جهت تحقق کامل آن می‌کوشند.

حکومت می‌پندارد که دو قطبی‌سازی، نیروهای میانه و وسط را به سمت حمایت از آن می‌کشاند؛ چرا که این نیروها نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند به عنوان بخشی از نیروی براندازی که آشکارا به حمایت خارجی حتی حمایت فردی در سطح نتانیاهو چشم دوخته است؛ فعالیت کند.

اپوزیسیون برانداز هم به نوبۀ خود، نیروهای میانه را مخل ساده‌سازی صورت مسئله‌ای به نام جمهوری اسلامی می‌داند و در تبلیغات خود به فضایی دامن می‌زند که جریان میانه مجبور به انتخاب بین آنان و یا حکومت شود تا بدین وسیله به زعم آنان، وضعیت روشن و شفاف و صفوف سیاسی کاملاً از هم متمایز و تفکیک شود.

طبعاً نیروی سوم «نمی‌خواهد» خود را به انتخاب بین این دو قطب مخیر کند؛ اما اینکه در این صحنۀ دو قطبی «می‌خواهد» چه کند؛ برای‌اش چالشی بزرگ است.

به احتمال بسیار، برخی از نیروهای سوم خارج از کشور، به تدریج به جریان اپوزیسیون براندار خواهند پیوست چرا که هم نمی‌خواهند اصطلاحاً از قافله عقب بمانند و هم راه چارۀ دیگری پیش روی خود نمی‌بینند.

از طرفی بخشی از نیروهای میانه در داخل کشور نیز از جمله طیف محافظه‌کارتر اصلاح‌طلبان، به مرور دیوارهای کوتاه بین خود و حکومت را برخواهند داشت و هویت جداگانه‌ای برای خود در نظر نخواهند گرفت.

با این حال، بخش بزرگی از جریان سوم مایل است که نقش مستقلی در تحولات کشور بازی کند و جذب دو قطب متعارض با هم نشود.

به نظر من در حال حاضر اکثریت قابل توجهی از ایرانیان، چشم به همین جریان سوم دارند؛ اما این اکثریت در بلاتکلیفی و انفعال و سردرگمی به سر می‌برند و تنها راه فعال و زنده کردن آنها، حضور مؤثر جریان سوم در صحنۀ سیاسی کشور است.

حضور مؤثر جریان سوم در صحنۀ سیاسی اما به امری غیرممکن نزدیک شده است! این نیرو بنا به خط مشی و امکانات خود، فقط در فضایی امن و آزاد و قانونی امکان حضور مؤثر پیدا می‌کند؛ اما امنیت و آزادی آن، در حیطۀ اختیار خودش نیست، بلکه به ارادۀ حکومت بستگی دارد.

حکومت اما در حال حاضر نه فقط به فعالیت این نیروها علاقه‌ای ندارد؛ بلکه از برخی جنبه‌ها آنان را تهدیدی خطرناک‌تر از اپوزیسیون براندار برای خود می‌داند!

با این حساب، در غیاب فضای قانونی امن و آزاد، کار مؤثر و سرنوشت‌سازی از نیروی میانه برنمی‌آید.

در این میان، اگر هم به فرض برخی از این نیروها در غیاب یک تشکیلات قانونی فراگیر و مستحکم و یا رسانۀ قدرتمند مخصوصِ به خود، با صدور بیانیه‌های آتشین، در صدد حضور در میدان سیاست برآیند؛ از یک طرف صدای آنها در جامعه پژواک لازم را نخواهد یافت و از طرف دیگر اگر هم به زندان افتند؛ فقط رسانه‌های خارج از کشور که در اختیار اپوزیسیون برانداز است؛ از آلام آنها در جهت پیشبرد برنامه‌های خود سود خواهند جست.

