#پندک
"هرگاه شايعه یا خبری به ما رسید، پیش از آنکه آن را با دیگران اشترک بگذاریم، به پیامدهای آن فکر و توجه کنیم."
#داستانک
🈵 در گذشتههای دور، آموزگار خردمندی زندگی میکرد که بخاطر خرد و هوشمندیش مورد ستايش بود. روزی مردی از آشنايان آن خردمند، با هيجان نزد او آمد و گفت: میدانی دربارهی يکی از شاگردانت چه شنيدهام؟
خردمند پاسخ داد: لحظه ای صبر کن. قبل از اينکه به من چيزی بگویی، از تو میخواهم آزمون کوچکی را که نامش ”آزمون سه پرسش” است پاسخ دهی. مرد پرسيد: سه پرسش؟! خردمند گفت: بله درست است. پیش از اينکه دربارهی شاگردم با من صحبت کنی، بیا دقیقهای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنيم.
1⃣ اولين پرسش حقيقت است.
آیا مطمئنی که آنچه را که میخواهی به من بگویی حقيقت دارد؟
مرد جواب داد: نه نمیدانم، فقط شنيدهام. خردمند گفت: بسيار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبر درست است يا نادرست.
2⃣ پرسش دوم پرسش خوبی است.
آنچه را که در مورد شاگردم میخواهی به من بگویی چیز خوبی است؟
مرد آشنا پاسخ داد: نه، برعکس…
خردمند ادامه داد: پس میخواهی خبری بد در مورد شاگردم بگویی که در مورد آن مطمئن هم نيستی؟ مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
خردمند ادامه داد:
3⃣ و پرسش سوم سودمند بودن است.
آنچه را که میخواهی در مورد شاگردم به من بگویی برای من (یا جامعه) سودمند است؟ مرد پاسخ داد: نمیدانم، اطمینان ندارم که باشد.
⬅️ خردمند نتيجهگيری کرد: "اگر میخواهی به من چيزی را بگویی که نه حقيقت دارد / نه خوب است / نه سودمند است، پس چرا اصلا باید آن را بگویی؟!"
@ThinkTogether🌱
"هرگاه شايعه یا خبری به ما رسید، پیش از آنکه آن را با دیگران اشترک بگذاریم، به پیامدهای آن فکر و توجه کنیم."
#داستانک
🈵 در گذشتههای دور، آموزگار خردمندی زندگی میکرد که بخاطر خرد و هوشمندیش مورد ستايش بود. روزی مردی از آشنايان آن خردمند، با هيجان نزد او آمد و گفت: میدانی دربارهی يکی از شاگردانت چه شنيدهام؟
خردمند پاسخ داد: لحظه ای صبر کن. قبل از اينکه به من چيزی بگویی، از تو میخواهم آزمون کوچکی را که نامش ”آزمون سه پرسش” است پاسخ دهی. مرد پرسيد: سه پرسش؟! خردمند گفت: بله درست است. پیش از اينکه دربارهی شاگردم با من صحبت کنی، بیا دقیقهای آنچه را که قصد گفتنش را داری امتحان کنيم.
1⃣ اولين پرسش حقيقت است.
آیا مطمئنی که آنچه را که میخواهی به من بگویی حقيقت دارد؟
مرد جواب داد: نه نمیدانم، فقط شنيدهام. خردمند گفت: بسيار خوب، پس واقعا نمیدانی که خبر درست است يا نادرست.
2⃣ پرسش دوم پرسش خوبی است.
آنچه را که در مورد شاگردم میخواهی به من بگویی چیز خوبی است؟
مرد آشنا پاسخ داد: نه، برعکس…
خردمند ادامه داد: پس میخواهی خبری بد در مورد شاگردم بگویی که در مورد آن مطمئن هم نيستی؟ مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.
خردمند ادامه داد:
3⃣ و پرسش سوم سودمند بودن است.
آنچه را که میخواهی در مورد شاگردم به من بگویی برای من (یا جامعه) سودمند است؟ مرد پاسخ داد: نمیدانم، اطمینان ندارم که باشد.
⬅️ خردمند نتيجهگيری کرد: "اگر میخواهی به من چيزی را بگویی که نه حقيقت دارد / نه خوب است / نه سودمند است، پس چرا اصلا باید آن را بگویی؟!"
@ThinkTogether🌱