وجودم رویهای رو در پیش گرفته که جدی خودم هیچ کنترلی روش ندارم.
طول دادن کارهام تا نیمههای شب.
شب نخوابی و مقاومت در برابر خوابِ روز با وجود تمام خستهگیام.
و جالب اینجاست با این حال هنوز از پا نیوفتادم! ولی میدونم اگر زودتر جمع و جورش نکنم بد زمینم میزنه. به هرحال سه هفتهست که واقعا یادم رفته خواب چیه. بهعلاوه قطار کارهای پشت هم که با شتاب دارن میام که با تمام قدرت برن یه جاییم...!🫠
طول دادن کارهام تا نیمههای شب.
شب نخوابی و مقاومت در برابر خوابِ روز با وجود تمام خستهگیام.
و جالب اینجاست با این حال هنوز از پا نیوفتادم! ولی میدونم اگر زودتر جمع و جورش نکنم بد زمینم میزنه. به هرحال سه هفتهست که واقعا یادم رفته خواب چیه. بهعلاوه قطار کارهای پشت هم که با شتاب دارن میام که با تمام قدرت برن یه جاییم...!🫠