بدین ترتیب، به حاشیه رفتن نیروهای میانه در شرایط دو قطبیِ در حال ظهور، ظاهراً سرنوشتی مقدر است؛ مگر اینکه حکومت متقاعد شود که حضور مؤثر و مستقل این نیرو می‌تواند شرایط بهتری از  وضعیت دو قطبی ایجاد کند. از این رو، اگر کسی می تواند حکومت را در این جهت متقاعد سازد؛ بهتر است درنگ نکند!

🔥لطفا پاسخ عیسی سحر خیز را در مطلب بعدی ملاحظه بفرمایید
__
T.me/social_transparence


نتیجه تهدیدهای روحانی ورود ناخواسته ایران به جنگ با دنیا خواهد بود


راه سبز امید

 

اگر نفت ایران صادر نشود چه خواهد شد؟

رهبر ایران موضع رییس جمهور را تایید کرد و گفت اگر نفت ایران صادر نشود نفت هیچکس در منطقه صادر نخواهد شد.

این یعنی تهدید به بستن تنگه هرمز و اعلام جنگ به دنیا.

اجرایی شدن این تهدید یعنی درگیری مستقیم با ارتش آمریکا و ناتو و عربستان

و ایستادن روسیه و چین در کنار آن ها و بر علیه ایران.

این یعنی خودکشی و نابودی ایران.

رهبر ایران یقینا این حرف را با اتکا به حمایت رفیق آیت الله پوتین می زند

و روس ها موفق به فریب علی اکبر ولایتی شده اند.

در صورتی که این تهدید عملی شود روس ها اولین کسی خواهند بود که پشت ایران را خالی خواهند کرد.

همانطور که پشت صدام را در حمله به کویت خالی کردند.

و همان بلایی بر سر ایران خواهد آمد که در زمان رضا شاه آمد

و ایران توسط ارتش های متفقین اشغال شد.

ولی این بار آن ها از خا‌ک ایران عقب نشینی نخواهند کرد.

چون دیگر جنگ سردی در میان نیست

و پوتین و ترامپ دو روی یک سکه هستند

و بر حول یک محور می چرخند و یک هدف مشترک دارند

و آن نابودی ملت و دولت ایران و تجزیه و تقسیم ان میان خود است.

روحانی با این تکرا تهدید آمریکا و کشورهای منطقه

برای بقای خود در قدرت به ملت ایران خیانت کرد.

گفتن این جملات که :

با دم شیر بازی نکن پشیمان‌کننده است ، تنگه‌های زیادی داریم تنگه هرمز فقط یکی از آنهاست

یکی از بزرگترین خطاهای راهبردی حسن روحانی بود

اگرچه بعضی بگویند تهدید توخالی و بلوف سیاسی بود و امری لازم بود.

بلوف یعنی دروغ.

و قرار بود او راستگو باشد‌.

دروغ سر منشا همه بدیها است.

و چه بد می شود اگر دروغ ها راست از آب در بیایند و تهدیدها عملی شوند.

مگر روس ها در ایران پایگاه موشکی ندارند که از آن به مواضع داعش حمله می کردند

اگر از همان پایگاه ها به نفتکش ها یا ناوهای آمریکایی شلیک شود ، چه؟

بی هیچ تردیدی این حمله به نام ایران تمام خواهد شد

چون قبلا تهدید کرده

و در این صورت ایران وارد جنگی ناخواسته با دنیا خواهد شد

و در همان دقایق اولیه تمام تاسیسات زیر بنایی ایران نابود

و میهن ما به جهنم تبدیل و از روی نقشه جغرافیا محو خواهد شد.

