-میخوای شکایتمو پس بگیرم اره؟ اما یه شرط دارم!♨️
کای به جلو خم شد.. با چشمایی تاریک که نشون از افکار شیطانیش میداد به چشمای سهون زل زد..☠️😈
سهون از این نگاه اصلا حس خوبی نداشت..
-فقط یه شرط کوچولو!
پوزخندی زد
-بیبی من باش!💦❌📛
کای به جلو خم شد.. با چشمایی تاریک که نشون از افکار شیطانیش میداد به چشمای سهون زل زد..☠️😈
سهون از این نگاه اصلا حس خوبی نداشت..
-فقط یه شرط کوچولو!
پوزخندی زد
-بیبی من باش!💦❌📛