- گفته بودم...گفته بودم برات خوب نیستم، من فقط نمک میشم روی زخمات، درد میشم روی دردات؛ قلبتو میشکنم...ابری میشم که تو آسمون آفتابی نگاهت خونه میکنه...گفته بودم اگه طبیب قلب زخم خوردم بشی، خنجرایی که برای من تیز شدن، به تو زخم میزنن!
نتونست جلوی اشکهای مزاحمش رو بگیره.
- من قاتل رؤیاهاتم ، با این حال هنوز هم نگران حال منی؟!
نتونست جلوی اشکهای مزاحمش رو بگیره.
- من قاتل رؤیاهاتم ، با این حال هنوز هم نگران حال منی؟!