___
T.me/social_transparence


گفتگوی نگام با سید نادر آموزگار ، نویسنده ، مترجم و روزنامه نگار : تنها راه آشتی ملی و اصلاحات این است که آیت الله خامنه ای آسیب های وارده به جامعه در همه زمینه ها را که مستقیما نتیجه سیاست های غلط ایشان بوده به وضوح به گردن گرفته، از ملت بابت آن ها عذر خواهی نموده و قول اقدامات اصلاحی برای جبران آن ها را ظرف مدتی معین بدهد

پیرامون همین موضوع همکلام شدیم با آقای نادر آموزگار ، نویسنده ، مترجم و روزنامه نگار که در ادامه می خوانید :

 

نگام : با وجودی که مردم با مسائل اقتصادی شدیدا درگیر هستند به ناگاه میبینیم مسائلی مطرح میشود که باعث برآشفتگی جامعه میگردد مانند مسئله ممنوعیت استفاده از مانتو جلو باز یا استفاده از پیراهن آستین بلند برای رانندگان و …. از دید شما این مسائل چه عواقبی را برای حاکمیت و مردم در پی خواهد داشت؟

آن چه بیش از اعمال فشار نظام برای رعایت حجاب در این شرایط حاد اقتصادی جلب توجه می کند اخبار فساد اقتصادی وابستگان به نظام، فرار متخلفین اقتصادی با میلیارد ها پول مردم، و بی توجهی سران حکومت به چنین نا هنجاری هایی است. مردم به لطف گسترش دامنه اطلاع رسانی در فضای مجازی و رسانه های برون مرزی چنین تحولاتی را با در نظر گرفتن بحران فرا روی اقتصادی که پس از آغاز دور جدید تحریم ها قطعا باز هم تشدید خواهد شد با شگفت زدگی دنبال می کنند. خبر ها پیرامون الزام به پوشش به این ترتیب کاملا تحت الشعاع واقعیت های عریان و تناقضات آشکار قرار می گیرد.

 

نگام : اصولا راهکار برون رفت از این دودستگی در جامعه چیست ؟ آیا حقیقت است که ستون جمهوری اسلامی بر روی همین فشارهای اجتماعی بر جامعه مانند حجاب و غیره بنا گردیده است؟

نظام اگر واقعا قصد برون رفت از دو دستگی خود ساخته ای که در جامعه ایجاد کرده را داشته باشد باید از بالاترین سطح حاکمیت، یعنی رهبری نظام اصلاحاتی بسیار بنیادین را آغاز کند، بدین معنا که حضرت آقا درصدی از آسیب های وارده به جامعه ایران در همه زمینه ها را که مستقیما نتیجه سیاست های غلط ایشان بوده به وضوح به گردن گرفته، از ملت بابت آن ها عذر خواهی نموده و قول اقدامات اصلاحی برای جبران آن ها را ظرف مدتی معین بدهند. چنین رفتار مسئولانه ای باید سپس در سطوح مختلف مدیریتی، از ریاست جمهوری و وزرا گرفته تا روسای دو قوه دیگر و تا چندین رده پایین تر مدیریتی ادامه بیابد.

 

نگام : آیا این مسائل نشان از ضعف مدیریتی دولت دارد یا اینکه عامل اصلی عدم سازماندهی مناسب نسبت وظایف است ؟

ضعف مدیریت قطعا بزرگ ترین نقیصه این نظام از بدو تاسیس تا کنون بوده است که نوعا به خاطر غرور بی جای روحانیت شیعه که پا را از حریم اطلاعات و دانسته های خود فراتر گذاشته و در فنی ترین و تخصصی ترین امور مداخله ی غیر عالمانه و مضر نموده اند بوده است. مشکل دیگر مدیریتی در کشورمان حاکمیت دوگانه از ریاست دوگانه رهبر-رئیس جمهور گرفته تا سپاه-ارتش از یک سو و مداخلات فراقانونی افراد و نهاد های ذی نفوذ در اموری که در حیطه اختیارات قانونی آن ها نیست ، می باشد.

 

نگام : آیا شما به تغییر و اصلاحات در بدنه ی حاکمیت و جامعه خوشبین هستید ؟

در خصوص تن دادن نظام به تغییرات و اصلاحات متاسفانه نمی توان خوش بین بود، چون‌ مثل سیاست مداخله خارجی نظام که مادام که فشار از طرف نیرو های مقابل به حد کافی قوی نباشد نظام به تک روی خود ادامه می دهد. در سیاست گذاری داخلی هم حکومت متاسفانه نه به نصایح‌ مشفقانه متفکران دلسوز گوش می کند و نه حتی به چراغ قرمز های اخطار مکرری که از بخش هایی از ملت می بیند توجهی می کند.

 

نگام : در پایان اگر ناگفته خاصی میباشد برای سایت خبری نگام ؛ ناگفته های ایران ما ، بیان بفرمائید؛

به نظرم می رسد مانند مرحوم سید جمال الدین که پس از سال ها تلاش برای ارشاد سران کشور های اسلامی به این نتیجه رسید که پاشیدن بذر خوب در زمین نامرغوب و شوره زار ، بی حاصل است. عقلای قوم ما هم امروز بهتر است به جای اتلاف وقت برای نصیحت الملوک مساعی و انرژی خود را صرف هدایت مردمان به سوی وحدت ملی و پیگیری خواسته هایشان از طریق مبارزات مدنی بکنند بهتر بتوانیم به نتیجه مطلوب دست بیابیم. به قول معروف، باید دستمان را به زانوی خود گرفته و به یاری کد یمین و عرق جبین در طلب آمال مطلوبمان باشیم، که گرچه سخت تر است، اما نهایتا قطعا به نتیجه خواهد رسید انشاالله
____
T.me/social_transparence


آیا با توجه به بحران امروز آب در دنیا ، مسلمانان باز هم می توانند هر کدام یک سطل آب به اسرائیل بریزند که او را سیل ببرد ؟

کاش خمینی زنده می ماند و این نفرت روزافزون از میراث خودش،را میدید

پایگاه خبری / تحلیلی نگام

راه سبز امید

 

آن وقت که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی گفت که اگر هر مسلمانی یک سطل آب با خود بردارد و به سمت اسراییل بریزد سیل آن را خواهد برد

زمانی بود که آب در ایران و خاورمیانه و در جهان فراوان و بی ارزش بود.

به قول سعدی حکیم: تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی.

اما حالا بر اثر کاهش نزولات آسمانی و افزایش جمعیت قدر آب دانسته شده

و جنگ آب بین مسلمانان در گرفته

به طوری که هر مسلمان و ایرانی در آینده برای زنده ماندن مجبور خواهد شد هم کیش و هم وطن خود را بکشد

تا به یک سطل آب دست پیدا کند.

و هیچ عقل سلیمی حاضر نخواهد شد تا آن را به سمت اسراییل بریزد.

و اگر بر فرض محال بریزد اسرائیلی ها که از قدیم قدر آب کمیاب را به خوبی می دانند

از این کار استقبال خواهند کرد

و با کانال کشی این آب مجانی را جمع خواهند کرد

و از آن استفاده خواهند برد.

با این وضعیت گرمایش زمین و موج گرما

که همه جا را در بر گرفته

هیچ بعید نیست به زودی کار به جایی برسد

که هر ایرانی و مسلمانی سطل خالی به دست راهی اسرائیل شود

به امید دریافت یک سطل آب

از آن هائی که روش اقتصادی شیرین سازی آب دریا

و تصفیه فاضلاب

و بهره برداری بهینه و مدیریت علمی آب را

به خوبی آموخته اند.

همان قوم بنی اسرائیلی که خود روزی از فرط خشکسالی و گرسنگی

انبان خالی به دست از کنعان راهی مصر شدند

به امید دریافت چند بار گندم

و مجبور به تر‌ک سرزمین آبا و اجدادی خود شدند.

آن ها از همان موقع فن مدیریت آب را آموختند

و این علم را به صورت انحصاری در نزد خود نگاه داشتند.

چون می دانستند که جهان با روند کنونی توسعه جمعیت به زودی مواجه با قحطی آب خواهد شد

و آب راه سلطه بر سرزمین هاست.

به همین خاطر آن ها از دیرباز تمدن آرمانی خود را در میان دو رو بنا کردند:

از نیل تا فرات
__
T.me/social_transparence

Показано 20 последних публикаций.

4 942

подписчиков
Статистика канала